eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
بصیـــــــــرت
#محرم_در_جبهه_ها #شهید_حاج_احمد_کاظمی
‍ 💢❧•❈‌•🌟•❈•❧💢 ▣روضـــــه امـام حســـــیݩ▣ ‍ ‌◆✹در ستادلشکر 8 نجف اشرف، دهه مراسم داشتندهرسال چند روز مانده به مراسم، دو سه نفر ازمسئولین لشکر را می فرستاد تا با احترام از همسایه ها و همینطور چندتایی از آنها که مسیحی بودند، اجازه برگزاری مراسم (؏)رابگیرند! ❉↫می گفت: سرو صدای عزاداری بلند است و ترافیک وشلوغی زیاد! آنها دارند! باید بارضایت کامل ایشان باشد! ◈موقع توزیع غذا نیز سهم همسایه ها را جدا می کرد و می فرستاد درب منازل آنها!بعدشام غریبان هم باتشکر وحلالیت از همسایه ها مراسم تمام می شد! °•○●°•○●°•○●°•○●°•○●°•○●°•‌° ⭕ڪانال بصیرتی و شهدایی امام خامنه ای شهدا⭕.
【◆✿⇜🌼⇝✿◆】 ❧ علـــــمـ براے انقلابـــــ ❧ ❁✧ وقتی به سوریه رسیدیم همه متفق القول می گفتیم این بار برای شهادت آمدیم! ◆ ↫ اما شهید رجایی فر میگفت: من دلم شهادت نمی خواهم می خواهم درسم را ادامه بدم. ✯ میگفت: #انقلاب به مانیاز دارد... و #رهبر تنهاست! ₪ نباید بگذاریم که #نااهلان بر کرسی های دولتی تکیه بزنند... به یاد جانباز فتنه ۸۸ #شهید_حسن_رجایی شهادت : اردیبهشت ۹۵ شهید جاویدالاثر خان طومان #خاطراٺ_شهدا
▣روضـــــه امـام ▣ ‌◆✹در ستادلشکر 8 نجف اشرف، دهه مراسم داشتندهرسال چند روز مانده به مراسم، دو سه نفر ازمسئولین لشکر را می فرستاد تا با احترام از همسایه ها و همینطور چندتایی از آنها که مسیحی بودند، اجازه برگزاری مراسم (؏)رابگیرند! ❉↫می گفت: سرو صدای عزاداری بلند است و ترافیک وشلوغی زیاد! آنها دارند! باید بارضایت کامل ایشان باشد! ◈موقع توزیع غذا نیز سهم همسایه ها را جدا می کرد و می فرستاد درب منازل آنها!بعدشام غریبان هم باتشکر وحلالیت از همسایه ها مراسم تمام می شد! ╭─┅═ঊঈ⚫️ঊঈ═┅─╮ @khamenei_shohada ╰─┅═ঊঈ⚫️ঊঈ═┅─╯
بصیـــــــــرت
˙·‌•°❁ #معرفی_شهدا ❁°•·˙ 🌺تاریخ تولد : 12 بهمن 1345 🌺تاریخ شهادت : 28 مهر 1359 بهنام محمدی😍 نوجوان
به سقوط خرمشــ🌴ــــهر چیزی نمانده بود. 😞 بهنام می‌رفت شناسایی🤠. چند بار او گفته بود: «دنبال مامانم می‌گردم،💚 گمش کردم.»👈 عراقی‌ها فکر نمی‌کردند بچه ۱۳ ساله برود شناسایی؛ رهایش می‌کردند.🏃 یک‌بار رفته بود شناسایی، عراقی‌ها گیرش انداختند و چند تا سیلی آبدار به او زدند😥؛ جای دست سنگین مأمور عراقی روی صورت بهنام مانده بود. 😡وقتی بر می‌گشت دستش را روی سرخی صورتش گرفته بود؛ هیچ‌چیز نمی‌گفت فقط به بچه‌ها اشاره می‌کرد👈 عراقی‌ها کجا هستند و بچه‌ها راه می‌افتادند.💪👊 یکــ🔫ــ اسلحه به غنیمت گرفته بود؛ با همان اسلـــ🔫حه ۷ عراقی را اسیر کرده بود💎. احساس مالکیت می‌کرد . به او گفتند که باید اسلحه را تحویل دهی؛ می‌گفت به شرطی اسلحه را تحویل می‌دهم که به من حداقل یک نارنجک💣 بدهید یا این یا آن. دست آخر به او یک نارنجکــــ💣ــــ دادند. یکی گفت: «دلم برای عراقی‌های مادر مرده می‌سوزد که گیر بیفتند.» بهنام خندید.😂😎😂 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 @khamenei_shohada