🎨 لوح | تلاش فکری و عملی مجلس، برای معیشت طبقات ضعیف
🔹رهبر انقلاب: در حال حاضر، اقتصاد و فرهنگ در صدر فهرست اولویّتهای کشور است. در باب اقتصاد، علاوه بر مشکلات عمدهی مشهود، باید اذعان کنیم که در دههی پیشرفت و عدالت، نمرهی مطلوبی درباب عدالت به دست نیاوردهایم. این واقعیّتِ ناخواسته باید همه را به تلاش فکری و عملی در باب معیشت طبقات ضعیف، به مثابهی اولویت، وادار سازد. (۹۹/۳/۷)
ــــــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
🔸پیکر مطهر شهدای مرزبان ناجا امروز در سردشت، تشییع و به شهرهای خود انتقال داده میشود.
🔹بامداد جمعه سه تن از مرزبانان پاسگاه مرزی قلعه رش از هنگ مرزی سردشت در درگیری مسلحانه با اشرار به شهادت رسیدند
ـــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #شهید_حسن_باقری 💐✍100 خاطره کوتاه از شهید قسمت :
🌹بِسـمربـــــِّـ الشـُّـهـداءِوالصِّـدیقیــن🌹
#شهید_حسن_باقری
💐✍100 خاطره کوتاه از شهید
قسمت : 15
81- خودش رفته بود سركشي خط . خاك ريز بالا نيامده ، لودر پنچر شده بود. سراغ فرمانده گردان را هم از ستاد لشكر گرفت.خواب بود. – يعني چي كه فرماده گردان هفت كيلومتر عقب تر از نيروها شه؟ اگه قراره گردان با بي سيم هدايت بشه، از مقر تيپ اين كار رو مي كرديم. وقتي فرمانده گروهان از پشت بي سيم مي گه سمت راست فشاره ، فرمانده گردان بايد با گوشت و خونش بفهمه چي مي گه . باز توقع داريم خدا كمك كنه. اين جوري نمي شه. فرمانده گردان بايد جلوتر از همه باشه.»
ـــــــــــــــــ💠💠ـــــــــــــــــ
82- از پشت خط بايد فرماندهي مي كرد. اما قرار را كه برده بود توي خط. بچه ها نرسيده بودند. پشت خاكريز ، يك گردان هم نمي شديدم. هم با كلاش تيراندازي مي كرد، هم با بي سيم حرف مي زد.
ـــــــــــــ💠💠ــــــــــــــــــــ
83- تانك هاي عراقي داشتند بچه ها را محاصره مي كردند. وضع آن قدر خراب بود كه نيروها به جاي فرمانده لشكر مستقيما به حسن بي سيم مي زدند. – همين الان راه مي افتي، مي ري طرف نيروهات ، يا شهيد مي شي يا با اونا برمي گردي. خيلي تند و محكم مي گفت.- اگه نري باهات برخورد مي كنم . به همه ي فرمانده ها هم مي گي آرپي جي بردارند مقاومت كنن. فرمانده زنده اي كه نيروهاش نباشن نمي خوام.
ـــــــــــــ💠💠ـــــــــــــــــ
84- اگر هوا روشن مي شد، بچه ها درو مي شدند. همه شان از خستگي خواب بودند. با سر و صدا بچه ها را بيدار كردند. باقري و رشيد دست و پاي بعضيشون رو مي گرفتند كه از سنگر بذارن بيرون.بيدار كه مي شدند مي گفتند «وسايلمون ؟» . حسن مي گفت « شما برين عقب ، يه كاريش مي كنيم.» رنگ صورتش پريده بود. اشك مي ريخت . مدام مي گفت «من فردا جواب مادراي اينا رو چي بدم؟»
ـــــــــــــــ💠💠ــــــــــــــ
85- توپش پر بود. همش مي گفت « من با اينا كار نمي كنم.اصلا هيچ كدومشون رو قبول ندارم. هرچي نيروي با تجربه ست ، گذاشتن كنار . جواب سلام نمي دن به آدم.» آرام كه شد حسن بهش گفت « نمي توني همچين حرفي بزني. يا بگي حالا كه آقاي ايكس شده فرمانده ، ما نستيم.اگه مي خواي خدا توفيق كارهات رو حفظ كنه، هيچ كاري به اين كارا نداشته باش.اگه گفتن بريد كنار، مي ريم .خدا گفت چرا رفتي؟ مي گيم آقاي ايكس مسئول بود گفت برو، رفتيم .» ديگه عصباني نبود. چيزي نگفت . پا شد و رفت.
