🔴 #مهارت_قدرت_دادن_به_مرد
💠 شوهر خود را #حلّال مشکلات بدانید. مشکل را به او بگویید و از او بخواهید آن را #حل کند.
💠 به او بگویید که تنها او #قادر به حل این مسئله است.
💠 نتیجه این کار این است که مرد چشمش را به #مشکلات زندگی نبندد و همیشه آماده و #حاضر در صحنه باشد
💠و این همان #درک همسر و خانواده است.
❄️خانه ی بهشتی بانوان☃
http://eitaa.com/joinchat/1574109184Ce84bbdc135
⚠️ #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_میباشد!
••• #دلبری_خلاقانه 🤫🔥 •••
『حضرتِ جان!🤨🙋🏻♀
امشب گونههای نرمِ خانومِ شما،
ویارِ زبریِ تهریشِ مردانهات را کرده..
لطفا با آغوشِ باز واردِ خانه شَوید!🤭💕』
[✍🏻سانیا جی]
#کپی برای گروه و کانالهای مشابه فقط با #نام و #تگ کانال و #نام_نویسنده #حلال است ❌
@banovanemontazer
#فن_بیان
#آموزشی
🔶هیچی! :
از همسرت سوال میکنی چی شده در جوابت میگه هیچی , «هیچی» یعنی خیلی چیزها!🤔
«معلومه که ناراحته، اما دلش نمیخواد چیزی بگه.
چرا؟ چون میدونه آغازگربحث خودش هست پس با گفتن این کلمه،تو آغاز گر بحث و دعوا خواهی شد.🤦🏻♀
پس فقط و فقط بگو «این جواب فقط باعث جر و بحث و دعوای ما میشه هروقت آمادگی حرف زدن داشتی، من آماده شنیدن هستم😊
برای خوندن مطالب آموزشی با موضوعات تخصصی اما زبان ساده کافیه بزنی رو 👈#آموزشی یا #آموزش 😉👏👏👏
کپی از مطالب خصوصا اموزشیها فقط و فقط با لینک #حلال
@banovanemontazer
#دوست_همسرت_باش 😉
با همسرتون حتی توی کارایی که دوست ندارید شریک شین، حتی فوتبال، از کاراش برای خودتون غول نسازید و دیوار بینتون بشه
دم به دمش بدید
باهاش هواداری کنین
حتی دوتا کری کوچولو
نذارید ازهم دور شین
واسش تخمه بگیرین بگین برا فوتبال امشب
اصن سورپرایزش کنین بگین اگر دوست داشت میتونه دوستاشو دعوت کنه باهم فوتبال ببینن 😜
@banovanemontazer
قولم بدین اگر خونه بهم ریخت شاکی نشین فقط باید کمک کنه دوتایی تمیزش کنین 😊🖐
نخواید که زندگیش بشه 6 دانگ شما و لاغیر
بذارید نفس بکشه
@banovanemontazer
رها باشه
کنارش خودتونم حفظ کنین
با علایقش کنار بیاین و خودتونو کنار نگیرید
وقتی فوتبال میبینه بیخودی حرص نخورین!!!
