🔸اقتصاد قطعهای از پازل
فرهنگسازی در جامعه، به ویژه در جوامع با اصالت و اسلامی پروسهای فنی و زمانبر است.
دغدغهمندان فرهنگ ایدههای متفاوتی در مورد ساختارها و بسترهای فرهنگسازی دارند؛ اینکه چه ایدههایی در رابطه با ترمیم فرهنگ میتوان اتخاذ کرد، جای تامل و پژوهش دارد، اما یکی از ایدهها در مورد مسأله فرهنگ، «اقتصاد ایدهآل» است.
برخی بر این باورند که معضل اقتصاد برابر است با معضل فرهنگ؛ چهبسا مؤیدات دینی هم برای آن بازگو میکنند که اگر اقتصاد حل شود، فرهنگ التیام مییابد.
هرچند که شرایط اقتصادی مطلوب ما را به فرهنگ مطلوب نزدیک میکند؛ اما اقتصاد تمام قطعههای فرهنگ را تشکیل نمیدهد، بلکه بخشی از قطعههای پازل فرهنگ میباشد.
همچنانکه یکی از اصول ماتریالیسم «اصالت اقتصاد» است؛ آنها میگویند جامعه و عوامل اجتماعی هستند که به روح و روان انسان شکل میبخشند و انسان در ذات خودش نه خوب است و نه بد؛ آنها میگویند زیربنای جامعه اقتصاد است و تغییر اوضاع اقتصادی موجب تغییر نهادهای اجتماعی و تغییر نهادها سبب تغییر رفتار انسانها و در نتیجه تغییر فرهنگ میشود؛ بنابراین انسان که فرهنگساز حقیقی است، از جامعه شکل میگیرد و جامعه از اقتصاد.
این در صورتی است که اگر ترجمه فرهنگ را؛ آرامش، انساندوستی، دیگرپسندی، بخشش، گذشت، حیا، ایستادگی، یاد الهی و... بدانیم؛ خواهیم دید که اتفاقا «اقتصاد ایدهآل» و نداشتن دغدغه اقتصادی و معیشت، چهبسا در بیشتر افراد یا لااقل برخی خصلتهایی همچون طمعورزی، خودپسندی، فراموشی و غفلت را ایجاد کند؛ بنابراین اقتصاد فرهنگ را نتیجه نمیدهد؛ بلکه بخشی از فرهنگسازی را تسهیل میکند.
در نهایت اینکه، اگر اقتصاد را برای اقتصاد بخواهیم، فرهنگ تکانی نخواهد خورد؛ اما اگر اقتصاد را در خدمت «امنیت روحی افراد» و «فرهنگ» پایهریزی کردیم؛ آن وقت است که دغدغهمندان اصلاحِ فرهنگ، شبی را به خوش میگذرانند.
علاوه بر این اگر «اقتصاد ایدهآل» تحقق یابد، اما فرهنگ و مکتب انسانهای آزاده محقق نشود؛ چنین اقتصادی در میان مدت به قهقرا رفته و افراد آن از بلندای اقتصاد به درههای بیفرهنگی سقوط خواهند کرد.
اگر اقتصاد در چارچوب یک الگوی فرهنگی جامع تعریف شود، در سایه چنین اقتصادی میتوان به «فرهنگ مطلوب جامعه اسلامی» نزدیکتر شد؛ در این صورت اقتصاد یکی از پایههای رشد فرهنگی جامعه محسوب میشود نه اینکه سدی در مقابل فرهنگ باشد.
✍ علی کردانی
#تحلیلی
#فرهنگی
#اقتصادی
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸آینده یحیی
پرسپولیس یکی از تیمهایی است که در چند سال اخیر با مدیریت چهرههای پیشکسوت خود و استخدام مربی کروات توانست تا مدتها پایهگذار موفقیتهای متوالی در لیگ برتر و لیگ باشگاههای آسیا باشد.
بعد از رفتن برانکو و آمدن مربیان دیگر یحیی از راه رسید و باز هم نوار پیروزیهای پرسپولیس با یحیی تداوم داشت، یحیی به جز آنکه پرسپولیس را بار دیگر قهرمان لیگ کرد توانست این تیم را تا فینال قهرمانان آسیا و در یک قدمی جام ببرد؛ اما پس از گذشت چندی از قهرمانی و نایب قهرمانی آسیا سیر صعودی پرسپولیس آن طوری که انتظار میرفت ادامه نیافت؛ گلههای یحیی و مانور صوری یا واقعی کنارهگیری او از پرسپولیس گواه برآورده نشدن انتظارات و فاصله داشتن از جایگاه واقعی پرسپولیس بود.
آیا واقعا شرایط اینقدر بد است و در بین باشگاهها و مربیان سطح برتر فوتبال جهان تیمی که در حال جنگیدن برای به دست آوردن جام حذفی است و تا چند هفته مانده به اتمام لیگ در رده دوم جدول باشد، استعفا و گلههای متوالی رفتار حرفهای تلقی میشود؟!
به نظر میرسد یحیی در اشتباه محاسباتی به سر میبرد و از جایگاه فعلی و شرایطی که ممکن است در آینده برای او اتفاق بیفتد بیخبر است!
سیر او تا رسیدن به نیمکت پرسپولیس یک سیر صحیح و منطقی بوده است و کسی که به جایگاه صحیح و تکاملی مربیگری خود رسیده نبایستی سریع آن را رها کند و از طرفی هر چه باشد او از خانواده پرسپولیسیهاست و چهرهای آشنا و دلسوز برای هواداران است؛ او نه تنها مربی پرسپولیس است بلکه از نتایج باشگاه و از دلسوزترین و بهترین گزینههای فعلی هدایت این تیم میباشد.
