#شهیدان_مدافع_حرم
#شهید_علی_امرایی
#شهید_محمد_حمیدی
#شهید_حسن_غفاری
.
.
بهشت زهرا(س)قطعه ۲۶
.
این عزیزان با هم در #سوریه بر اثر انفجار #مین به #شهادت رسیدند
#سالگرد_شهادت
@khamenei_shohada
#روز_شمار_دفاع_مقدس
🗓 ۱ تیر ماه سال ۱۳۹۷ هجری شمسی
• ولادت شهید جهانگیر نویدی (استان آذربایجان غربی، شهرستان میاندوآب، روستای یاریجان سفلی) (۱۳۳۶ ه.ش)
• صدور فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تاسیس سازمان تبلیغات اسلامی (۱۳۶۰ ه.ش)
• ولادت شهید هادی اعرج (استان البرز، روستای واریان) (۱۳۱۸ ه.ش)
• ولادت شهید عبدالرضا اثباتی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۳۸ ه.ش)
• ولادت شهید حسن مقیمیان خرانق (استان یزد، شهرستان یزد) (۱۳۳۹ ه.ش)
• ولادت شهید موسی مقاری (استان تهران، شهرستان ورامین) (۱۳۴۴ ه.ش)
• شهادت شهید ابراهیم امیرعباسى فرمانده محور عملیاتی لشکر ویژه شهدا (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۲ ه.ش)
• شهادت شهید سید علی توکلی فرمانده محور تیپ ویژه شهدا (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۳ ه.ش)
• شهادت شهید محمد سلامی (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۳ ه.ش)
• شهادت شهید سید حسن دوستدار ریابی مسئول تعاون تیپ ۲۱ امام رضا (ع) (استان خراسان رضوی، شهرستان گناباد) (۱۳۶۴ ه.ش)
• شهادت شهید سید محمدرضا محمدی (استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۶۵ ه.ش)
• شهادت شهید یوسف مهدوی (استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۶۵ ه.ش)
• شهادت شهید جواد نیکپرور (استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۶۶ ه.ش)
• شهادت شهید حسن تاجوک فرمانده طرح و عملیات لشکر ۳۲ انصار الحسین (ع) (استان همدان، شهرستان ملایر) (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید احمد مومنی (استان همدان، شهرستان ملایر) (۱۳۷۳ ه.ش)
• شهادت شهید مدافع حرم علی امرایی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۹۴ ه.ش)
• شهادت شهید مدافع حرم حسن غفاری (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۹۴ ه.ش)
• شهادت شهید مدافع حرم محمد حمیدی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۹۴ ه.ش)
• رحلت فقیه جلیل آیتالله سید حسین طباطبایی بحرالعلوم عالم برجسته نجف (۱۳۸۰ ه.ش)
#کانال_خامنه_ای_شهدا
@khamenei_shohada
4_646301975712891507.mp3
2.48M
•✦ @khamenei_shohada✦•
7⃣3⃣⇦قسمت سی و هفتم
📚 کتاب #من_زنده_ام
خاطرات اسارت معصومه آباد
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
📚#شهید_چمران به روایت همسرشهید 2⃣ 〰🌹〰🌹〰🌹〰 امام موسی صدر از من استقبال زیبایی کرد.ازنوشته هایم تعر
📚#شهید_چمران به روایت همسرشهید 3⃣
〰🌹〰🌹〰🌹〰
بالاخره یک روز همراه یکی ازدوستانم به موسسه رفتم.
درطبقه اول مرابه آقایی معرفی کردند و گفتند ایشان دکترچمران هستند.
مصطفی لبخندبه لب داشت ومن خیلی جاخوردم. فکرمی کردم کسی که اسمش باجنگ گره خورده وهمه ازاومی ترسند باید آدم قسی ای باشد،حتی می ترسیدم امالبخنداو و آرامشش مراغافلگیر کرد.
دوستم مرامعرفی کرد و مصطفی باتواضعی خاص گفت :شمائید؟ من خیلی سراغ شماراگرفتم ،زودترازاینها منتظرتان بودم.
مصطفی تقویمی آورد .نگاه کردم و گفتم :این رادیده ام.مصطفی گفت: همه تابلوهارادیدید؟ از کدام بیشتر خوشتان آمد؟
〰🌹〰🌹〰🌹〰
گفتم :شمع، شمع خیلی مرامتاثر کرد.توجه او جلب شد و گفت : شمع؟چراشمع؟
خودبخود اشکم ریخت.گفتم: نمی دانم.این شمع،این نور، انگار در وجود من هست .فکرنمی کردم کسی بتواند معنای شمع و ازخود گذشتگی را به این زیبایی بفهمد ونشان دهد.
〰🌹〰🌹〰🌹〰
مصطفی گفت: من هم فکر نمی کردم یک دخترلبنانی بتواند شمع و معنایش رابه خوبی درک کند.