وقتی مامانشو میبوسه!! چشماتون گرد نشه، بداخلاق نشین
شما هم ی جاهایی شیطنت کنین مامانشو ببوسین 😄
مرد شما نباید حس کنه میخواید از داشته هاش
از اینی که هست
از علاقمندی هاش
جداش کنین
اون باید شمارو تو هر مسیری همدل ببینه 😊🌻
@banovanemontazer
مطالب دستنویسه 😉حق نویسندرو رعایت کنین🚫
کپی فقط با لینک #مجاز و #حلالِ
شاد باشین 😍
#چالش_هفته
سلام عزیزان . روزهای بهمن ماهتون پر از عشق و نور 😍 تنور دلتون گرم در این روزهای سرد و دوست داشتنی این ماه زیبا 💝
و اممااااا چالش این هفته 🙈🙈🙈 😍
همسر جان
میدونی شریک شبای سخت و و پر از خستگی چیه؟؟
یه چیز گرم و که حتی وقتی بین دو دستات میگیری همه چیو یادت میره
چشماتو میبندی و فقط لذت میبری 😍😋
بعد از پاسخ همسر ⏬
عشقِ منحرف عزیزم
نظر شما هم محترمه هاااا
ولی من منظورم یه لیوان چایی داغ بود 😍😂
@banovanemontazer
☘♻️☘♻️☘♻️☘
⭕️ #اضافاتو حذف کنین و فقط متن اصلی رو بفرستین برای حضرت یار
#کپی برای گروههای همسرداری فقط با نام کانال #مجاز و #حلال 😁
❌مطلب دستنویسه . کپی ممنوع⛔️
حالا دوباره تو کانالا میبینم کپی کردن😂
@banovanemontazer
سلام
آقامون شبا دیر میومدن خونه صبح هم ساعت 5 بایدمیرفتن سرکار باید هرروز با بدبختی از خواب بیدارش میکردم
واقعا خسته شده بودم یه شب با خودم گفتم فردا صب خودمو میزنم به خواب صب که شد گوشیا زنگ میخورد منم انگار نه انگار تااینکه خودش باسر و صدا بیدارش دیرم شده
بهش گفتم منم خواب موندم نیم ساعت از وقت سر ویسش گذشته بود چقدر مسافرا با آژانس رفتن سرکار
سرتونو درد نیارم نزدیک 500 تومان ضررش شد
ولی از اون شب تا حالا دیگه دیر نمیاد شبا زود میاد میخابه😂صب هم اومنو صدا میزنه😊
😂😂😂😂😂😂😂😂😂
رومخی ترین اخلاق من برای همسرم، وسواس بودنمه
یکبار تودوران عقدبرای بار اول دوم بود که باهم رفته بودیم بیرون وهنوووزز یخمون کامل باز نشده بود
همسرم بستنی نونی گرفت
درحال راه رفتن داشت میخورد که یهو بستنی ازدستش افتاد
خم شد برداره بخوره که من ناخودآگاه بللند گفتم
نهههههههه!!😜🙈🙈
بنده خدا همسر همونجور خم موند توهوا ونتونست جُم بخوره وبعد بالهجه ی خودش گفت: باطل شد؟!!!😳😳😳
حالا من هم هرهر کر کر دارم هم به اون فریاد یدفعه ای خودم وهم به اون کلمه باطل شدن همسرم میخندم😅😅😅
اونم بنده خدا همینطوری خم مونده
گاهی تعجب میکنه گاهی لبخند میزنه🙈🙈
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
رو مخی ترین اخلاق همسرم غرورش هست
این مورد رو که میخوام بگم باتوجه به غرور همسر که میتونست جور دیگه ای مدیریتش کنه ولی نکردو ...😅
سر بارداری اولم خیلی ویییاار داشتم وتاچندماه اول نمیتونستم غذا درست کنم
ازبوی پیازداغ و غذا حالم بدمیشد به شدت...
یه روز هوس باقالی پلو با گوشت گردم به شدددتتت
همسرم هم سفارش داد وبرای خودش غذای دیگه
اونروز پدرومادر همسرم وخواهرشوهر وبرادرشوهرهام ویکی از جاریهام خونمون بودن برای ناهار
خلاصه همسر غذا هارو گرفت واورد وگفت باقالی پلو نداشتن😜
منمکه خیلی شددییید هوس کرده بودم ،خیللییی ناراحت شدم وبغض کرده بودم
همسرم گفت دیگه نداشتن حالا ازاین یکی ها بخور
منم بااکراه ظرف غذارو بازکردم وبا بغض وناراحتی یکی دولقمه گذاشتم دهنم وهنوووززز ناراحت وبا خودم میگفتم که خوبب میرفتی از جای دیگه میگرفتی و..😫😫😫
نگو باقالی پلو بوده وهمسرم میخواسته شوخی کنه وجالب اینکه این ویییاار انقددرر احوالات منو بهم ریخته بود؛باوجودیکه یکی دولقمه خوردم بازهم نفهمیده بودم که چیه😜😜😅😅😅😊😊
😂😂😂😂😂😂😂😂😂
سلام به گل بانوهای گروه و تارا خانم عزیززززم😍😘😘😘🧡💛💚❤️💙
منم یه اخلاق رومخی دارم ... البته از دیدگاه همسرم😁
فکر کنم دیگه همه میدونیم که همسر من خیلی پرحرفه خییییلی...
