eitaa logo
بصير
2.7هزار دنبال‌کننده
85.8هزار عکس
81.1هزار ویدیو
3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای دستگیری امام خمینی به روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/بخش دوم نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/26 🔹صداى ضجه و ناله آن چند نفر كه تحت ، سرسختانه مقاومت مى‏كردند به گوش امام رسيد، صداى پيرمردى كه از سپيده صبح تا پاسى از شب در هواى گرم خرداد پاى سماور مى‏نشست و خدمت مى‏كرد، صداى آن رنجديده‏اى كه از بام تا شام چاى مى‏داد و از مراجعين پذيرايى به عمل مى‏آورد و صداى آن بى‏پناهى كه زندگى خود را رها ساخته و به عشق و علاقه خمينى به سوى قم آمده، با جان و دل كار مى‏كرد، سخت خمينى را برآشفت و خشمناک ساخت به‏طورى كه ديگر نتوانست تحمل كند. 🔸 از اين رو، امام از خانه بيرون آمد و با صداى رسا اظهار كرد: «روح‏اللّه‏ خمينى منم! چرا اين‌ها را مى‏زنيد؟» 🔹با طنين افكندن نام «خمينى» در فضاى كوچه، دژخيمان شاه دستپاچه شدند. هرگز تصور نمى‏كردند كه بدين گونه خمينى را در مقابل خود ببينند و با پرخاش او روبه رو شوند. امام قدم به داخل كوچه نهاد و در حالى كه عبا را زير بغل گرفته بود از شدت خشم مشت‏هاى گره خورده خود را تكان مى‏داد و بر سر دژخيمان مسلح شاه مرتب فرياد مى‏كشيد: 🔸« ‏اللّه‏_خمينى منم، چرا اين بيچاره‏ها را كتک مى‏زنيد؟ اين چه رفتار وحشيانه است كه با مردم مى‏كنيد؟ چرا به اصول انسانى پايبند نيستيد؟ اين چه وحشی‌گرى‏هاست كه از شما سر مى‏زند؟» 🔹مزدوران شاه در حالى كه مى‏كوشيدند بر اعصاب‌شان مسلط شوند با صداى لرزان و گرفته مرتب پاسخ مى‏دادند: 🔸«همه ارادت داريم! همه مؤمنيم!! كسى را نمى‏زنيم!!!» 🔹آدم‏دزدان رژيم با ترس و بيم و احتياط، را محاصره و به ماشين فولكس‏واگن سياه‏رنگى كه دم درب خانه ايستاده بود سوار كردند و چند نفر از درجه‏داران و صاحب‏منصبان نيز كه هنوز براى ما ناشناخته‏اند سوار شدند؛ و ماشين را با «هُل» دادن تا سر خيابان آوردند و از سر خيابان، امام را با يک سوارى كه از پيش آماده بود به تهران بردند. 🔸حاج كه از بالاى بام ناظر جريان بود به شدت تحت احساسات قرار گرفت و خواست خود را از ارتفاع پنج مترى به داخل كوچه بيفكند و تا آنجا كه ممكن است از دستگيرى پدر ممانعت به عمل آورد! امام كه از داخل ماشين متوجه تصميم خطرناک او شده بود با حركت دست او را از اين كار منع كرد. يكى از كماندوها نيز كلت كشيد و تهديد كرد: اگر تكان بخورى آتش مى‏كنم! حاج سيد مصطفى روى نهى و منع پدر از پايين پريدن منصرف شد، ليكن با تمام نيرو فرياد سر داد كه: 🔹«مردم، خمينى را بردند... مردم، خمينى را گرفتند» 🔸اهالى قم با فرياد تكان‏دهنده و باور نكردنى: «مردم خمينى را گرفتند» از خواب پريدند، شتابان از خانه بيرون دويدند تا به يارى امام بشتابند و از دستگيرى او جلوگيرى كنند؛ ليكن ديگر دير بود. مأموران رژيم با سرعت سرسام‏آورى امام را از قم بيرون برده بودند. 🔹اضطراب، نگرانى و ترس در چهره دژخيمانى كه امام را به تهران مى‏بردند به خوبى هويدا بود، ديوانه‏وار ماشين مى‏راندند و به عقب و اطراف مى‏نگريستند. وحشت و نگرانى آنان به حدى بود كه هر چه امام اصرار ورزيد تا براى چند دقيقه‏اى ماشين را نگه دارند تا به جا آورد، نپذيرفتند. 