پرسیدم : این را کی کشیده؟ خیلی دوست دارم ببینمش.
مصطفی گفت: من.
بیشتر از لحظه ای که چشمم به لبخندش افتاده بود تعجب کردم .شما؟شماکشیده اید؟
مصطفی گفت :بله من کشیده ام.
گفتم : شماکه در جنگ و خون زندگی می کنید مگرمی شود؟فکر نمی کنم شمابتوانید اینقدر احساس داشته باشید.
بعد اتفاق عجیب تری افتاد.
مصطفی شروع کرد به خواندن نوشته های من.
گفت: هرچه نوشته اید خوانده ام و دورادور با روحتان پرواز کرده ام. و اشک هایش سرازیر شد .
〰🌹〰🌹〰🌹〰
این اولین دیدار مابود و سخت زیبابود.
باردوم که دیدمش برای کار در موسسه آمادگی داشتم.کم کم آشنایی ماشروع شد .خیلی جاها با مصطفی بودم ،در موسسه ، کنار بچه ها ، در شهرهای مختلف و یکی دوبار در جبهه.
برایم همه کارهایش گیرا و آموزنده بود بی آنکه خود او عمدی داشته باشد.
◀️ ادامه دارد....
#کانال_خامنه_ای_شهدا
👉 @khamenei_shohada👈
#امام_خامنہ_ای
🔷#شهادت، #مرگ انسان های
#زیرڪ و #هوشیار است ڪہ نمیگذارند این جان بہ مفتی از چنگشان در برود .
#شهید_محمد_پورهنگ
@khamenei_shohada
بازهم#پرواز_پرستویی دیگر 🚨 #بسم_رب_الشهـداء_و_الصديقين.
#شاهـرخ_دايي_پوراعزامي كرمانشاه، در دفاع از حریم اهلبیت(ع)، و تامین امنیت ملی کشورمان؛در سوریه به فيض #شهـادت نائل امد.
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 0⃣5⃣ 🌺 زیارت 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ سال اول جنگ بود. به
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠
🌺 قسمت 1⃣5⃣
🌺 نارنجک
قبل از عمليات مطلع الفجر بود. جهت هماهنگي بهتر، بين فرماندهان سپاه و
ارتش جلسه اي در محل گروه اندرزگو برگزار شد.
من و ابراهيم و ســه نفر از فرماندهان ارتش وســه نفر از فرماندهان سپاه در
جلسه حضور داشــتند. تعدادي از بچه ها هم در داخل حياط مشغول آموزش نظامي بودند.
اواسط جلسه بود، همه مشغول صحبت بودند که ناگهان از پنجره اتاق يك نارنجك به داخل پرت شد!
دقيقًا وسط اتاق افتاد. از ترس رنگم پريد. همينطور كه كنار اتاق نشسته بودم
سرم را در بين دستانم قرار دادم و به سمت ديوار چمباتمه زدم!
براي لحظاتي نَفس در ســينه ام حبس شــد! بقيه هم ماننــد من، هر يك به گوشهاي خزيدند.
لحظات به سختي ميگذشت، اما صداي انفجار نيامد! خيلي آرام چشمانم را باز كردم. از لابه لاي دستانم به وسط اتاق نگاه كردم.
صحنه اي كه ميديدم باور کردنی نبود! آرام دستانم را از روي سرم برداشتم.
ســرم را بالا آوردم و با چشماني كه از تعجب بزرگ شده بود گفتم: آقا ابرام...!
بقيه هم يك يك از گوشه وكنار اتاق سرهايشان را بلند كردند.
همه با رنگ پريده وسط اتاق را نگاه ميكردند.
صحنه بســيار عجيبي بود. در حالي كه همه ما به گوشــه وكنار اتاق خزيده بوديم، ابراهيم روي نارنجك خوابيده بود!
در همين حين مسئول آموزش وارد اتاق شد. با كلي معذرت خواهي گفت:
خيلي شرمنده ام، اين نارنجك آموزشي بود، اشتباهي افتاد داخل اتاق!
ابراهيم از روي نارنجك بلند شــد، در حالي كه تا آن موقع كه ســال اول جنگ بود، چنين اتفاقي براي هيچ يك از بچه ها نيفتاده بود.
گوئی اين نارنجک آمده بود تا مردانگی ما را بسنجد.
بعد از آن، ماجراي نارنجك، زبان به زبان بين بچه ها ميچرخيد.
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۱۲۹ الی۱۳۰
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
ادامه دارد......
@khamenei_shohada
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠
🌺 قسمت 2⃣5⃣
🌺 مطلع الفجر(قسمت اول)
مدتي از عزل بني صدر از فرماندهي كل قوا گذشــت. براي درهم شكستن عظمت ارتش عراق، سلسله عملياتهائي در جنوب، غرب و شمال جبهه هاي نبرد طراحي گرديد.
