eitaa logo
باران‌ِ عشق
21.7هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
6.7هزار ویدیو
37 فایل
مَنـ‌خُـدایۍداࢪمـ❣ ڪھ‌عاشِقانھ‌دوستشـ‌داࢪمـ خُدایۍڪھ‌عاشقِـ‌مَنـ‌استـ مھࢪبـٰانـ‌استـ❣ بینھایتـ‌بَخشندھ‌استـ خُدایۍڪھ‌خانِھ‌اشـ همینـ‌حَوالۍاستـ❣ بِنویسْـ‌بَࢪایَمـ ... https://harfeto.timefriend.net/17227680569677
مشاهده در ایتا
دانلود
باران‌ِ عشق
#شیفتگان‌محبت #پارت‌بیست‌ودوم امید قهوه را سر کشید، نفسی کشید، در چشمان من زل زد و گفت:من خیلی در م
قرار بعدی ما در پارک لاله بود، من و امید روی یک نیمکت نشستیم و عاطی هم روی یک نیمکت دیگر، کلی خوراکی هم گرفته بودیم، تا موقع حرف زدن حوصله‌مون سر نره این بار امید شروع کرد:ببینید سارا خانم، من نمی خوام صحبت های من مونولوگ باشه، شما هم هر جایی لازم دونستید، صحبت کنید، تو کافه گفتم شرط اول آغاز زندگی‌مون اینه که هوای کسی دیگه تو دلمون پرواز نکنه، دوم هم تعهد تعهد تعهد، امروز می خوام در مورد یک حس خاص خودم صحبت کنم، حس عاشقانگی و احساسی، دیدی بعضی ها حتی آدم هم جلوشون جون بده تکون نمی خورند، از مردن هیچ پرنده ای غمگین نمیشن، هیچ آهی وجودشون رو اندوهگین نمی کنه، سنگ اند، صد رحمت به سنگ، سنگ هم بعد از مدتی از آب رود اثر می پذیره،اما دل سنگ سیل احساسات هم تکونش نمیده، من روحیه ام حساسه، شیشه‌ایه، بشکنه، نازکه، دل رحمه، من اگر ضربه‌ای بهم وارد بشه، نمی شکنم، می میرم، کم طاقتم،بخاطر همین بود که بارها از ابراز احساسات دخترها دوری کردم، چون به خودم تا حدی مطمئن بودم اما از طرف مقابل نه، یک نوع حس ترس، این که همیشه ممکنه این گل برای من نباشه، عطرش بویش نگاه زیبایش، نمی خوام بگم فقط من اینطوریم، شما هم احتمالا اینطوری باشید، روحیه شاعرانگی و لطیفی که دارید، نشان از آتشفشان احساسات دارد، از قدیم گفتند، رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون، صورت باریک و معصوم با چشم هایی که تا افق کشیده شده، نشان از دختر حساس پر احساس میده تبسم تلخی کردم و گفتم:صورت معصوم و چشم هایی با وسعت افق و موهای بلند خرمایی که تا انتها به رنگ طلا سو سو می کند، گویا به هر تار موی من یک فانوس آویزان است،رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون، که اگر بود الان باید صورتم سرخ می بود همچون فلق، تمام هست و نیست من پدر و مادرم بودند که دستان آنها از دنیا کوتاه است و تمام امیدم شده پسرک مغرور احساسی دل نازک پر ایهام که کنار من نشسته، برادر چَشم حواسم به دل‌ شما هست به دل‌ بشکن و نازک تون، شما هم مراقب دل سارای مادر مرده باشید اشک نرمی از چشمانم جاری شد امید سری به ناراحتی تکان داد و گفت:خواهشی که از شما دارم دیگر اسم مرگ را نیاورید، شگون ندارد، بعدش هم نگویید مرگ، بگویید انتقال، پدر و مادر شما مرگ به معنای نیست، نشدند، از این دنیا به سرایی دیگر منتقل شدند، اصلا ما در این عالم نیست و نابودی نداریم گرم صحبت بودیم که عاطی آمد و گفت بسه حرفای تلخ، پاشید بریم یکم راه بریم و خوراکی بخوریم.. ☄کپی‌ و استفاده بدون اجازه‌ مؤلف‌ جایزنیست 💫نقد و نظر شما چراغ راه ماست❤️👇 https://harfeto.timefriend.net/16655831392956