ادامه دارد
ـــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
🔰 ۱۰ خرداد ماه #سالروز_شهادت " حبیب الله حسین زاده"
تصویربردار شبکه پرس تی وی در افغانستان گرامی باد.
ــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ
@khamenei_shohada
وقت.اذان.است❤️
لحظه اجابت دعا
#سر_سجاده_های_عشقتان❤️
دعا برای رهبر عزیزمان و امام
زمان ارواحنا فدا.... فراموش نشود...
اللّہم_عَجِّل_لِولیڪ_الفرج
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعای_فرج
ــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــ
@khamenei_shohada
▪️#83_روز تا فصل عاشقی💔
کاش می شد واژگون می کرد چرخ پیر را
یا خدا جور دگر می زد رقم تقدیر را
مانده هشتاد و سه شب تا به محرم یاد کن
زینب و هشتاد و سه بانوی در زنجیر را
#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله🌹
ــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
هدایت شده از <<[Story abovesal]>>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ــــــــــــــــــــ🌷🕊ـــــــــــــــــــــ
میگم به نظرت کیا #شهید میشن؟!🧐
میگه......
#استوری
#ابو_وصال
@abovesale
ــــــــــــــــــ🌷🕊ــــــــــــــــــــ
**********
🌷 #طنز_جبهه
💠 شمر و شلمچه!!
🔸 از آن #بادمجان درشت های بمی بود که گلوله های #توپ فرانسوی صد بمب هم به او کار نمی کرد. مثل برق بلا
🔹شنیدن و دیدن این که #مجروح شده، مثل این بود که بگویند، آتش، آتش گرفته یا تیر، تیر خورده. مگر کسی #باور می کرد که او از پا درآمده باشد.
🔸هرکس می دید، می گفت: «شما دیگر چرا؟»، «آدم قحطی بود؟»، «حیف تیر، حیف ترکش» کنایه از این که تیر و ترکش نصیب کسانی می شود که حسابشان #پاک پاک باشد.
🔹واقعاً #ایمان داشتند که افراد خلاف، چیزیشان نمی شود. یکی از بچه ها که همراهش آمده بود، گفت: « #شلمچه این حرف ها نیست، #شمر هم که بیاید، تیر می خورد، چه برسد به این!؟» بلند شد که با #عصا دنبالش کند، که بچه ها جلویش را گرفتند.
#لبخند_بزن_بسیجی😁
.ــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_هــفتـم(الف) ✍چهره زن را نمی دیدم، اما آهی که از نهاد
💐🍃🌿🌸🍃
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_هــفتـم(ب)
✍چند روز گذشت و من فکر کردم و فکر کردم...
بین هزار راهی از بی فکری گم شده بودم. دیگر نمی دانستم چه کنم. باید آرام میشدم. پس از خانه بیرون زدم. بی اختیار و بی هدف گام برمیداشتم.
کجا باید میرفتم؟
دانیال کجا بود؟ یعنی او طبع درنده خوی مسلمانها را از پدر به ارث برده بود؟
کاش مانند مادر ترسو میشد..حداقل بود.
ناگهان دستی متوقفم کرد. عثمان بود و نفسهای تند که خبر از دویدن میداد.
- معلوم هست کجایی؟ گوشیت که خاموشه.
از ترس پدرتم که نمیشه جلوی خونتون ظاهر شد، الانم که هی صدات میکنم، جواب نمیدی
و با مکثی کوتاه:
- سارا خوبی؟
و اینبار راست گفتم که نه که بدتر از این هم مگر می شود بود؟عثمان خوب بود نه مثل دانیال اما از هیچی،بهتر بود..
پشت نرده ها،کنار رودخانه ایستادیم.
عثمان با احتیاط و آرام حرف میزد از گروهی به نام " #داعش" که سالهاست به کمکِ دروغ و پولهای هنگفت در کشورهای مختلف یار گیری میکنند.
که زیادند دخترکانی از جنس آن زن آلمانی و هانیه و دانیال که یا گول خورده اند یا رایحه ی متعفن پول، مشامشان را هواییِ خون کرده. که اینها رسمشان سر بریدن است.
