eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
شبتون حسینی...🖤
ازلحاظ‌روحی‌نیاز‌دارم جلوی‌ضریحت‌‌‌ بشینم‌و‌خیره‌ زمزمه‌کنم اومدم‌تنهای‌تنها، من‌همون‌تنهاترینم💔 :)
میگفت‌درمحرم‌زمزمه‌کنیم: +خدایا‌گناهانی‌که‌مراازحسین‌علیه‌السلام محروم‌میکند‌ببخش💔(:
Ali-Fani-Elahi-Azumal-Bala-320.mp3
9.08M
مَن‌دُعآي‌فَرج‌میخوآنَم‌بیـآآقـا؎ِمَن!
درزندگےعاشق‌یک‌نفرباشےهم‌کفافـ‌میدهد؛ عاشق[حسین]بـاش‌که مظلوم‌ترینِ‌معشوقـان‌عالـم‌اسـت . . .🌱
میگه:حتی‌اگرمیدونی‌کربلات جورنمیشه‌بازم‌"تمامِ‌تلاشتوبکن یدفعه‌دیدی‌وسط‌اینهمه‌تلاش دل‌اربابُ‌روبردی✨❤️
خوبی‌این‌شبای‌هئیت‌اینه‌که هرچقدرم‌گریه‌کنی‌ ازت‌نمیپرسن‌چِته🥲
کــاش‌دیگـه‌بعدمحـرمت‌نگم : من‌روضه‌توراشنیدم‌وزنده‌ام‌هنوز اين‌شرط‌عاشقی‌نبود،خاک‌برسرم...💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا‌بری‌توحرمش‌‌بگی : من‌غرق‌ِدنیامم‌ ، فکری‌به‌حالم‌کن ، خیلی‌بدی‌کردم ، آقاحلالم‌کن:)💔
به‌قولِ‌آقایِ‌هلالی : +هیچکس‌نمیتونه‌توروبه‌اندازه‌اون کسی‌که‌براش‌گریه‌کردی؛ دوسِت‌داشته‌باشه❤️‍🩹
سفره‌ی‌این‌خانواده‌شیرمیدان‌پروراست قاسم‌واکبرندارداصغرش‌هم‌حیدراست✨
گفت‌پدروبزنم‌یاپسرو!؟ گفت‌پسرروبزن‌پدرش‌ خودش‌میمیره💔😭
رفیق‌اینکه‌چندشب‌هیئت رفتی‌مهم‌نیست مهم‌اینه‌که‌چقدرسیمت‌وصله! حسینی‌بودن‌خیلی‌ مهم‌ترازهیئتی‌بودنه 🚶🏾‍♂
گربپرسی کِی‌بمیرم‌باچه‌ذکری‌درکجا؟ پاسخ ‌آید یامُحَرّم،یاحسین،یاکربلا❤️‍🩹
هدایت شده از 🌏 رزن ،درگزین و سردرود🌎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕳 رویای آزادی! قسمت اول:اخلاق و امنیت زن در غرب
دکتر علی شریعتی می گوید: در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم. اول: حسین (ع) حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود. تا آخر می‌‌ایستد. خودش و فرزندانش شهید می‌شوند. هزینه انتخابش را می‌‌دهد و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد. از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌ دوم: یزید همه را تسلیم می‌خواهد. مخالف را تحمل نمی‌‌کند. سرِ حرفش می‌‌ایستد. نوه‌ پیغمبر را سر می‌‌ٔبرد. بی‌ آبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که می‌‌خواهد برسد سوم: عمرِ سعد به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است. هم خدا را می‌خواهد هم خرما، هم دنیا را می‌خواهد هم اخرت. هم می‌خواهد حسین (ع)را راضی‌ کند هم یزید را. هم اماراتِ ری را می‌خواهد،هم احترامِ مردم را. نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد،نه‌ از خوشنامی. هم آب می‌خواهد هم آبرو. دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد. نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم، نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست! من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم... ( دکتر علی شریعتی )
بِسمِ ربِّ الحُسَین عَلَیهِ‌السَّلَام مولای من... در انتظارِ شالِ عزای مُحرمت، اشک‌ها و دعاها امانم را برید... این دل نگران بود که نفس‌ها قبل از فرارسیدن ماهِ عزا، به تنگ آیند و فرصتِ اشک بر حسینِ فاطمه، تمام شَوَد... حالا که اذن اشک و عزاداری و ماتم بر این کم‌ترین دادی، حالا که در این ده روز، با اشک بر اصحاب و اهل بیتت، از علی اصغر شش‌ماهه تا حبیب‌بن مظاهر، دل و جانم آرام شد، حالا که زمینِ روح و نَفس آماده‌ی کاشت است، بر جان من بِکار هر آنچه قرار است برداشت شود تا در روز موعود، به ندای 《هَل مِن نَاصِرِِ یَنصُرنِی》 ابا صالح المهدی، لبیک بگویم. مولایم... کربلا به من آموخت که برای سربازِ ولایت شدن، تنها دل بریدن از دنیا و دل سپردن به مولا کافی‌ست... زن و مرد و پیر و جوان و نوجوان ندارد... در جان و عاقبت‌مان، سربازی در رکاب خودت را می‌خواهیم... شبیه زینب شبیه علی اصغر شبیه قاسم شبیه علی اکبر شبیه حرّ شبیه عباس سلام الله علیهم و به اندازه‌ی انسان‌ها، در کشتیِ تو می‌توان بود... مولای من... در هر سن و مکانی، من، با تمام قدرت و توان، سربازِ توام...
حاجت‌های‌بزر‌گ‌خود‌را‌ از‌آقا‌زاده‌های‌کوچک ِ امام‌حسین‌‌ع‌،‌ حضرت‌رقیه‌و‌حضرت‌علي‌اصغر‌بگیرید‌‌. +حاج‌آقا‌مجتبي‌تهراني
سخت‌است‌‌عاشق شوی‌ویارنخواهد! دلتنگ‌'حرم'باشے و'ارباب'نخواهد!(:️
مطمئنم یه روز برات ِ کربلا رو از دست های کوچیک ِ خودش میگیرم؛ به همین اشک هایی که توی روضه ش ریختم قسم.. من برای تمام مصیبت های حسین(؏) اشک میریزم، اما برای روضهٔ رقیه جون میدم.. شاید رقیه(س) تو خرابه برای پدر اینجوری زمزمه میکرده: یک نیستان ناله در هر استخوان دارم من.. فرشته ها دنبال آرام کردن رقیه بودند؛ اما رقیه فقط با سر ِ حسین(؏) آرام گرفت..