بصیـــــــــرت
※₪〰🌷 ✯ 🌷〰₪※ •✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ✦• #قسمت_بیست_و_هشت " نـماز شـب شـــــهدا " ❉
※₪〰🌷 ✯ 🌷〰₪※
•✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ✦•
#قسمت_بیست_و_نه
" مســـــافر ڪـــــربلا "
❉ چهار ساله بود ، مریضی سختی گرفت.
پزشڪان جوابش ڪردند .
گفتند: این بچه زنده نمی ماند! پدرش او را نذر آقا اباالفضل (ع) ڪرد .
به نیت آقا به فقرا غذا می داد.
❉ تا اینڪه به طرز معجزه آسایی این فرزند شفا یافت !هر چه بزرگتر میشد ارادت قلبی این پسر به قمر بنی هاشم بیشتر میشد .
تاریخ تولد شناسنامه را تغییر داد و به جبهه رفت !
❉ در جبهه انقدر شجاعت از خود نشان داد ڪه مسئول دسته گروهان اباالفضل (ع) از لشگر امام حسین (ع) شد .
خوشحال بود ڪه به عاشقان اربابش خدمت می ڪند .
علیرضا ڪریمی شانزده سال بیشتر نداشت .
❉ آخرین باری ڪه به جبهه می رفت گفت: راه ڪربــــــــــــــلا ڪه باز شد برمیـــــگردم !
شانزده سال بعد پیڪرش بازگشت .
همان روزی ڪه اولین ڪاروان به طور رســــمی به سوی ڪربـــــــــــــــلا می رفت !!!
❉ آمده بود به خواب مسئول تفحص ، گفته بود :زمانش سرسیده ڪه من برگـــردم !!! مــــــحل حضور پیڪرش را گفته بود !!عجیب بود .
پیڪرش به شهردیگری منتقل شد .
مدتی بعد او را آوردند ، روزی ڪه تشییع شد روز تاســوعا بود .
روز اباالـــفضل(ع)در پایان آخرین نامه اش برای من و شما نوشته بود :
به امید دیدار در ڪربلا_ برادر شما علیرضا .
حالا هر ڪس مشڪلی برای سفر ڪربلا داره به سراغ علیرضا میره ...
📝 راوی :مادر بزرگوار شهید
🌷 #شهید_علیرضا_کریمی
※✫※✫※✫※✫※
#امام_سجاد_علیه_السلام :
✨ابالفضل العباس نزد خداوند جایگاهی دارد، ڪه همه شهدا روز قیامت به آن غبطه میخورند..
📚 بحارالانوار،ج۲۲
✫┄┅═══════════┅┄✫
🔮 ڪانال بصیرتی و شهدایی نشــان گمـــنامي🔮