که اگر مثل خودشان شدی دیگر خودت نمیشوی.
که دیگر دانیال یکی از همان هاست و من باید مهربانی هایش را روی طاقچه ی دلم بنشانم و برایش ترحیم بگیرم.
چون دیگر برای من نیست و نخواهد بود این برادر زنجیر پاره کرده...
من خیره ماندم به نیم رخ مردی به نام عثمان.
راستی او هم هانیه را دفن میکرد؟؟با تمام دلبری هایش؟؟
و او با بغضی خفه،زل زده به جریان آب، از هانیه گفت...
از خواهری که مطمئن بود دیگر نخواهد داشت...
از خواهری که یا به رسم فرمان روایانش حیف میشد یا مانند آن دختر آلمانی از شرم، جان تسلیم میکرد...
قلبم سوخت و او انگار صدایش را شنید و با نگاه به چشمان با آهی بی نهایت گفت:
- سارا.. میخوام یه دروغ بزرگ بهت بگم و من ماندم خیره و شنیدم:
- همه چی درست میشه...
و ای کاش راست میگفت...
عثمان می گفت و من نمی شنیدم یعنی نمی خواستم که بشنوم. مگر میشد که دانیال را دفن کنم،آن هم در دلی که به ساکتی قبرستان بود اما هیچ قبری نداشت؟
عثمان اشتباه میکرد...
دانیال من،هرگز یک جانی نبود و نمیشد.
او خوب، رسم بوسیدن و ناز کشیدن را بلد بود، دستی که نوازش کردن از آدابش باشد،چاقو نمی گیرد محال است.
پس حرف های عثمان به رود سپرده شد و من حریص تر از گذشته، مستِ عطرآغوشِ برادر.
چند روزی با خودم فکر کردم،شاید آنقدرها هم که عثمان میگفت بد نباشند،
اصلا شاید آن دختر آلمانی اجیر شده بود برای دروغ گفتن ولی هر چه میگشتم،دلیلی وجود نداشت محض دروغ و اجیر شدن...
⏪ #ادامہ_دارد...
@khamenei_shohada
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
باید اینجا حرم درست کنند
چار تا مثل هم درست کنند
با امام حسن سزاوار است
چند باب الکرم درست کنند
با طلا دور مرقد سجاد
بیتی از محتشم درست کنند
به تولای باقر و صادق
صحن دارالقلم درست کنند
نزد ام البنین نمادی از
مشک و دست و علم درست کنند
#سالروز_تخریب_قبور_ائمه💔
#تسلیت_یاد🏴
ـــــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــ
@khamenei_shohada
حَسبےَ اللہ
و خـــــدا.. مـــا را بس
بـــــودن ِ با #شهــدا.. ما را بــس
آن #شهیـــــدان کہ بہ خـــــون مےگفتند:
هـــــوس,
کرب ُ بلا 😭
مـــــا را بـــس ...
#شبتون_شهدایی
ـــــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــ
@khamenei_shohada
▪️▪️▪️
زائری در وسط صحن غریب الغربا
دید تا گنبد زیبای حرم، گفت حسن...
ألسَّلامُ عَلَیْکَ يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ الرِّضا
#سلام_آقا
ــــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــ
@khamenei_shohada
🏴 فرا رسیدن هشتم شوال،
🔘نودوهفتمین سالگرد تخریب قبور مطهر ائمهی بقیع صلواتاللهعلیهم بدست وهابیت جنایتکار آلسعود را به محضر مقدس قطب عالم امکان، حضــرت صاحـبالزمان عجّلاللهفرجهالشریف و همهی شیعیان و ارادتمندان خاندان رسالت تسلیت عرض مینمائیم.
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
ــــــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار خانواده شهید با پیکر تازه برگشته شهید از سوریه پس از ۴ سال
در معراج شهدا 🌹
.
امان از دل زینب😢💔
.
#شهید_جواد_الله_کرم
#الوداع #شهید
ـــــــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
#شهیدی_که_نشان_قبرش_راداد
شهید حمید (حسین) عرب نژاد،
فرزند اکبر، متولد سال 1345
در شهر خانوک از توابع استان کرمان، با آغاز جنگ تحمیلی و فرمان بسیج از سوی امام خمینی(ره) مدرسه را رها کرد و راهی دانشگاه عشق (جبهه) شد.
