فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
#قصه
📻#قصههای_عزیز | قسمت اول
🔸همه مادربزرگهای دنیا توی جیبهاشون کنار نخودچی کشمش یه عالمه داستان و قصه دارن که هر بار وقتی اونها رو برامون تعریف میکنن میتونن ساعتها به فکر فرو ببرنمون یا شگفتزدهمون کنن.
🍃عزیز جونِ قصه ما، یه دونه از همین مادربزرگهاست کسی که قراره هر شب #محرم از پَرِ شالش برامون قصه بگه. قصههای واقعی از ماجراها و روزهایی که نبودیم و آدمهایی که هیچ وقت از نزدیک ندیدیمشون.
نویسنده: حامد عسکری
#ماه_محرم
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━🖤━✦✣━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
#قصه
📻 #قصههای_عزیز | قسمت دوم
🔸عزیزجون این قسمت قراره برای ما و نوهاش از بدقولی مردمی بگه که اصلا رسم مهمون نوازی رو به جا نیاوردن، قصه مردم کوفه! اما عزیز برای گفتن قصه این قسمت یه شرط گذاشته...
#ماه_محرم
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━🖤━✦✣━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
...
#قصه
📻#قصههای_عزیز | قسمت سوم
🔸عزیز جون امروز برامون از ماجرای آقا صولت گفته، آقا صولت مرد مهربونیه که یه گذشته عجیب و غریب داشته اما یه روز تو جوونی قصه یکی از آدمهای کربلا رو که میشنوه زندگیش از این رو به اون رو میشه
#ماه_محرم
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━🖤━✦✣━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
...
#قصه
📻#قصههای_عزیز | قسمت چهارم
🔸عزیز جون و نوهاش امروز یه مهمون کوچولو دارن به اسم محیاسادات، مهمونی که هرچقدر هم سعی میکنن ازش خوب پذیرایی بکنن تا بهش خوش بگذره اما باز بیتابی میکنه
👌شما فکر میکنید دلیل بیتابی محیا سادات چیه؟🤔
#ماه_محرم
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━🖤━✦✣━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
#قصه
📻#قصههای_عزیز | قسمت پنجم
🔸این قسمت عزیز جون به آقا صولت سپرده تا برای یه جوون به اسم قاسم کار دست و پا کنن، قاسم قصهای داره که خاطرش هم برای مادربزرگ و هم برای عموش سید حسین خیلی عزیزه...
#ماه_محرم
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━🖤━✦✣━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
#قصه
📻#قصههای_عزیز | قسمت ششم
🔸این قسمت عزیز جون و نوه کوچولوش باهم دیگه رفتن مجلس روضه ولی اونجا خانمی هست که حتی بعد از تموم شدن مراسم هم گریهاش بند نمیاد. عزیز میگه اشکهای این زن یه دلیل مهم داره..
#ماه_محرم
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━🖤━✦✣━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
#قصه
📻#قصههای_عزیز | قسمت هفتم
🔸توی این قسمت با عزیزجون و نوهش همراه میشیم تا بریم خونه لیلاخانوم؛ لیلاخانوم داستان عجیبی داره و سالهاست که چشم به راه پسرشه… علیاکبر. برای همینه که هرکی زنگ در خونهش رو میزنه لیلاخانوم از وسط حیاط میگه: اومدم پسرم، اومدم علیاکبرم...
#هشت_تا_چهارده_سال
#ماه_محرم
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━🖤━✦✣━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
#قصه
📻#قصههای_عزیز | قسمت هشتم
🔸ماجرای امروز عزیز جون و نوهاش ماجرای ملاقات با بابای سمیرا تو هیئته. یه مرد مهربون و شجاع که بعد از جنگ حالا سالهای ساله که روی یه صندلی چرخدار زندگی میکنه و بچهها صداش میزنن عمو عباس!
#ماه_محرم
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━🖤━✦✣━━━─