فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت
#ایده
نقاشي روي سنگ و..
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2020🔜
#اوچیکتم ۳
بزرگترها ممکنه بعضی وقتها متوجه منظور شما نشن. مفهوم حرف بزنید...
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2021🔜
#خواندنی | *فرمان امتحانت را به دست بگیر*
1️⃣ قسمت اول
🌠 شب امتحان اصلا شب بدی نیست. شب امتحان یعنی هنوز وقت داریم هنوز میتوانیم تلاش کنیم و هنوز هم روزنههایی برای بهتر شدن باقی مانده است. مهم این است که بدانیم از این فرصت باقی مانده چگونه استفاده کنیم؟! با چه روشهایی میتوانیم آنچه یادگرفتیم را عمق ببخشیم و روی برگه امتحان هم عملکرد بهتری داشته باشیم؟
😰 این حرفها به این معنی نیست که اضطراب سراغمان نیاید. هر چه باشد اهداف بزرگی داریم و به قول آقا در زندگی ما هیچ چیزی جای درس خواندن را نمیگیرد. پس همین که داریم مهمترین کار این روزهایمان را انجام میدهیم کافیست برای آنکه اندکی نگرانی هم داشته باشیم ولی نه آنقدر که دست و پا گیر شده و ما را از حرکت کردن باز دارد. در ادامه چند نمونه از مهمترین کارهایی که در ایام امتحانات لازم است انجام بدهید را مرور میکنیم...
🎯 اهداف حال شما را میسازند
هدفهای خوبی که برای درس خواندنتان دارید را دوباره یادآوری کنید. باز هم به خودتان بگویید من این کار را برای خدمت به اسلام و انقلاب و کشورم انجام میدهم اگر لازم است اول جزوه و کتاب هم هدفهای بلند و عالیتان را بنویسید. مطمئن باشید نوری که در قلب شما از داشتن اهداف و نیتهای خوب ایجاد میشود توانتان برای تلاش را هم افزایش خواهد داد.
💪 پشتکار داشته باشید
وقتی چشمتان به حجم مطالعهتان میافتد ناامید نشوید. کتابهای چند صد صفحهای هم یک صفحه یک صفحه خوانده میشوند، پس خواندن بخشی از کتاب که در توان و زمان ما میگنجد بهتر از آن است که هیچ چیزی مطالعه نکنیم. نوجوان پرانرژی میداند که برداشتن قدمهای هرچند کوچک بهتر از سکون و رکود است. پس حرکت کنید. همان طور که آقا گفتند: «یکی از مشکلات ما این است که کار را گاهی شروع میکنیم ولی نیمهکاره میماند».
👓 واقع بین باشید
حالا که در ایام امتحانات هستید، طبیعیست که زمانتان محدود است. علاوه بر امتحان فردا بخشی از وقت را قرار است به امتحانات روزهای آینده اختصاص بدهید و خلاصه اینکه برای لحظه لحظهتان باید برنامه بریزید. حواستان باشد معنی برنامه ریزی کردن این نیست که از خودتان تصورات فضایی داشته باشید مثلا در مدت دو ساعت پانصد صفحه مطالعه کنید. یا اینکه نمونه سوالات پنج سال اخیر را در مدت بیست دقیقه حل کنید. برنامهای که میریزید باید واقعی باشد یعنی نه خیلی فشرده و دستنیافتنی باشد و نه اینکه زیادی راحتطلبانه باشد.
📜 نقشه راه را بچینید
قبل از اینکه مطالعه را شروع کنید جزوه کتاب و دفترهایی که لازم است را آماده کرده و سعی کنید ترتیب مطالعه را مشخص کنید. درست است که در طول سال تحصیلی هم درس خواندهاید ولی مرور آنها در روزهای امتحانات مهم است. پس خلاصهنویسیهایتان را هم کنار دستتان بگذارید. در حین مطالعه نکات جدید را به خلاصه نویسیها اضافه کرده و هرچه بیشتر یادداشتهای تان را غنی کنید. غنی بودن به معنی این نیست که کل کتاب را رونویسی کنید بلکه هدف این است نگاه کلی درستی از مطالب را به شما نشان بدهد که با نگاه کردن به آن جزئیات را هم به خاطر بیاورید. خلاصه نویسی میتواند شبیه نقشه و نمودار و جدول باشد پس اجازه بدهید خلاقیت و ابتکار در این روزها هم فوران کند.
🌀 مرور را جدی بگیرید
نکات طلایی، فرمولهای مهم، تاریخهایی که معلم تاکید کرده و هر چیز دیگری از این دست را روی برگه جدا بنویسید و هر چه بیشتر مرور کنید. یک برگه کوچک و کم حجم را میتوانید تا آخرین لحظات همراه داشته و آن را بخوانید. مرور کردنهای مکرر روی برگه امتحان تاثیر خودش را نشان میدهد.
🤓 #درس_خوان
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2022🔜
#داستان
💕🐥سیمین بد اخلاق نباش🐥💕
سیمین همیشه عصبانی بود و حرف های بد می زد برای همین هیچ کس با او دوست نمی شد و همیشه در حیاط کودکستان تنها بود.
سیمین کنار حیاط مهدکودک ایستاده بود .
بچه ها در حیاط بازی می کردند
ولی سیمین با هیچ کس بازی نمی کرد
صورت سیمین از عصبانیت قرمز شده بود ،چون سارا و مینا هم دوست نداشتند با او بازی کنند.
سیمین با عصبانیت داد زد:ای دخترهای بد
خانم ناظم تا صدا را شنید جلو آمد و پرسید:
_چرا آن قدر عصبانی هستی؟
سیمین اخم کرد و گفت:
_چون من را بازی نمی دهند
خانم ناظم به آرامی گفت:
_تو واقعا دوست داری که آنها با تو بازی کنند
سیمین کمی ساکت نگاه کردو به خانم ناظم گفت:
_بله
خانم ناظم گفت:
_ ولی اینطور که به نظر میاید هیچ کدوم از آن ها نمیخواهند با تو دوست باشند و بازی کنند
سیمین زیر چشمی دوباره به بچه ها نگاه کرد و دست هایش را بغل گرفت و اخم هایش را هم به هم دوخت
خانم ناظم سر تکان داد وبه سیمین گفت:
_حتما خیلی ناراحت هستی؛ اما به نظرت باید چه کار کرد؟
چند تا از بچه ها دوان دوان پیش خانم ناظم آمدند. مثل اینکه با خانوم ناظم کار داشتند
خانوم ناظم دستی به سر سیمین کشید و او را تنها گذاشت
سیمین همان جا ایستاده بود و فکر می کرد؛
به رفتارهایش هم فکر کرد و با خودش گفت:
_ یعنی چون من خیلی عصبانی میشوم آنها من را بازی نمیدهند
بعد از این فکر سرش را پایین انداخت
باز با خودش گفت:
_ من نباید دیگر عصبانی بشوم
نباید حرف بد بزنم
نباید کسی را اذیت کنم
چند روز گذشت
سیمین همه اش مراقب بود
اما گاهی هم از دستش در میرفت و عصبانی میشد
خیلی از بچه ها فهمیده بودند که او میخواهد دختر خوبی باشد و همین هم خیلی خوب بود
بعد از چند هفته وقتی که داشت با دوستانش در حیاط توپ بازی میکرد خانوم ناظم را دید که به حیاط آمده و با لبخند به او نگاه میکند.
سیمین هم به او لبخند زد و با شادی بیشتری به بازی ادامه داد.
🐥
💕🐥
🐥💕🐥
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2023🔜