آنقدر غم دیدهام وقتی خوشم حس میکنم ،
باز زیر ِ نیم کاسه ، کاسهای انگار هست .
ای مؤذن بعد اتمام اذانت جان من ،
اندکی هم با همان سوز و نوا ، از آن بگو ..
بـ𓂆راےاو
سیدی . آغوشتو وا کن ، دنیا بیرحمه .
سیدی .
سر ِ من گرم گناه است ، سرم داد بزن .
بـ𓂆راےاو
اینجا ایرانِ علیست .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی برایِ من یعنی حسین بن علی .
مرز مهران بودیم .
یادم میاد یه بزرگواری میگفت :
خستگی معنا نداره ، هنوز دوتا راهپیمایی دیگه مونده .
یکی از کربلا به بیت المقدس ،
یکی از بیت المقدس به بقیع :))
من کبوتر نیستم ، اما ندیدم در بقیع ،
یاکریمی را برانی از حریمت ؛ یا کریم ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بره بالا تر علم حسین .
هیئت تمام شد ،
همه رفتند و تو هنوز ..
بالای تل نشستهای و
خون گریه میکنی .
ما در این عقربسرا هر لحظه از سر تا به پا ،
نیش یاران ، نیش ماران ، نیش جانان خوردهایم ..