هر وقت میخواد باهام در مورد یه چیز جدی صحبت کنه من هی خمیازه میکشم🤭
حالا نه اینکه خوابم بیادا اصلااااا ...
نمیدونم دست خودم نیست تا میاد سر حرفو باز میکنه مثلا در مورد خرید خونه یا ارتقای شغلش ....
اولش خوب گوش میدما ، حتی راهکاری که به ذهنم میرسه میدم بهش ..
ولی طولش که میده و میبینم تموتچم نمیشه حرفاش، دهن دره هام شروع میشه 😂🤫
انقدرررررر خمیازه میکشم که اشک میفته تو چشمام ، دیگه میمیرم از خواباااا🤣🤣🤣🤣🤣🤣
خب چیکار کنم شوهرم معمولا در حال فک زدنه ... خسته میشم انقد طولانی حرف میزنم خب 😢😂
شوهرم همیشه میگه باز من شروع کردم حرف مهم زدن، این خمیازه هاش شروع شد 🤷♀😅😇😝
😂😂😂😂😂😂😂
@banovanemontazer
ارسال خاطرات اعضا فقط با #لینک کانال #حلال و مجاز است
سلام دوستان روزتون بخیر.
یه سوتی میخوام بگم از زمان عقدم🤦♀
پارسال ماه رمضان عقد بود و خونه مادر شوهرم بودم و همچنین پریود😞خواهر شوهرمم باردار بود🤰باهم بعد از ظهر بود و کسی خونه نبود جز ما دوتا نشستیم پفک خوردیم جاتون خالی بعد گلاب به روتون خواهر شوهرم رفت دستشویی منم همینجوری داشتم میخوردم که شوهرِ خواهر شوهرم رسید منم سلام و احوال پرسی و ادامه پفک یهو یادم اومد که ماه رمضانه هیچی دیگه با یه عجله ای پاشدم و رفتم تو اتاق و پقک ها رو رها کردم وسط خونه هنوزم یادم میادخجالت میکشم🤦♀
😂😂😂😂😂😂😂😂
یه چیز دیگه هم بگم هر وقت یادم میاد می خندم از اخلاق خودمه
من رابطه ام با مادر شوهر پدر شوهرم خداروشکر خوبه
به خاطر قضیه ای ازشون دلخور شدم و دیگه مثل قبل نیستم باهاشون
خیلی پشت سرم حرفا زده که وقتی به گوشم رسید گفتم دیگه نمیخام ببینمش
هفته پیش آقامون گف بریم اونجا هر چی بهونه آوردم نشد مجبور شدم برم
وقتی رفتم اونجا اقه ناراحت بودم به زور سلامشون کردم
مادر شوهر خیلی تعارف کردن که من شک کردم اون حرفارو او زده باشه بعدش هم گف میگم از اینا که داری چی برام خوبه سریع هم نزدیک 400 بهم پول داد برا بگیر هر چی هم بیشتر شد بهت میدم
باور تون نمیشه چقدر حالم خوب شد😍 تاشب شارژ بودم نمیدونم چیه این پول خودم موندم😳
الان یه هفته گذشته تایادم میاد چجوری عوض شدم سریع خندم میگیره😂
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
من روزی که عقد کردیم شبش شام خونه پدر شوهرم بودیم اون شبم کلی مهمون داشتن و زود شام خوردن یهو سرسفره همسرم گفت مامان شام ما رو زودتر بیارید ما خیلی خوابمون میاد بریم بخوابیم همه فکر کردن منظورش از ما من و خودش هستیم و ترکیدن از خنده و منم آب از خجالت بعد خالش گفت عزیزم فکر نمیکنی برا خواب کمی زود باشه خیلی عجله داری خاله جان؟؟؟ شما که چند ساله نخوابیدی این چند ساعتم روش 😂😂😂😂وای همه سرشون پایین بود و میخندیدن بیچاره منظورش پسر خاله اش اینا و مجردها بود همه منفی گرفتن خودشم بعد شام فهمید چی شده😅😅
