🍃
📖🍃
.رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #صد_ودو
تلوزیون 🔥#سوریه🔥فقط از نبرد حمص و حلب میگفت، ولی از #دمشق و زینبیه حرفی نمیزد؛
و از همین سکوت مطلق حس میکردم پایتخت سوریه از آتش🔥 ارتش آزاد گُر گرفته که از ترس سقوط داریا تب کردم...
اگر پای 🔥#تروریستها به داریا میرسید، من با این زن سالخورده در این تنهایی چه میکردم و انگار قسمت نبود...
این ترس تمام شود که صدای🔥 تیراندازی🔥 هم به تنهاییمان اضافه شد...
باورمان نمیشد به این سرعت به #داریا رسیده باشند و مادرش میدانست این خانه با تمام خانههای🔥 شهر تفاوت دارد که در و پنجرهها را از داخل قفل کرد....
در این خانه دختری🔥#شیعه پنهان شده و امانت پسرش بودم که مرتب دور سرم...
#آیت_الکرسی میخواند و یک نفس نجوا میکرد :
«فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِين.»
و من هنوز نمیدانستم از ترس چه تهدیدی ابوالفضل حاضر نشد تنها راهی ایرانم🔥 کند که دوباره در این خانه پنهانم کرد...
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
꧁•♡حیدࢪیون♡•꧂