☄عالم #برزخ
⚡️واژه برزخ در قرآن کریم، سه بار تکرار شده (فرقان۵۳، الرّحمن۲۰ و مومنون۱۰۰) اما تنها درسوره مومنون به معنای مذکور به کار رفته است
✨حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یوْمِ یبْعَثُونَ
✨تا زمانی که #مرگ یکی از آنها فرا رسد،میگوید:پروردگار من،مرا باز گردان شاید در آنچه ترک کردم(و کوتاهی نمودم)عمل صالحی انجام دهم. (ولی به او میگویند:) چنین نیست! این سخنی است که او به زبان میگوید (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است) و پیشاروی آنان (از حین مرگ) برزخ و فاصلهای است تا روزی که برانگیخته شوند) [ مؤمنون–۱۰۰]
💫در این آیه، قرآن پس از بیان نابجا بودن درخواست برخی افراد که هنگامرویارویی بامرگ، خواهان بازگشت به دنیا میشوند، اعلام میکند که پیشاروی این گروه واسطه و حایلی تا روز رستاخیز است و عبارت «الی یوم یبعثون» حاکی از آن است که مقصود از #برزخ همان مرحله میانی دنیا و آخرت است که هر انسانی پیش از وقوع رستاخیز آن را سپری میکند.
.
⁉️ مردگان روز #قیامت چگونه از قبرها مبعوث میشوند؟
✨از حضرت صادق علیه السلام روایت است که چون پروردگار اراده کند که عالم آفرینش را مبعوث فرماید، بر زمین چهل روز باران می بارد قطعات بدن بهم می پیوندند و روی آنها گوشت روئیده میشود.
🔹سپس آن حضرت فرمود: جبرائیل نزد #پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمد و دست او را گرفت و به بقیع آورد؛ تا اینکه کنار قبری رسیدند و جبرائیل صاحب آن قبر را صدا زد و گفت: به اذن خدا برخیز!
🔹 مردی که موهای سر و صورتش سفید بود از میان قبر برخاست و خاک را با دست خود از چهره خود پاک میکرد، و می گفت: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. جبرائیل به او گفت: به اذن خدا دو مرتبه در قبر باز گرد!
🔹سپس به کنار قبری دیگر آمدند و جبرائیل صاحبش را ندا درداد: به اذن خدا برخیز! از میان #قبر مردی با چهره و سیمای سیاه برخاست و می گفت: یَا حَسْرَتَاهُ! یَا ثُبُورَاهُ! و سپس جبرائیل به او گفت: باز گرد به مکانی که بودی به اذن خدا.
🔹و پس از آن گفت: ای محمد! این قِسم مردگان در روز قیامت محشور میشوند. مؤمنان میگویند: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. و دسته دیگر میگویند: یَا حَسْرَتَاهُ، یَا ثُبُورَاهُ...
📚 بحار الانوار ج 7 ص
.
༻🌸༺
🔷🔹ســــه دستـــه
شڪایت ڪننده در #قیامت 🔹🔷
🌷قال الصادق علیه السلام:
سه چیز نزد خدا شکایت می کنند:
۱)👈🏻 مسجد ویرانه ای که مردم در آن
نماز نمی گذارند؛
۲)👈🏻دانشمندی که درمیان مردم نادان
قرار دارد؛
۳)👈🏻 قرآنی که برای زیبایی در منزل
گذاشته شده که گرد و خاک روی آن
نشسته است و کسی آن را نمی خواند.
─═🍃🌸🍃═─
📚خصال، ج۱ ، ص۱۴۲
🌺خاطرهی امام خامنهای از #ترور ایشان در #مسجد_ابوذر در ششم تیر :🌺
وقتی که در مسجدی که من بودم بمب منفجر شد، از وقتی که بار اوّل بر زمین افتادم - که البته نفهمیدم چطور شد که افتادم - تا وقتی که به کلّی بیهوش شدم، سه مرتبه، برای لحظاتی به هوش آمدم
و هر دفعه هم یک احساسی داشتم.
آن حالات، هیچوقت از یادم نمیرود.
حالا یکی را عرض میکنم:
در یکی از حالات، احساس کردم که دارم میروم؛ یعنی احساس کردم که مرگ در مقابل من است.
کاملاً در آن مرز عالم برزخ، خودم را دیدم و احساس کردم که در آن حال، انسان هیچ دستاویزی به جز خدا ندارد؛
هیچ دستاویزی!
یعنی هر چه هم عمل پشت سرخودش داشته باشد، باز اگر نتواند تفضّل الهی و رحمت خدا را جلب کند، خاطر جمع به آن عمل نیست.
آدم شک میکند:
آیا این عمل را با اخلاص بهجا آوردم؟ آیا نیّتم صددرصد، خدایی بود؟
آیا در آن شرک و ریا نبود؟
آیا ملاحظهی این و آن نبود؟
✨بههرحال، ماها مرکز عیوبیم.✨
متأسّفانه، همهی شائبهها در ما هست
آنجا انسان احساس میکند که مثل پرِ کاهی بین زمین و آسمان است. از همه چیز منقطع میشود.
من این حالت انقطاع را در آن وقت احساس کردم و پیش خدای متعال، تضرّع نمودم
و گفتم:
«پروردگارا! میبینی که من چقدر دستم خالی است و چیزی ندارم و محتاجم! اگر تفضّلی بکنی، کردهای وَاِلّا ما رفتهایم.»
منظورم مردن نبود؛
رفتن از وادی سعادت بود.
بعد، بیهوش شدم و چیزی نفهمیدم.
.
#کلام_علما
💠 مرحوم حاج اسماعیل دولابی: ما مثل بچهای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میکنند.
بچه شیفته ویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود. وقتی هم متوجه میشود که دیگر پدر را نمیبیند، گمان میکند پدرش گم شده است؛ در حالی که در واقع خودش گم شده است.
انبیاء و اولیاء، پدران خلقاند و دست خلائق را میگیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق، شیفته متاعهای دنیا شدهاند. امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) هم گم و غائب نشده است؛ ما گم و محجوب گشتهایم.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ من از نوجوانی در هیئت و جلسات فرهنگی مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصیه می کرد که وقتی برای آقا امام حسین علیه السلام و یا حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع) اشک می ریزی، قدر این اشک را بدان. اشک بر این بزرگان، قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم. پدرم از بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را می کرد. من نیز وقتی در مجالس اهل بیت السلام گریه می کردم. اشک خود را به صورت و سینه ام می کشیدم. حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمیسوزد!
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
.