😂😂😂😂😂😂😂😂
سلام وقتتون بخیر وشادی
امیدوارم همیشه لبتون خندونو دلتون شاد باشه❤️😊
یه اخلاق رو مخی خودم بخصوص قبلنا این بود
که ناخوداگاه به نیت کمک زیاد نظر میدادم 😐..نمیدونم چرا واقعا اینجوری بودم 🤔
تو جمع خانوادگی یا دوستانه حتی اگه از من سوالی نمیشد.. دلم میخواست کمکی کرده باشم خلاصه یه نطری چیزی میدادم😅
اینوسطم بخاطر این اخلاق بیخودم سوتیهای وحشتناکی دادم 😅😁
یادمه اوایل ازدواجمون خونه مادرشوهرم سر سفره شام بودیم و پدر شوهرم پاشو دراز کرده بود از دردش مینالید
که ای بابا با روغن مالی و دارو خوب نشده و...
منم دلم سوخت یهو ناخواسته گفتم چرا جنابت نمیکنید ؟؟😶😑🤭
یه لحظه دیدم همه سکوت کردن برادر شوهرم که اونموقع مجرد بود سرشو انداخت پایین و خواهر شوهرمم لبشو گاز گرفت😖
تازه یهو فهمیدم چی گفتم 😩😱
عرق سرد نشست بهم.. از خجالت داغ وکبود شدم .اونموقع دلم میخواست زمین دهن باز کنه برم توش 😫😣
بعد اینقدر هول کرده بودم نمیدونستم چکار کنم .. گفتم نه نه حجامت حجامت
میگن حجامت خیلی خوبه ..😬
خلاصه یه اوضاعی بود
خواهرشوهرم دید جو سنگینه ..گفت پاشو کمککن سفره رو جمع کنیم😏
منم از خدا خواسته رفتم اشپزخونه..
ولی تا اخرشب دیگه خیلی جلوی چشم مردا نمیرفتم و همش میگفتم چه غلطی کردم که حرف زدم😩😫
همسرم اونشب بخاطر ماموریت اخر شب رسید
وقتی براش تعریف کردم ..اولش کلی خندیدو دستم انداخت که چرا اخه حواستو جمع نمیکنی😆😅😁 بعد گفت دیدی هی بهت میگم نیاز نیست خیلی خودتو درگیر کنی و نطر بدی برای همینه 😏
با اینکه تو یه ساختمون بودیم تا چند وقت خیلی افتابی نمیشدم 😁
خلاصه این سوتیهای وحشتناک باعث شد که دیگه کمتر نظر بدم و یا قبلش یکم بیشتر حواسمو جمع کنم و فکر کنم 😅😁
😂😂😂😂😂😂😂😂
@banovanemontazer
ارسال خاطرات اعضا فقط با #لینک کانال #حلال و مجاز است
اون موقع ها مد بود ی کلاه خودی بود 😅😉
به اسم تاج 😅
میزاشتن سر عروس
منم موهام خیلی بلند بود آرایشگر ی آپارتمان سیخ سیخی انگار برق بگیره موهامو درست کرده بود
ماشین عروس ما ۲۰۶بود
یعنی پایان باکلاسی
منم قدم بلند
کلاه خود 😁
روی سرم اومدم سوار بشم تو ماشین دااااااااااام سرم خورد به سقف تاج از جاش دراومد
من👈😤😭😩🙈😡
همسرم 👈😅🤣 🤣🤣
شانس آوردیم دم آرایشگاه بودیم
از دوباره رفتیم صد تا دیگه گیره سوسکی زد به تاج کلاه خود تا بمونه روی سرم😁😁
@banovanemontazer
ارسال خاطرات اعضا فقط با #لینک کانال #حلال و مجاز است