eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.2هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
70 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهید_عبدالحسین_یوسفیان ولادت:۱۵تیر۱۳۶۵ شهادت:۱۷آبان۱۳۹۴ #خاطرات_شهید همسرم علاقه‌ای خاص به شهدا داشت و همواره زمزمه می‌کرد که «شهدا شرمنده‌ایم.» هرزمانی هم که به زیارت شهدا می‌رفتیم از آنها طلب شهادت می‌کرد. آنقدر پاک و معصوم بود که به نظرم لباس شهادت سایز او و برازنده‌اش بود. خوب به یاد دارم مرداد ماه ۱۳۹۴ که دو غواص شهید را به شهرمان آوردند همسرم از هیچ خدمتی در مراسم این شهدا دریغ نکرد. تمام لحظات از زمان ورود این شهدا به شهر تا روز چهلم شهدا، به عشق رسیدن به قافله شهدا فعالیت داشت و به نظرم عبدالحسین شهادتش را از همین غواصان شهید گرفت. #سالروز_ولادت #یاد_شهدا_با_صلوات
#خاطرات_شهید روزسوم #شهادتش اعلاميه او را مردي مي بيند وهر چقدر فکر مي کند به جا نمي آورد چند روزبعد يکي از بستگان که مغازه دانست آن مرد به طرف #عکس وبيش او مي رود ومي گويد عکس اين جوان شهيد براي من بسيار آشناست‼️ اما نمي دانم کجا ديده ام بسيار فکرمي کند وبعد برسرش مي زند ويادش مي آيد که روزي #کيسه اي پياز رامي خواست بلند کند وان جوان به او کمک کرده بود😇 درحال که اصلا #مي توانست کمک نکند اوخود مراسم تدفين گرفت وماراهم خبرکرد.😔 #شهید_حمیدیقوب_شرافت #سالروز_ولادت 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
بصیـــــــــرت
همیشه گلوله از سرب نیست گاه لبخندی‌ست آلوده به تحقیر بی‌آنکه بفهمی در خون خود غرق می‌شوی... #شه
🌹 توپخانه لشگری را از پادگان 7 تیر به پادگان شهدای محراب انتقال دادند.چون ساختمان این پادگان توسط آلمانی ها ساخته شده بود.سیستم گرمایش و لوله های شوفاژ ها با کانال های مخصوص پوشیده شده بود و می توان گفت این کانال ها بسیار طولانی و مانند یک تونل وحشت شده بود و در طول این چندین سال بدون نگهداری و فرسوده شده بود. شهید سید رضا مراثی با توجه به اینکه فرمانده بودند ،خارج از وقت اداری در چندین نوبت شخصا نسبت به تعمیر و جوشکاری لوله ها آن هم در آن شرایط بسیار سخت و تنگ اقدام نمودند . ایشان جدیت زیادی در حفظ و نگهداری بیت المال داشتند و همیشه بدون هیچ چشم داشتی و بدون کوچک ترین غرور فرماندهی ،آستین بالا زده و نسبت به آماده بکار نگه داشتن تجهیزات و امکانات پیش قدم بودند. 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#خاطرات_شهید #محمد_حسین_بشیری آخرین بار مراسم هفت حاج رضا جلوی درب مسجد مهدیه داشتیم صحبت میکردیم که یکی از دوستان به ایشان (شهید محمدحسین بشیری) گفت محمد آقا ما رو هم ببر سوریه شهید بشیم که ایشان گفتن اینکه فکر شهادتین خیلی خوبه خیلی عالیه ولی شما باید بدانید رفتن به سوریه باید هدفت شکست دادن دشمن باشه نه شهید شدن که اگر در این راه شهید شدی به آرزویت هم رسیدی..شما باید به هدف اصلی فکر کنید و در رکاب امام زمان باشید ما همه می جنگیم برای اون موقع #نشر_بمناسبت_سالروز_ولادت
بصیـــــــــرت
