🔸متن منتشر شده در افتتاحیه #کنگره_ملی_مصطفای_شهید با گفتمان #جوان_مومن_انقلابی بزرگداشت هفتمین سالگرد شهادا نخبه شهید مصطفی احمدی روشن . 🍃به نام خدای دل هایی که ميثاقشان با شهداست... و این بار من براي تو می نویسم؛همان که شهید روشن می خوانی اش... سلام! میدانی درست هفت سال میگذرد از روزی که با هم ،هم پیمان شدیم؟ عهد بستیم که بمانیم بر این راه... سال ها پیش بود که تصمیم گرفتم بجنگم. جنگیدم! ماندم!ماندم که بسازم! . 🍃میخواستم بایستم به پاس همه خون هایی که ریخته شد. جنگیدم!برای کشورم!برای رهبرم!برای مردمم!برای پدرم؛ پدری که با صلابت می ایستد و از مادرم میگوید؛میگوید که مصطفی از قِبل مادرش مصطفی شد،نه از جانب من! پدری که رضایتش مهری بود پای برگه پروازم! براي مادرم؛مادری که قرار است از علیرضا، مصطفی دیگر بسازد! براي همسرم؛همسری که زودتر از همه،پرواز مرا در خواب دیده بود! و برای علیرضا 🍃میان همه آن جنگیدن ها،هوای پرواز در سر داشتم. پرواز را دوست داشتم، نه به خاطر آن که مقصد باشد؛ نه! چون میدانستم که خدايم دوست دارد؛ میدانستم که گفته است: "شهیدان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی میگیرند!" هفت سال پیش خوابش را هم نمی دیدم که هر چه رشته بودم پنبه شود !قرارمان این نبود،قرار نبود تعطیلش کنند! قرار نبود تیشه سازش بر ریشه نهالی بخورد که با خون دل قد کشیده بود! بعد از رفتنم همه چیز جور دیگری رقم خورد! حرف هایتان را شنیده ام؛ گفته اید که آنچه با بتن پر کرده اند قلب رآکتور اراک نبود،قلب من بوده! شنیده ام که گفته اید توافق بشود یا نشود،این بار ما می جنگیم برای خون تو! 🍃شنیده ام که گفته اید "تا چراغی در میان این شبستان روشن است،مرد های مرد را آغاز و پایان روشن است!" آغاز....پایان...مردهای مرد...!دل نشینند،بوی امید میدهند... اما حقیقت ماجرا این است که از یک چیز غافلند!هر چیزی را از ما بتوانند بگیرند،روحیه انقلابی را نمیتوانند!غیرت را نمیتوانند! غیرت...چه مفهوم بلندی دارد! فرقی نمیکند!در قریه ترکمنچای یا وین اتریش ،کاغذی به جوهر آغشته میشود! 🍃فرقی نمیکند! در حمام کاشان یا خیابان تهران،سنگ فرشی به خون آغشته میشود! تاریخ ایران تقابل جوهر خیانت با خون غیرت است! تاریخ جریان دارد و ما آمده ایم تا دوربرگردان تاریخ شویم... حالا هفت سال گذشته و من رفته ام ! نوبت شماست که بمانید... حالا سرنوشت تاریخ در دست شماست؛بمانید بر راهمان ...بر آیین روشن! "هلاک ما به بیابان عشق خواهد بود کجاست مردی که با ما سر سفر دارد؟" #شهید_مصطفی_احمدی_روشن 🌍 @Basijvelayat1