◼️ روضه شب سوم محرم
🔻 روضه شب سوم محرم به ذکر مصائب حضرت رقیه (سلام الله علیها)، دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام)، پس از شهادت حضرت و ماجرای اسارت اهل بیت علیهم السلام از کوفه تا شام میپردازد.
🔺 حضرت رقیه (سلام الله علیها) و دیگر اسرا در خرابهای در شام که یزید برای اسیران در نظر گرفته بود شرایط سختی را سپری کردند. در منابع آمده است که اسیران از گرما صورت هایشان پوسته انداخته بود و در گرسنگی کامل آزار میدیدند .
▪️یک شب در این خرابه، حضرت رقیه (سلام الله علیها) در خواب پدرش را دید و پس از بیدار شدن و بی تابی برای دیدن پدر، به دستور یزید لعنت الله علیه ، سر بریده امام حسین (علیه السلام) را برای او آوردند. او با دیدن سر پدر، با سوز و گداز با پدر شهید خویش سخن گفت و در نهایت، در حالی که سر پدر را به سینه میفشرد، جان سپرد. هنگام غسل پیکر مطهر حضرت رقیه (سلام الله علیها)، کبودیهای بدن او نمایان شد که ناشی از آزار و شکنجههای دوران اسارت بود.
♦️ حضرت زینب (سلام الله علیها) هنگام بازگشت به مدینه، ماجرای جانسوز کربلا، کوفه و شام را برای زنان مدینه بازگو کرد و به مصیبت حضرت رقیه (سلام الله علیها) اشاره کرد که قلوب اهل بیت مطهر را مجروح ساخته بود.
#تقویم_محرم
#سوم_محرم
#روضه_شب_سوم_محرم
.
⭕️السَّلام عَلی الطِفل الرَضیع الشَهید
🔻چون امام حسین علیهالسّلام در عصر عاشورا خویشتن را تنها و بی یاور دید، آخرین حجت را بر مردم تمام کرد و برای هدایت آنان بانگ برآورد: «آیا مدافعی هست که از حریم رسول خدا دفاع کند؟ آیا یکتاپرستی هست که از خدا بترسد و ما را یاری دهد؟ آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا ما را یاری رساند؟
🔺صدای این کمک خواهی امام که به خیمه ها رسید و بانوان دریافتند که امام دیگر یاوری ندارد، صدایشان به شیون و گریه بلند شد. امام به سوی خیمه ها رفت، تا برای آخرین بار اهل خیمه را ببیند و با آنان وداع کند. امام صدای فرزند شش ماهه اش علی اصغر را شنید که از شدت تشنگی و گرسنگی می گریست.
♦️پس فرمود: پسر کوچکم علی را به من دهید تا برای آخرین بار او را ببینم و با او وداع کنم. سپس او را در آغوش گرفت و به بیرون خیمه آورد و به سوی دشمن رفت و در مقابل لشکر یزید ایستاد و فرمود: « ای مردم! اگر به من رحم نمی کنید بر این طفل ترحم نمایید. او از تشنگی میسوزد در حالیکه هیچ گناهی ندارد. او را با جرعهای آب سیراب سازید.»
🔹اما گویی تمامی رذالت دنیا در اعماق وجودشان ریشه دوانده بود؛ زیرا به جای آنکه فرزند رسول خدا ص را به مشتی آب میهمان کنند، «حرمله بن کاهل» تیری در کمان نهاد و گلوی طفل را نشانه گرفت. امام کف دست خود را از خون گلوی علی پر کرد و به سوی آسمان پاشید و فرمود: «خدایا بین ما و مردمی که ما را دعوت کردهاند تا یاریمان کنند، امّا ما را میکشند، خودت داوری کن»
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#هفتم_محرم
#خواص_عاشورایی
#بصیرت