رمضان رفت و تو در خوابُ محرم در پیش ،
ترسِمن کرب وبلاییست که امضا نشود 💔😔
❤️فطریه در رساله عشق❤️
🌺 🌺
در رساله ی عشق آمده: کسانی که قوت غالب آنها غم حسین(ع) است فطریه شان با حضرت زهرا(س)ست !
چون فطریه بر سه گروه واجب نیست: دیوانه، فقیر و کسی که نان خور دیگری است.
حساب کردم دیدم هم دیوانه حسینم، هم گدای اربابم و هم نان خور سفره اش.
الحمدلله ...
رفقای همیشگی
طاعات تون قبول باشه ان شاءالله 🤲
عیدتون پیشاپیش مبارک
در واپسین لحظات ماه مبارک و در آخرین افطار این ماه از تک تک شما عزیزان التماس دعا داریم
خدایا حلال مون کن اگر مهمون های خوبی نبودیم (:
ان شاءالله برای تک تک مون بهترینا رقم خورده باشه شب قدر
همون های ک خودت میدونی
با صلاح خودت یکی شه
آمین خدای مهربون ما...♥️🥲
1_4259760288.mp3
3.35M
بریم یه افطار کربلا
محمد حسین پویانفر
آخرین افطار امسال 😭
التماس دعا
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
♡••
عیدِ فِطر است و خُدا عیدے جانانہ دهد
بھــرِ ما حضـرتِ حـَق بادھ و پیمانھ دهد..
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
«الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر، الله اکبر ولله الحمد، الحمد لله علی ماهدانا، و له الشکر علی ما اولانا
👈اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقّ هذا الیَومِ......اَن تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدِ وَآلِ مُحَمّدِوَ....
👈استشمام عطر خوش بوی عید
از پنجره آسمانی،و ملکوتی رمضان المبارک گوارای وجود ذی جودتان باد
🌺عید سعید فطر مبارک🌺
1_1573694156.mp3
7.38M
#تلنگر
#استاد_شجاعی
#حجتالاسلام_انصاریان
💢 شب عیدفطر ، میتواند معادلِ تمام آنچه در رمضان از دست دادهایم را، جبران کند!
بشرط آنکه بدانیم در این شب،
چه چیز را، و چگونه بخواهیم.
🌠 ویژه #عید_فطر
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
💛||• #رمان °• 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_هفتاد_و_دوم دیدم نمی توانم جلوی اشک هایم را بگ
💛||• #رمان °•
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_هفتاد_و_سوم
انگار همه بی تابی و پریشانی ام را همان لحظه سرحاج اقا خالی کردم ..
بدنم شل شد ، بی حس بی حس!
احساس می کردم یکی ارامشم داد!
جسمم توان نداشت ، ولی روحم سبک شد.
مارا بردندفرودگاه ..
کم کم خودم راجمع کردم. بازی ها جدی شده بود!
یاد روزهایی افتادم که هی فیلم آن مادر شهید لبنانی را می گرفت جلویم که((توهم همین طورمحکم باش!))
حالا وقتش بود به قولم وفا کنم . کلی ادم منتظرمان بودند.
شوکه شدند که از کجا باخبر شده ایم ..
به حساب خودشان می خواستند نرم نرم به ما خبر بدهند!
خانمی دلداری ام می داد❤️
بعد که دید ارام نشسته ام ، فکر کرد بهت زده ام ..
هی می گفت:((اگه مات بمونی دق می کنی!گریه کن ، جیغ بکش ، دادبزن!))
با دو دستش شانه هایم را تکان می داد:((یه چیزی بگو!))
گفتند:
((خانواده شهیدد باید برند ..
شهید روفردا صبح زود یا نهایتا فردا شب میاریم!))
از کوره در رفتم.
یک پا ایستادم که:((بدون محمد حسین از اینجا تکون نمی خورم!))
هرچه عز و جزکردند ، به خرجم نرفت💔
زیر بار نمی رفتم ..
با پروازی که همان لحظهدحاضر بود برگردم میگفتم:((قراربودباهم برگردیم!))😭
گفتند:((پیکر رو باید باهواپیمای خاصی منتقل کنن!
توی اون هواپیما یخ می زنی!
اصلا زن نباید سوارش بشه ، همه کادر پرواز مرد هستن!))
می گفتم:((این فکر رو از سرتون بیرون کنین که قراره تنها برگردم!))