#شهیدسیدعبدالله_برقعی متولد ۱۳۳۳/۱/۱ در شهر قم عضو سپاه پاسداران که در ۱۳۶۱/۱/۲ در منطقه دزفول و در
یکی از دوستان شهید تعریف می کرد: با این عزیز رفتیم تشییع جنازه شهید عقیل ملکان و زمانی که شهید ملکان را آقا عبدالله در قبر خواباند، دیدم پاکتی را از داخل پیراهنش در آورد و در کفن عقیل گذاشت. ازش پرسیدم: جریان اون پاکت چی بود؟ جواب داد: در نامه از عقیل خواستم شفاعت کند و از خدا بخواهد یک سال دیگر نشود من هم پیش او باشم و شهید شوم.... که همین طور هم شد و قبل از یک سال و بعد از یک عمر تلاش و ایمان سرانجام در دوم فروردین سال۱۳۶۱ در عملیات فتح المبین به شهادت رسید. 🌺یادش گرامی و راهش پر رهرو باد🌺 @khamenei_shohada
♥️🍃در زمان ازدواج مهدی از نظر درآمد مالی ضعیف بودند و ازدواج ما بسیار ساده بود، حتی آئینه و شمعدان را هم نگرفته و مطابق معمول امروزه رسم و سنت زیادی در مراسم ازدواج من و شهید عسگری نبود. حلقه ازدواج ایشان چهار هزار و دویست تومان شد و مراسم عروسی بسیار ساده برگزار شد آنقدر ساده که شب عروسی شهید مهدی عسگری کت و شلوار پدرم را به تن کردند. ♥️🍃جالب‌تر این است که این مراسم ساده عروسی سبب شد که بعد از مراسم عروسی حتی ده هزار تومان هم برای مراسم عروسی بدهکار نشدیم. اول ازدواج من و شهید، ایشان در نیروی دریایی قشم مشغول کار بودند و یکسال به این شکل در رفت و آمد بین قشم و کرج بودند و در این مدت از یک ماه تنها 10 روز در اینجا زندگی می‌کردند ♥️🍃 و بارها من به آقا مهدی در طول این یکسال عرض کردم که من هم می‌خواهم با شما در قشم زندگی کنم ولی ایشان در جواب من گفتند "زندگی در جزیره قشم برای شما سخت است". یکی از معیارهای ازدواج من با شهید مهدی عسگری "شهادت" بود و در صحبت‌های زمان ازدواج بارها گفتند که اگر زمانی جهاد باشد من هرجا که باشد باید بروم. این جسارت و شهامت آقامهدی به من غیرت ایشان را ثابت کرد. 🌷 🔰 @khamenei_shohada
#خاطرات_شهید #سیدحسین_موسوی‌مقدم🌷 ♥️🍃مدت طولانی بود که به مرخصی نرفته بودم. یک روز شهید «موسوی مقدم» به من گفت بیا به با هم به مرخصی برویم. من هم قبول کردم و به اتفاق هم به تهران آمدیم. وقتی به تهران رسیدیم من خیلی سعی کردم که خودم را سریع‌تر به خانواده برسانم؛ اما شهید «موسوی مقدم» گفت حیف است این همه راه به تهران بیاییم اما به زیارت فاطمه معصومه (س) در قم نرویم. ♥️🍃گفتم حاجی من سه ماه است که به مشهد نرفته‌ام و عجله دارم که هر چه زودتر به مشهد بروم. او در پاسخ به من گفت اشکالی ندارد می‌رویم قم یک زیارت می کنیم بعد به مشهد می‌رویم.شبانه به قم رفتیم و شب را آنجا ماندیم و فردا صبح قم را به مقصد مشهد ترک کردیم. به محضی که به مشهد رسیدیم ابتدا به زیارت حرم امام رضا (ع) رفتیم و بعد هم مزار شهدا را در بهشت رضا (ع) زیارت کردیم و در پایان به خانه رفتیم. #سالروز_شهادت #روحمان_بایادش_شاد