در هشــتم آذرماه اولين عمليات بزرگ يعني طريق القدس(آزادي بســتان)انجام شد و اولين شكست سنگين به نيروهاي حزب بعث وارد شد.
طبق توافق فرماندهان، دومين عمليات در منطقه گيلان غرب تا سرپل ذهاب كه نزديكترين جبهه به شهر بغداد بود انجام ميشد. لذا از مدتها قبل،كار شناسائي منطقه و آمادگي نيروها آغاز شده بود.
مسئوليت عمليات اين محور به عهده فرماندهي سپاه گيلان غرب بود. همه
بچه هاي اندرزگو در تكاپوي كار بودند. مســئوليت شناسايي منطقه دشمن به
عهده ابراهيم بود. اين كار در مدت كوتاهي به صورت كامل انجام پذيرفت.
ابراهيم براي جمع آوري اطلاعات، به همراه يكي از كردها به پشت نيروهاي دشمن رفت. آنها طي يك هفته تا نفت شهر رفتند.
ابراهيم در اين مدت نقشه هاي خوبي از منطقه عملياتي آماده كرد. بعد هم به همراه چهار عراقي كه به اسارت گرفته بودند به مقر بازگشتند!
ابراهيم پس از بازجوئي از اسرا و تكميل اطلاعات لازم، نقشه هاي عمليات را كامل كرد و در جلسه فرماندهان آنها را ارائه نمود.
ســرهنگ عليياري و سرگرد سلامي از تيپ ذوالفقار ارتش نيز با نيروهاي سپاه هماهنگ شدند. بسياري از نيروهاي محلي از سرپل ذهاب تا گيلان غرب در قالب گردانهاي مشــخص تقسيم بندي شــدند. اكثر بچه هاي اندرزگو به عنوان مسئولين اين نيروها انتخاب شدند.
چندين گردان از نيروهاي ســپاه و داوطلب به عنوان نيروهاي خط شــكن، وظيفه شروع عمليات را بر عهده داشتند.
فرماندهان در جلســه نهايي، ابراهيم را به عنوان مســئول جبهه مياني، برادر
صفر خــوشروان را به عنوان فرمانده جناح چپ و برادر داريوش ريزه وندي را فرمانده جناح راســت عمليات انتخاب كردند. هدف عمليات پاكســازي ارتفاعات مشرف به شهرگيلان غرب، تصرف ارتفاعات مرزي و تنگه هاي حاجيان و گورك و پاسگاههاي مرزي اعلام شده بود.وســعت منطقه عملياتي نزديك به هفتاد كيلومتر بود. از قرارگاه خبر رسيد
كه بلافاصله پس از اين عمليات، سومين حمله در منطقه مريوان انجام خواهدشد.
همه چيز در حال هماهنگي بود. چند روز قبل از شــروع كار از فرماندهي سپاه اعلام شد: عراق پاتك وسيعي را براي باز پس گيري بستان آماده كرده، شما بايد خيلي سريع عمليات را آغاز كنيد تا توجه عراق از جبهه بستان خارج
شود.
براي همين، روز بعد يعني بيســتم آذر 1360 براي شــروع عمليات انتخاب شد. شــور وحال عجيبي داشتيم. فردا اولين عمليات گسترده در غرب كشور و بر روي ارتفاعات شــروع ميشــد. هيچ چيز قابل پيش بينــي نبود. آخرين
خداحافظي بچه ها در آن شب ديدني بود.
بالاخره روز موعود فرا رســيد. با هجوم وسيع بچه ها از محورهاي مختلف، بســياري از مناطق مهم و اســتراتژيك نظير تنگه حاجيــان وگورك، منطقه برآفتاب، ارتفاعات سرتتان، چرميان، ديزه كش، فريدون هوشيار و قسمتهائي از ارتفاعات شياكوه و همه روستاهاي دشت گيلان آزاد شد.
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۱۳۱ الی۱۳۲
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
ادامه دارد......
@khamenei_shohada
❁﷽❁
☘تپـش قلـب من امشـب
فقط یـاد شماسـت...
ڪاش هر شـب
به رنـگ رخ تان صبـح شود...
#شبتون_شهدایی
رزمندگان لشکر ویژه ٢٥ کربلا
┏ ◆ 🌷 ◆ ↫ ━━━┓
@khamenei_shohada
┗━━━ ↬ ◆ 🌷 ◆
❁﷽❁
🍀نوشتـه هایمـ همـ
بے تابتـان هستند !
صبـح بخیـر بگویید ....
تا #صبـحگاهمـ با #عطـرِ نفسِتـان
آغـاز شود...
#سلام_صبحتون_شهدایی
#شهید_شکرالله_نوروزی
@khamenei_shohada🌹🌹