🌹•••✧﷽✧•••🌹
#داستان
#خوش_مزه_ترین_غذای_من🥙🍲
♡قسمت دوم♡
پونه چشمهایش را بست. چند لحظه بعد به کارخانه رسیدند. پونه با اشارهی سوسیس چشمهایش را باز کرد. نگاهی به اطرافش انداخت و گفت: «واااااای! چه خانهی بزرگی دارید.»
سوسیس خندید و گفت: «ببین اولین مرحله از درست شدن ما، این گوشتهایی هستند که داخل دستگاه شسته میشوند.»
پونه گفت: «مادرم وقتی گوشت خرد و بستهبندی میکند، دیدهام! اما اینها شبیه آن گوشتها نیستند.»
سوسیس سرفهای کرد و مِن مِنکنان گفت: «خب گوشتها با هم فرق دارند! اینها از گوشتهایی است که در غذا استفاده نمیکنند.»
پونه بینیاش را گرفت و گفت: «واااای، چه بوووویییی! چرا این گوشتها بو میدهند؟»
سوسیس دستپاچه گفت: «نه! کدام بو؟ حتماً از بیرون است.» و دست پونه را گرفت و او را به قسمت دیگری برد. گوشتهای شسته شده روی دستگاهی حرکت میکردند تا به طرف مخزن اصلی بروند. پونه به آن اشاره کرد و گفت: «چرا روی آنها پشه نشسته؟ پشهها کثیف هستند.»
سوسیس گفت: «چیزی نیست؛ فقط یک پشه است که الآن او را بیرون میکنند.»
پونه سرش را تکان داد و جلوتر رفت. کنار مخزن ایستاد و گفت: «چرا اینهمه ادویه میزنند؟»
سوسیس روی لبهی مخزن ایستاد و جواب داد: «برای اینکه طعم خوبی داشته باشیم.»
بعد از آن بالا بغل پونه پرید و گفت: «ببین دوستت الناز، همیشه سوسیس میخورد؛ چهقدر قوی و تپل است. تو هم بخوری مثل او میشوی.»
پونه اخمهایش را درهم کشید و گفت: «زود باش من را به خانه ببر.»
سوسیس نگاهش کرد و گفت: «چرا با این عجله؟ تازه میخواستم از آن سوسیسهای تازه و خوشمزه برایت بیاورم.»
پونه به طرف درِ کارخانه به راه افتاد و داد زد: «من گرسنه نیستممم... زود من را برگردان.»
- پونه... پونهجان...!
با صدای مادر، پونه پتو را کنار زد. سوسیس پایین تخت افتاد. پونه آب دهانش را قورت داد و گفت: «بلللله...»
مادر جلو آمد. لبهی تخت نشست. به صورت عرق نشستهی او دست کشید و گفت: «عزیزم چرا غذایت را نخوردی؟»
پونه خودش را جمعوجور کرد و گفت: «من... من...»
مادر سوسیس را از روی زمین برداشت و گفت: «اگر دوست داری، حالا همین یکی را برایت درست کنم، بخوری؛ گرسنه نمانی.»
پونه چشمهایش را بست و گفت: «نه مامان... حتی یک گاز هم نمیخواهم.»
مادر لبخند زد و گفت: «عزیزم، اگر من گفتم نخور، برای سلامتی خودت بود.»
پونه از تخت پایین پرید. به طرف در اتاق رفت، لبخند زد و گفت: «مامان، از آن خوراک سبزیجات هنوز مانده؟»
پایان...
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 585 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#شعر
#فصل_بهار 🌻🍃
پوشیده بر تن خود
پیراهن بهاری
کرده به گوشش آویز
گل های یادگاری
کشیده بر دفترش
نقش پرنده و گل
چلچله ی قناری
آواز خوب بلبل
بر هر درخت زیبا
شکوفه های رنگی
او بر سرش نهاده
تاجی به این قشنگی
بر دامن قشنگش
گل های ریز و زیبا
وقتی نفس میکشی
حس میکنی خدارا
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 586 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#سرگرمی
#بازی_با_حروف
🎯🎯🎯 با جابجایی حروف هر یک از کلمات زیر نام غذاهای ایرانی را پیدا کنید😊👍👍
۱ -ولم لپک...
۲-تکهوف....
۳-لقباپایول...
۴-نه اشک...
۵-زالااین...
۶-هرورقش خترم سبیزو...
۷-تاب سباک...
۸-ارشانا ...
۹-یازمیرسامق...
۱۰-گشتاب زشو باب ...
😍😍😍👍👍👍
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 587 🔜
30.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
📺
#کارتون_پهلوانان(پوریای ولی: قسمت دهم)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 588 🔜
19.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
📺
#کارتون_جعبه_کاردستی (قسمت دهم :سطلِ دایناسور )
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙589 🔜
29.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
📺
#کارتون_ماجراهای_کوشا(قسمت دهم)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 590 🔜