بصیـــــــــرت
🗓26مرداد1369-سالگردبازگشت آزادگان سرفراز به میهن اسلامی 🎥 فیلم | دیدار نمایشی صدام، دیکتاتور عراق ب
مادر شهید شفیعی هنوز کربلا نـرفته ..
شبی در خواب علی آقا بهش می گه:
روی شانه هایم بنشین تا ببرمت کربلا ..
مادر می نشیند و در کربلا از شانه های پسرش پیاده می شود.
علی آقا نخی به دستش می دهد و سر دیگر نخ را به دست خود می گیرد ،قبر امام حسیــن (ع) و امام علـی(ع) و بقیه را به مادر نشان می دهد .
مادر برای زیارت می رود و بر می گردد.
باز بر شانه های دست پرورده شهیدش می نشیند و به خانه باز می گردد.
مادر از خواب می پرد.
بوی عطــری فضای خانه را تا مدتها پر کرده بود.
و هر کس به دیدار ننه سکینه می آمد از این گلاب خوش بو درخواست می کرد و ننه سکینه هم به اجبار می گفت: شیشه گلابی روی فرش شکسته و ریخته که چنین بویی پخش می شود.
🌷شهید #علی_شفیعی🌷
اعزامی از کرمان
📎هدیه به روح پاک شهـدا صلوات
#محرم
ـــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
ماجرای مادر شهیدی که سردار سلیمانی از سوریه با او تماس میگرفت!
🔻 سردار حسنی در گفتگو با «بنیاد مکتب حاج قاسم» :
🔺 شهید سلیمانی دفترچه تلفنی به همراه خود داشت که در آن شماره حدود ۱۵۰ خانواده شهید لیست شده بود و برخیروزها با چندتایشان تماس می گرفت.
🔺 ارتباط حاج قاسم با بعضی مادران شهدا، خیلی خاص بود. نسبت به مادر شهید « #علی_شفیعی » هم همین احساس را داشت.
🔺 گاهی حتی از سوریه به او زنگ میزد و صحبت می کرد. مادر شهید شفیعی میگفت: «حاج قاسم نیمه شب از سوریه زنگ می زند و با هم صحبت میکنیم. بعد میگفت: حالا دیگر خستگی ام رفع شد و به آرامش رسیدم. مادر! دیگر برو بخواب .»
🔺 این مادر، دیگر هیچ کس را ندارد. به همین دلیل، #حاج_قاسم هر وقت به کرمان می آمد، همیشه به ایشان سر می زد.