در عملیات بیت المقدس، یک شب مانده به آزادی خرمشهر آسمانی شد
شهید «حمید عرب نژاد» در این عملیات مفقودالاثر و پس از 24 سال به عنوان «شهيد گمنام» بر دوش مردم روزه دار تهران تشییع و در مسجد فائق دفن شد.
#شهید_حسین_عرب_نژاد
#روحمان_با_یادش_شاد
ــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــ
@khamenei_shohada
❁ ﷽ ❁
▓آن دسته ازبرادرهايی ک #نماز راسبک میشمارندتوجه داشته باشندکه حضرت علی ب خاطر
#نماز جنگيدوحتي درجبهه جنگ،وقت نمازرافراموش نمیکرد.
#شهید_رجب_سیرجاڹ
#حی_علی_الصلاة
ـــــــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
دو برادر معلم که در آغوش یکدیگر به شهادت رسیدند
در گلزار شهدای روستای سربست از توابع بخش سعدآباد شهرستان دشتستان 15 لاله سرخ خفته اند که از آن میان،
چهار برادر و یک فرزند و یک عموزاده از خانواده حسینی مقدم هستند
#شهیدان_حسینی_مقدم
توضیحات کامل تر در پست بعدی
ــــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــ
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
دو برادر معلم که در آغوش یکدیگر به شهادت رسیدند در گلزار شهدای روستای سربست از توابع بخش سعدآباد
در ادامه 👇👇
اولین شهدای این خاندان، فرهنگی شهید سید عباس حسینی مقدم از کارمندان اداره آموزش و پرورش سعدآباد متولد 1318 و برادرش سید ابراهیم متولد 1343 که سال های دانش آموزی خود را می گذراند می باشند که در عملیات والفجر 2 با هم و در آغوش همدیگر به درجه شهادت نائل آمدند و تا آن زمان در استان بوشهر این اتفاق بی نظیری بود که از یک خانواده در یک روز دو شهید را تشییع کنند.
پس از سید عباس و سید ابراهیم، برادران دیگر نیز با رضایت کامل خانواده راهی جبهه حق علیه باطل شدند تا از کیان جمهوری اسلامی دفاع کنند و از میان بقیه برادران این سید محمد متولد 1343 معلم پرورشی بود که گوی سبقت از بقیه ربود و در عملیات خیبر در اسفند 62 به برادران شهید خود پیوست.
ــــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــ
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
در ادامه 👇👇 اولین شهدای این خاندان، فرهنگی شهید سید عباس حسینی مقدم از کارمندان اداره آموزش و پرورش
سید علی متولد 1346 که او نیز مانند دو برادر دیگر خود فرهنگی بود به عنوان نفر چهارم این خانواده به رزمگاه حق علیه باطل رفت و او نیز در کربلای 4 به جمع برادران شهيد خود پيوست
شهید دیگر این خاندان سید اسماعیل حسینی مقدم بود که در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید و سرانجام ششمین شهید خاندان، سید عبدالرسول فرزند شهید سید عباس متولد 1349 بود که در سال های پایانی جنگ در سال 1367 در هورالهویزه به دیدار پدر و عموهای شهید خود شتافت و هنوز از سفر برنگشته است.
دیگر عضو این خانواده یعنی سید جواد نیز در همان سال های ابتدای جنگ در عملیات رمضان در سال 61 به اسارت رژیم بعث عراق درآمده بود.
ــــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ🙏
از این همه خوب در جهان خوب تری
مرغـوب تـری اگـر که مخروب تری
تـا کـور شـود هـر آنکـه نتواند دید
"بی گنبد و بی ضریح" محبوب تری💚
8 شوال سال روز تخریب
قبرستان بقیع به دست وهابیت ملعون
تسلیت باد 🏴
ـــــــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
✍️توییت استاد #رائفی_پور
بزرگترین خواسته امام و رهبری از ما ریل گذاری درست آینده انقلاب و کشور توسط قوه مقننه است
از امروز تا ۱۴ خرداد سالروز ارتحال امام (ره)
مطالبات خود از نمایندگان مجلس یازدهم را با هشتک #مجلس_طراز_انقلاب به گوش نمایندگان و مردم برسانید
ـــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💐🍃🌿🌸🍃 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_هــفتـم(ب) ✍چند روز گذشت و من فکر کردم و فکر کردم... بی
💐🍃🌿🌸🍃
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_هـشـتم(الف)
✍باید دل به دریا میزدم.
