eitaa logo
برای توجّه
506 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرّحیمِ لاحَولَ وَ لاقُوَّه اِلّا بِاللّهِ العلیِّ العظیم و صلّی اللهُ علی محمّد و الهِ الطّاهرین کپی مطالب کانال بدون ذکر لینک کاملاً جایز است اما مطالبی که دارای نام یا لینک سایرکانالهاست لینک و نامشون رو حذف نکنید @barayetvajoh
مشاهده در ایتا
دانلود
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 16 🔵 بخش دوم او براي زيبا‌گويي گاهي شخص را غايب و گاهي شخص را مخاطب قرار مي‌دهد. اما در اينجا سخن آن نيست كه زمام كلام به دست گوينده است، زمام كلام به دست مخاطب است. مخاطب به انسان اجازه حضور تا كنون نمي‌داد، الان اجازه حضور مي‌دهد. گوينده خود را بعد از درك اين معارف مي‌بيند در مشهد خداي سبحان مشاهده مي‌كند، مي‌گويد «اياك». پس التفات از غيبت به خطاب نكته‌اش اين است و همين هم دليل است بر تقديم و دليل است بر حصر و دليل است بر اينكه از آن طرف ضمير مفرد است و از اين طرف ضمير جمع. بيان ذلك اين است اگر ثابت شد كه او «رب العالمين» است و جميع موجودات در تحت ربوبيت خداي سبحانند پس هيچ موجودي شايسته خطاب به عنوان اينكه معبود باشد و در حضورش انسان خضوع بكند نيست، مگر الله. اسرار تقديم اياك اين حصر ممكن بود با اين جملهٔ (ولا نعبد الا اياه) بيان بشود. گاهي انسان مي‌گويد تو را عبادت مي‌كنيم فقط. تو را عبادت مي‌كنيم و غير تو را نه. كه لسان حصر با جمله‌هاي بعدي تبيين مي‌شود. گاهي مي‌گويد اياك، از همان اول كه سخن شروع مي‌كند با حصر شروع مي‌كند. تقديم اياك مفيد حصر است. الف. موحد حقيقي قبل از هر چيز خدا را مي‌بيند چون انسان او را مي‌بيند و لا غير. اگر كسي معتقد شد او مالك مطلق است و او رب العالمين است با كي خطاب كند. لذا مي‌گويد «اياك». اين تقديم مفعول كه ضمير منفصل است و مفيد حصر است، براي اين نكته است كه اول او را مي‌بيند. والا ممكن بود انسان حصر را با جمله‌هاي ديگر بيان كند و بگويد (نعبدك و لا نعبد غيرك) اما از اينكه مي‌گويد «اياك» يعني وقتي كه به حال آمدم فقط تو را مي‌بينم. در سوره فصلت آن جا كه سخن از «اولم يكفِ بربّك أنّه علي كل شيءٍ شهيد»(10) است، ملاحظه مي‌كنيد كه آنجا شهيد به معناي مشهود است، نه شهيد به معناي شاهد (انه علي كل شي مشهود) يعني انسان هر چه را مي‌خواهد ببيند اول خدا را مي‌بيند بعد غير خدا را. كه غير خدا هم قهراً آيت او خواهد بود ولا غير. انساني كه از حجاب بدر آمد، از غفلت بدر آمد او، را مي‌بيند ولا غير. سر افراد ضمير در اياك لذا مي‌گويد «اياك» اول از او سخن مي‌گويد و چون او يكي است ولا شريك له، ضمير را هم مفرد مي‌آورد مي‌گويد: «اياك» نه «اياكم» سخن از تشريف نيست. تشريف در اينجا در توحيد است نه در جمع. در تشريفات ما، احياناً ما از مفرد به جمع ياد مي‌كنيم مي‌گوييم شما گفتيد. اما اينجا در توحيد است، ادب در مفرد ذكر كردن است، ادب در آن است كه بگوييم تو، نه شما. چون شمايي در كار نيست. بگوييم «اياك» نه «اياكم». كُمي ‌در كار نيست. اگر ما سواي حق مربوبند و او رب است ولا غير، پس مي‌گوييم «اياك» نه «اياكم». تشريف و تعظيم اقتضاي وحدت مي‌كند چون هر گونه كثرتي مربوب خواهد بود و مملوك خواهد بود. گسترهٴ ضمير جمع در نعبد آنگاه اگر انسان وسيع شد و فهميد خدا رب عالمين است، اين ضمير متكلم مع الغير در نعبد منظورش اين است كه ما همه ، نه تنها من با ساير . يك انسان عادي وقتي كه بخواهد بگويد «اياك نعبد»(11) مي‌گويد من و ديگر نمازگزاران. اما اگر يك مقدار انسان با آيات قبلي مأنوس شد مي‌بيند به اينكه اگر عالمين مربوب خداي سبحانند و هر مربوبي عبد است و ربّ مولاست و رابطهٴ بين الله و جهان، رابطهٴ عبد و مولاست، اين به ضرس قاطع مي‌گويد: «اياك نعبد»(12) يعني من كه جزئي از عالمينم با ديگر اجزاي عالمين همه تو را عبادت مي‌كنيم. چه اينكه تو دربارهٔ قيامت فرمودي: «ان كل من في السماوات و الارض الا آتي الرحمن عبدا»(13)؛ فرمودي همه موجودات سمائي و زميني در قيامت آنها مشخص مي‌شود. بنده‌وار مي‌آيند.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 17 🔵 بخش اول اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين الرحمن الرحيم مالك يوم الدين اياك نعبد و اياك نستعين اسرار تقديم اياك بر نعبد(1) در اين آيهٔ مباركه عبادت و استعانت كه «اياك نعبد و اياك نستعين»(2) مطالبي به عرض رسيد، عنايت فرموديد كه خداي سبحان براي نكاتي، اياك را قبل از نعبد و همچنين اياك دوم را قبل از «نستعين»(3) ذكر فرمود و ادب عبادت و استعانت را هم به ما آموخت كه چگونه او را عبادت كنيم هرگز نمي‌شود خداي سبحان را بدون آموزش ادبي خدا، او را عبادت كرد. ب ) مشاهدهٴ معبود، عبادت را آسان مي‌كند نكته‌اي كه در تقديم اياك بر نعبد مطرح است آن است که، اگر انسان اول معبود را ببيند سنگيني عبادت براي او آسان مي‌شود چون مي‌داند كه را مي‌پرستد و اگر بشناسد كه او جمال محض است و كمال صرف، سختي عبادت بر او آسان مي‌شود. عبادت سخت است كار آساني نيست لذا صبر عند الاطاعة جزء بهترين فضايل است كه صبر را رأس ايمان قرار داده‌اند كه «الصبر من الايمان بمنزلة الراس من الجسد»(4) عبادت سخت است كه انسان بندگي و بردگي غير را بپذيرد آن خودخواهي نمي‌گذارد كه انسان بگويد من بنده‌ام وقتي معبود را با جمال و زيبايي مشاهده كند سختي عبادت بر او آسان مي‌شود از اينكه عبادت سخت است نماز دشوار است مي‌بينيد خداي سبحان از او به عنوان اينکه اين يك امر سنگين و بزرگ است ياد مي‌كند. مي‌گويد: نماز خيلي سخت است «انها لكبيرة الا علي الخاشعين»(5) گرچه از نظر وقت شايد بيش از يك ربع فرصت بيشتر نخواهد، اما بسياري از افراداند كه از خواندن نماز استنكاف دارند، سختشان است، پيشاني به خاك گذاشتن براي انساني كه داعيهٔ استقلال دارد است، از نظر زمان فرصت ندارند و از نظر كار هم مثل روزه يا مكه رفتن نيست كه مشكلاتي به همراه داشته باشد، اما همين كه انسان كند بگويد من ، اين با خوي و آدمي‌سازگار نيست لذا خداي سبحان فرمود: «وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»(6) انسان خاضع است كه نماز را به خوبي انجام مي‌دهد وگرنه براي انسان نماز بسيار است. جريان «إِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ»(7) را در سوره بقره آيه ٤5، اين چنين فرمود: «وَاسْتَعِينُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»(8) به نماز و روزه يا به و صلاة استعانت كنيد و اين صلاة سنگين است