مرتب ادم ها عوض می شدند.
یکی یکی می امدنددراضی ام کنند ..
وقتی یک دندگی ام را می دیدند ، دست خالی برمی گشتند!
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
💛||• #رمان °• 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_هفتاد_و_سوم انگار همه بی تابی و پریشانی ام را ه
💛||• #رمان °•
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_هفتاد_و_چهارم
آخرِ سر خودِحاج آقا آمد و گفت :
« بیا یه شرطی باهم بذاریم! تو بیا بریم ، من قول میدم هماهنگ کنم دو ساعت با محمدحسین تنها باشی!»
خوشحال شدم ، گفتم :
« خونه خودم هیچکسم نباشه!»
حاج آقا گفت :
« چشم!»
داخل هواپیما پذیرایی آوردند .
از گلویم پایین نمی رفت!
حتی آب ...
هنوز نمی توانستم امیرحسین را بگیرم!
نه اینکه نخواهم ، توان نداشتم😔
با خودم زمزمه کردم :
« الهی بنفسی انت!
آفریننده که خود تو بودی..!
نمیدونم شاید برخی جون ها رو با حساب خاصی که فقط خودت میدونی ، ارزشمندتر از بقیه خلق کردی که خودت خریدارشون میشی! »
بعد از ۲۸ روز مادرم را دیدم! در پارکینگ خانه ..
پاهایش جلو نمی آمد💔
اشک از روی صورتش میغلتید ، اما حرف نمی زد!
نه تنها او ، همه انگار زبانشان بند آمده بود!
بی حس و حال خودم را ول کردم در آغوشش😭
رفته بودم با محمدحسین برگردم ، ولی چه برگشتنی..!
می گفتند :
« بهتش زده که بر و بر همه رو نگاه میکنه!»
داد و فریاد راه نمی انداختم ، گریه هم نمی کردم!
نمیدانم چرا ، ولی آرام بودم!
حالم بد شد ..
سقف دور سرم چرخید! چیزی نفهمیدم ..
از قطره های آب که پاشیده می شد روی صورتم ، حدس زدم بیهوش شده ام.
یک روز بود چیزی نخورده بودم شاید هم فشارم افتاده بود ..
شب سختی بود.....
همه خوابیدند اما من خوابم نمی برد!
دوست داشتم پیامهای تلگرامی اش را بخوانم😭
رفتم داخل اتاق ، در را بستم .
امیرحسین هم را سپردم دست مادرم ..
حوصله هیچ کس و هیچ چیز را نداشتم و می خواستم تنها باشم!
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الوداع یا شهر رمضان..😭
صلیاللهعلیکیا اباعبدالله الحسین ♥️
خدای حسین!
رمضان تمام شد؛
یا ببخش، یا دست ما را به
محرم برسان...
السلام علی ساکن کربلا♥️
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
اللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَهِ ....
ما منتظر نماز عید فطری هستیم که به امامت شما باشد امام زمانم 💕 و حضرت آقا هم با شهدا در صف اول باشند 💛
اما فردا نیز ، چه #نماز_تاریخی است به امامت حضرت آیت الله سید علی خامنه ای (مدظله ) ✨
بعد از سه سال چشم انتظاری مردم....
#نماز_تاریخی
#عید_فطر
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
امام رضا علیه السلام:
امير المؤمنين عليه السلام سه شب را نمىخوابيد؛ شب بيست و سوم ماه رمضان ، شب عيد فطر و شب نيمه ماه شعبان ؛ در اين شبها روزيها تقسيم و مدّت عمر و هر آنچه در آن سال رخ خواهد داد تعيين مى شود .
بحارالانوار : 97 _ 88 _ 15
#عید_فطر
#نماز_تاریخی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۰۲/۰۲/۰۲
شنبه، رندترین #نماز_تاریخی سال،
به امامت حضرت آیت الله خامنهای.. ☺️
#ماه_رمضان
#عید_فطر
#نماز_تاریخی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
♡••
گفتم شبۍڪنارِ تُو افطارمۍڪنم
آقـٰا نیامدے رمضان هم تمـٰام شد..
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🌷 نگوکه بیخبری درد هر دوای من است
🌾 که زَهر بی خبری درد پُر بلای من است
🥀 نگو برای من ازمرگ و روزگارفراق
🦋 بلای اعظمِ من، غیبتت برای من است
#اللهم_عجـل_لولیـک_الفـرج🌤