دانیال خیلی پاک تر از اخبار عثمان بود...
اصلا شاید برادرم وارد این گروه نشده و تنها تشابهی اسمی بود،
اما این پیش فرض نگرانترم میکرد اگر به این گروه ملحق نشده،پس کجاست؟چه بلایی سرش آمده؟
نکند که...
چند روزی در کابوس و افکار مختلف دست و پا زدم و جز تماس های گاه و بیگاه عثمان؛کسی سراغم را نگرفت، حتی مادر
و بیچاره مادر که در برزخی از نگرانی و گریه زانو بغل گرفته بود، به امید خبری از دردانه ی تازه مسلمان شده اش؛ که تا اطلاع ثانوی نا امیدش کردم و او روزش را تا به شب در آغوش خدایش،دانه های تسبیح را ورق میزد...
و چقدر ترحم برانگیز بود پدری مست که حتی نبود پسرش را نمی فهمید!
شاید هم اصلا،هیچ وقت نمیدانست که دو فرزند دارد و یا از احکام سازمانی اش؛
عدم علاقه به جگرگوشه ها بود. نمیدانم،اما هر چه که بود،یک عمر یتیمی در عین پدر داری را یادمان داد!
تصمیم را گرفتم و هر روز دور از چشم عثمان به امید دیدن سخنرانیِ تبلیغ گونه ی #داعش،
خیابانها را وجب به وجب مرور میکردم.
هر کجا که پیدایشان میشد،من هم بودم. با دقت و گوشی تیز و چاشنی از سوالاتی مشتاق نما،محضِ پهن کردن تور و صید برادر.
هر روز متحیرتر از روز قبل میشدم...
مسلمانان چه دروغ های زیبایی بلد بودند😳
دروغهایی بزرگ از جنس #بهشت و رستگاری چقدر ساده بودند انسان هایی که گول میخوردند.
روزانه در نقاط مختلف شهر،کشور و شاید هم جهان؛
افراد متعددی به تبلیغ و افسانه سرایی برای یارگیری در جبهه داعش می پرداختند.
تبلیغاتی که از مبارزه با ظلمِ شیعه و رستگاری در بهشت شروع میشد و به پرداختِ مبالغ هنگفت در حسابهای بانکیِ سربازان داوطلب ختم میشد و این وسط من بودمو سوالی بزرگ
🔴که اسلام علیه اسلام؟مسلمانان دیوانه بودند.از طریق اینترنت و دوستانم در دیگر کشورها متوجه شدم که مرز تبلیغشان،گسترده از شهر کوچک من در آلمان است و تمرکز اصلی شان برای جمع آوری نیرو در کشورهای
فرانسه،کانادا،آمریکا،آلمان و دیگر کشورهای غربی و اروپایی است،که تماما با کمک خود دولتها انجام میشد و باز چرایی بزرگ؟
در این میان تماسهای گاه و بیگاه عثمانِ ذاتا نگران که همه شان،به رد تماس دچار می شدند، کلافه ام میکرد
بیچاره عثمان، که انگار نافش را با نگرانی بریده بودند و این خوبی و توجه بیش حد،او را ترسوتر جلوه میداد...
اما در این بین فقط دانیال مهمترین ادم زندگیم بود و من داشته هایم آنقدر کم بود که تمام نداشته هایم را برای داشتنش خرجش کنم
به شدت پیگیر بودم چون به زودی یک دختر مبارز و داعشی نام میگرفتم
مدام در سخنرانی هایشان شرکت میکردم مقابله با ظلم و اعتلای احکام پاک رسول الله
از بین بردن رافضی ها و احکام و مقدساتِ دروغگین و خرافه پرستی هایشان
برقرار حکومت واحد اسلامی مگر عقاید دیگر،حق زندگی نداشتند؟
یعنی همه باید مسلمان،آن هم به سبک داعشی باشند؟؟
⏪ #ادامہ_دارد...
@khamenei_shohada
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃
1_264270175.m4a
11.74M
📚#کتاب_خوان
📒#کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت
🎙#با_کلام_استاد_شیخ_محمد_ناصری
▶️#قسمت_هجدهم
*پایان*
┅═ঊঈ☘🌺☘ঊঈ═┅
@khamenei_shohada