يا إنها، يعني استعانت به صبر و صلاة است، كه ضمير يا به صلاة برمي‌گردد يا به استعانت صبر و صلاة «وَاسْتَعِينُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا»(9) يعني آن صلاة «لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»(10) يا استعانت به صبر و صلاة «لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»(11)، صبر هم يكي از مصاديقش روزه است كه گفتند منظور اين آيه نماز و روزه است، نماز هم است روزه هم است اگر كسي بخواهد را تحمل كند بايد معبود را ببيند، اگر جمال معبود را ديد آن معبود عبادت را مي‌كند لذا اياك كه خطاب به معبود است قبل از عبادت ذكر شده است تا را در كام كند و آسان كند. اگر كسي نماز را با خواند را انجام داد ولي از نماز نبرد بعنوان اسقاط وظيفه را انجام داد. اما عده اي دارند که از نماز بيرون نيايند چون از اين نماز بحق لذت مي‌برند اگر كسي گفت اول تا آخر دنيا اگر يك شب بود و من سجده مي‌كردم ميگفتم هذه ليلة السجود(12) و يا به ركوع مي‌رفتم و مي‌گفتم هذه ليلة الركوع چون در آن حال مي‌برد و ممكن نيست حال لذيذ را رها كند. اين يكي از نكات تقديم اياك بر نعبد است كه «اياك نعبد»(13).
✅ درس اخلاق آیت الله خوشوقت ✳️ انواع عمل 💠س1: آيا عمل فقط به دو نوع صالح و غير صالح تقسيم می شود؟ آيا قسم سومی ندارد؟ 🔸ج: نه؛ يا صالح است يا طالح. يا اين است يا آن. يا مصداق واجبات است كه است، يا مصداق محرمات است كه است. 💠س2: پس در واقع می شود گفت نوع سوم عمل، عمل صرفاً حلال است؟ 🔸ج: آن ديگر عمل نيست. خدا با آن كاری ندارد و انسانها را در آن رها كرده است. آنچه سازنده و مفيد است و اثر زيادی دارد، انجام است. آنچه خطر زيادی دارد، انجام است. در اين دو بايد طبق وظيفه عمل شود و بقيه ی اعمال، ضرری ندارد. يا اگر منفعت كمی دارد، مستحب است و اگر ندارد، مباح است. آنچه نه ضرر دارد و نه منفعت، مباح است. 💠س3: آيا مكروه هم غير صالح است؟ 🔸ج: مكروه هم كمی، اما نه زياد. ضرر مادی دارد. 💠س4: فرق عمل خوب خالص و عمل خوب غيرخالص در چيست؟ 🔸ج: اگر عمل خالص نباشد، خيلی نمی شود به آن گفت خوب است؛ چون خدا فرمان داده که: «عمل خوب را با اخلاص انجام دهيد: وَ مَا اُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ». دين يعنی ؛ کسي که اطاعت فرمان می كند اما با اخلاص، اين خوب است. آنكه اطاعت می كند بدون اخلاص، نه؛ اثری ندارد. 💠س5: آيا ديگر اصطلاحاً به آن عمل صالح گفته نمی شود؟ 🔸ج: نه؛ مثلاً نماز می خواند و ركوع می رود براي اينكه ديسك كمرش خوب شود. آيا اين نماز است ديگر ؟! يا روزه می گيرد که لاغر شود! اين آن عمل صالحی كه خدا گفته، نيست. او خواسته شما با قصد قربت انجام دهيد كه با عمل، روحيه ی و در شما تقويت شود. اما اين، خودخواهی و خودپرستی را تقويت می كند. شما خودت را آن قدر دوست داری كه نماز را به استخدام خواسته های خود درمی آوری. نماز مي خوانی كه ديسك كمرت خوب شود! 📱 کانال سبک زندگی متقین 🌹دعوت به عضویت در: کانال👈 برای توجه
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بی‌بلا نمی‌چسبد... بی‌خدا نمی‌چسبد ☘به‌همان مهربانی‌اش به خدا بی‌رضا نمی‌چسبد 🚨افتخار بدید🌹 🔻لینک دعوت(کپی آزاد): پیوند:👈 کانال برای توجه