بنابراین او باید به سرمربیگری، موفقیتها و جایگاه فعلی خودش توجه داشته باشد و بهخاطر دوم جدولی یا شرایط «نامطلوبِ انتظاری» تیم را رها نکند و لااقل تا دو سال آینده چنین افکاری نداشته باشد؛ چرا که بهترین مربیان جهان هم روزهای بد دارند و بهترین تیمها نیز گاهی در مکان پنجم ششم فصل را تمام میکنند؛ «اُفت و خیزهای فوتبالی و جایگاهی» همیشه دلیل بر بد بودن مربی، بازیکنان و یا حتی مدیریت باشگاه نیست بلکه باید سیر منظومهای و هدفگذاریهای کلان را در نظر داشت، به همین دلیل یکی از خصوصیات باشگاهها و مربیان موفق صبر و انتظار است.
شکی نیست که در شرایط فعلیِ پرسپولیس بهترین گزینه یحیی است، هم باشگاه و هم خود یحیی باید بدانند که جایگاه امروز او صحیح و بجاست و برای رسیدن به این جایگاه مرهون تلاش خودش و اعتماد باشگاه است.
در این شرایط به نظر نمیرسد رفتن یحیی و رها کردن پرسپولیس اوضاع را بهتر کند، چرا که ثمره ماندن و تلاش کردن یحیی موفقیتهای دیگر او و پرسپولیس است هرچند با کمی حوصله؛ اما رفتن یحیی چیزی جز آینده مبهم و نامعلوم برای او رقم نخواهد زد.
یحیی باید بداند که کجا و در چه جایگاهی ایستاده است؛ آیا رفتنش دوباره او را در چنین جایگاه و اعتمادی قرار خواهد داد؟
آیا با رفتن آیندهاش موفقیتآمیز خواهد بود؟
در حال حاضر یحیی و منش یحیی با پرسپولیس بیشترین تطبیق را دارد و با رفتن یا جا زدنش آینده خودش را در ریل ابهام و احیانا سقوط قرار خواهد داد.
یحیی باید بماند، تلاش کند و باشگاه هم از او و خواستههایش حمایت کند.
✍ علی کردانی
#ورزشی
#فوتبال
#تحلیلی
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
⚽️ یادداشت فوتبالی
📒 آینده یحیی
📰 روزنامه ورزشی گل(۱۴۰۱/۰۱/۲۸)
🖋 علی کردانی
#ورزشی
#فوتبال
#تحلیلی
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
📌خنجر بر حنجر امنیت
✍ علی کردانی
سراوان، قم و سبزوار سه جنایتی بود که دو تن را به دیار باقی فرستاد؛ طلبهای که در ایستگاه اتوبوس، نزدیک بود از قطار دنیا پیاده شود.
میتوان اینگونه برداشت کرد که ماشه حوادث اخیر به سمت یک مثلث است؛ مثلثی که اضلاع آن ۱. حاکمیت ۲. اجرای طرح حجاب توسط نیروی انتظامی ۳. روحانیت نماد حاکمیت در ذهن بخشی از مردم. البته که وجیزه حاضر در رد یا تایید اتفاقات اخیر نیست بلکه در مقام تحلیل وقایع جامعه امروز است.
رسانههای بیرونی و تصمیمات اشتباه اندرونی سبب میشود که آتش به جان این مثلث بیفتد و برخی افراد جامعه درباره آن تنها عصبانیت بروز بدهد؛ اما نااهلانی میخواهند سه ضلع آن را حذف کنند. رسانههای بیگانه، با انگارهی آزادی دختران-پسران و القای سد بودن مثلث، پروژه ناامنی ایران را دنبال میکنند.
در چنین فضایی اتفاقاتی مانند ریختن سطل ماست بر سر خانمها، زیر گرفتن روحانیت، حمل چاقو و حمله با آن و ضربوشتم آمران به معروف که در متن جامعه شکل گرفت، نشان از هرجومرج اجتماعی دارد؛ هرجومرجی که آرامش جامعه را هدف گرفته و ظرفیت آشوبهای خیابانی خواهد داشت. در این شرایط حساس، تصمیمهای مسئولان ثباتدهنده یا تحریککننده خواهد بود؛ اما مهمتر از آن حضور فعال «فهم اجتماعی» است؛ فهم اجتماعی سپری در برابر خنجر ناامنی است.
اما فهم اجتماعی چیست؟ و متوجه چه کسانی است و چگونه سدی بر خواستههای بیگانگان میشود؟ فهم اجتماعی «رفتار عاقلانه ملی» است؛ در این اندیشه، فرد فردِ جامعه اتفاقات را پیشبینی میکنند و از هر گونه رفتار منجر به دوقطبیسازی پرهیز کرده و رفتار خود را با آرامش و مدارا تنظیم میکنند. بر اساس این تئوری، قرار بر این نیست که برای امر به معروف دست به هر کاری زد و موقعیت محیطی ارتکاب را نادیده گرفت تا مورد ضربوشتم واقع شد یا عدهای دیگر برای رسیدن به هوسهای شخصی هموطنان را کتک و چاقو بزنند.
لازمه ایجاد تحول، آرامش اجتماعی است. برای جلوگیری از زشتیها، اگر دیدگاه منطق و تدبیر را زیر سوال ببریم، نه تنها زشتیها را نمیزداییم بلکه آرامش را نیز از دست میدهیم؛ بنابراین تحولات مثبت اجتماعی در سایه آرامش محیطی و روانی یک جامعه صورت میگیرد.
پایان
#تحلیلی
#جامعه_امروز
✍ باران قلم 🌧
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9