انقلاب که پیروز شد ، محمد حسین لباس پوشید و به عنوان مسئول گروه ضربت افتاد دنبال ضد انقلاب و تفتله های ستمشاهی . بعد هم که خلعت از انقلاب را پوشید و نفس آخرش را هم در همان لباس کشید و رفت..محمد حسین که در جبهه معروف شده بود به بابا نظر ، تقریباا از تمامی عملیات های سال های یادگاری در پیکر خود داشت . به طوری که برابر نظریه متخصصین رادیو گرافی در عکسبرداری های مختلف بیش از 108 تیرو بزرگ و کوچک در بدن او مشاهده می شد .  🕊 @khamenei_shohada
‍ 📝خاطره ای از 🔮بار ها مجروح شد و با همان مجروحیت به منطقه میومد يه روز که از بعد از مجروحیت برگشت رفتم ببينمش جلو حرم بی بی جان یکی از... به طعنه گفت: داستان چیه شماها همش به دست و پاتون تیر میخوره و شهید نمیشین؟! خیلی عصبانی شدم اومدم جوابشو بدم که مصطفی دستمو گرفت و با خنده گفت: حاجی تو صف وایسادیم تا نوبتمون بشه شما که پیشکسوت جهادین زود تر برین جلو ملت معطلن😅😭 یعنی واقعا مصطفی تو بدترین شرایط بهترین عملکرد ممکن و داشت..... @khamenei_shohada 💙✨💙✨💙
مرتضی عادت داشت روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی، با پای برهنه درصف اول عزاداران حسینی شرکت نماید.وقتی مصیبت امام حسین (ع) خوانده می شد، آن قدر گریه می کرد که از کثرت گریه چشم هایش قرمز می شد.تقریباً همه روزه بعد از نماز صبح، به عشق زیارت سیدالشهدا زیارت عاشورا را می خواند. شهیدے ڪہ امام خمینےره برپیشانیش بوسہ زد ╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮ @khamenei_shohada ╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
●توی عملیات مجروح شد ، تیر به ناحیه سر اصابت ڪرد. شرایط درگیری بہ نحوے بود ڪه راهے برای عقب کشیدن رضا نبود بجز اینکہ پیکر پاکش رو روی زمین ‌بکشیم ‌و آروم‌آروم ‌بیایم ‌عقب... ●رضا زنده بود و پیڪرش روسنگ و خاک کشیده مےشد چاره‌اے ‌نبود. اگر این ڪار و نمےڪردیم زبونم لال مےافتاد دست تڪفیریها... ●رضا توی عشــق به حضرت رقیه (س) سوخت، پیڪرش تو مسیر شام‌ روی ‌سنگ ‌و خار ڪشیده ‌شد مثل ڪاروان اسراے اهل بیت (ع) ، رضا زنـده مـوند و زخم این سنگ و خار رو تحمل‌ کرد و بعد روحش پرکشید و آسمونے شد. ●فرمانـده ‌مےگفت : ‌این مسیری ‌ڪه ‌پیڪر رضا روی زمین ڪشیده شد همون‌ مسیر ورود اهل بیت علیهم السلام به ‌شام‌ هست .... ✍ راوی : همرزم شهیــد ـــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
💠«شهیدی که خودخانواده اش را برای تشییع دعوت کرد» ●محمدباسپاه مشهد به جبهه اعزام شده بود و به ماگفت :شمابرای زیارت به مشهد بیایید و من هم خودم رابه شما می‌رسانم؛هنگامیکه به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شدیم، همزمان مراسم تشییع تعدادی از شهدابودکه ماهم درآن شرکت کردیم... ●بعد از تشییع ازقم زنگ زدند وخبر شهادت محمدرادادندومتوجه شدیم وی جزو یکی از همین شهدای مشهد بود که سردربدن نداشت. ●شهید محمد جعفری نیاباآغاز جنگ درسال۵۹ عازم جبهه شد او یکی از نیروهای دکتر مصطفی چمران بودپس ازشهادت شهید چمران به تیپ۲۵کربلاپیوست وتامرحله فرماندهی گردان پیش رفت. ●پس از یک مجروحیت شدید درحالیکه ۱۰روز از مراسم عروسی اش نگذشته بود درمهران به شهادت رسید. ✍راوی: مادر ۳شهید احمد وعلی ومحمد جعفری نیا