نحوه شهادت #مجید_سلمانیان به زبان مادرش 😔
آنها در منطقه خان طومان بودند كه بهاصطلاح آتشبس در آن جريان داشت. اما اگر يادتان باشد، ارديبهشت امسال تروريستها نقض پيمان كرده و به رزمندههاي ما در خان طومان حمله كرده بودند. روز قبل از عمليات مجيد گوشي دوستش را گرفته و با آن عكس انداخته و براي من فرستاده بود. كمي بعد هم دشمن حمله ميكند و مجيد تا آخرين لحظات در منطقه ميماند و با وجودي كه خيلي از رزمندهها برگشته بودند او ايستادگي ميكند. من اينها را به نقل قول يكي از همرزمانش كه موقع شهادت كنارش بود ميدانم. البته تا چند ماه دسترسي به آن رزمنده نداشتيم. همرزمانش ميگفتند چون نتوانسته پيكر مجيد را به عقب منتقل كند، خجالت ميكشد با ما رو در رو شود. اتفاقاً روز قبل از تماس شما توانستم شماره آن بنده خدا را از همان دوست مجيد كه عكس مجيد را برايم فرستاده بود، پيدا كنم. تماس گرفتم و فهميدم كه قرار است باز به سوريه برود. اسم آن بنده خدا هم حاج مجيد است. حاج مجيد ميگفت: شب شهادت پسرتان كنارش بودم و به او گفتم همه برگشتهاند تو هم منطقه را ترك كن. اما شهيد ايستادگي كرد و در همين هنگام يك گلوله از پشت به او اصابت كرد و از سينهاش خارج شد. به زمين كه افتاد، من خودم او را برگرداندم و ديدم كه هنوز زنده است. به من گفت رهايم كن و برگرد. بعد اشهدش را گفت و چشمهايش را بست. تكانش دادم و دوباره چشمش را باز كرد. باز خواست برگردم و دوباره اشهدش را خواند و اين بار به شهادت رسيد. دوست مجيد ميگفت: خوش به سعادت فرزندتان كه سعادت داشت دو بار اشهدش را بخواند و من چقدر حسرت ميخورم چرا زودتر با اين شهيد بزرگوار آشنا نشدم.
#رفیق_شهیدم😭
هدیه به شهدا#صلوات
🔸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْـ ...
#خادم_المهدی🥀
@barballdeen