🔸امام در مقام دلدارى آنان اظهار كرد: «اينقدر مضطرب نباشيد، در وسط اين بيابان كسى نيست كه قصد تعرض نسبت به شما را داشته باشد. چند دقيقه‏اى ماشين را براى اداى نماز متوقف كنيد شما نيز نماز بخوانيد، شما هستيد، از بودجه اسلام ارتزاق مى‏كنيد و واجب است كه به احكام و فرامين اسلام پابند باشيد.» دژخيمانى كه در ارتش شاهنشاهى تربيت شده و پرورش يافته بودند از اين سخنان امام پند نگرفتند و گستاخانه از پيشنهاد و اصرار امام براى به جا آوردن نماز صبح سرباز زدند و سرانجام بر اثر فشار و اصرار بيش از حد او حاضر شدند كه براى چند لحظه‏اى ماشين را نگه دارند كه فقط او تيمم كند! و امام پس از تيمم با خاک حاشيه جاده، سوار ماشين شد و نماز صبح را در ماشين كه به سرعت در حركت بود به جا آورد. (نهضت امام خمینی، ج1، ص512-511) 📚 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Basir_MN
دیدگاه امام خمینی در خصوص دارالتبلیغ سالگرد صدور نامه ٢۶تیر١٣۴٣ امام خمینی در خصوص دارالتبلیغ 🔹امام با تأسيس دارالتبلیغ مخالف بود، ليكن از آنجا كه به و ملت اسلام سخت اهميت مى‏داد از اظهار مخالفت با آن بشدت پرهيز مى‏كرد و تا آخرين روزى كه در مى‏زيست على‏رغم استفتاها و پرسش‏هاى پى در پى مردم، كوچک‌ترين سخنى كه بازگوكننده عدم موافقت او با باشد بر زبان نياورد و معتقد بود كه در سايه تدبير و تفاهم مى‏تواند گردانندگان آن را به زيان‏هايى كه آن مؤسسه مى‏تواند براى حوزه و استقلال روحانيت دربرداشته باشد متوجه سازد و آنان را از دست زدن به آنگونه كارها در آن شرايط حساس بازدارد، از اين رو تا آنجا كه توانست نظر خيرخواهانه و صلاح‏انديشانه خود را به‏طور سرّى و دور از جنجال تذكر داد و خطرات را گوشزد كرد، ليكن پيش از آن‌كه بتواند به آن مشكل پايان بخشد، تبعيد شد و «دارالتبليغ» به صورت در اندام حوزه قم سردرآورد. 🔸امام در برابر سؤالى كه مطرح شده است كه «آيا مى‏توانيم در اين مورد (بنياد دارالتبليغ) كمک كنيم يا نه؟ پاسخ داده است: «حقير دخالتى ندارم»، متن پاسخ امام چنين است: بسمه‏تعالى جناب آقاى حسين ساعتپور ـ دام توفيقاته مرقومه جنابعالى واصل و از مضمون آن اطلاع حاصل گرديد. راجع به مطلبى كه مرقوم داشته‏ايد، حقير دخالتى ندارم. از خداى متعال موفقيت آن‏جناب را در انجام فرائض مذهبى مسألت دارم. والسلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و بركاته. به تاريخ ٧ ع١ ٨۴ روح‏اللّه‏ الموسوى خمينى 🔹بعضى از عناصر وابسته به دارالتبليغ كوشيدند كه امام را مخالف نظم و بنمايانند و بدين‏گونه عدم موافقت او با آن مؤسسه را توجيه كنند و افكار را از حقيقت امور دورنگه‏دارند، ليكن پيش از هركس خود امام در اعلاميه تاريخى عليه احياى به اين اتهام ناروا پاسخ گفت، و اين نكته را يادآور شد: در شرايطى كه هر روز خطرهاى خانمانسوزى از جانب شاه متوجه اساس اسلام و استقلال ايران است، پرداختن به امور سرگرم‏كننده‏اى مانند تأسيس «دارالتبليغ» براى پيشوايى كه در برابر اسلام و جامعه اسلامى مسئول است كار سزاوارى نمى‏باشد: 🔸 «... علماى اعلام براى خاتمه دادن به هرج و مرج و بى‏نظمى‏ها در فكر اصلاح عمومى هستند، اگر دولت مجال فكر به ما بدهد، اگر گرفتارى‏هايى كه از ناحيه هيأت حاكمه پيش مى‏آيد و ناراحتى‏هاى روحى مجال تصفيه و اصلاح داخلى به ما بدهد. اين نحو گرفتارى‏هاست كه ما را از مسير خود كه مسير تصفيه حوزه‏ها و اصلاح همه‏جانبه است باز مى‏دارد. با احساس خطر براى اسلام و قرآن كريم، براى ملت و مليت مجال تفكر در امور ديگر باقى نمانده. اهميت اين موضوعات به قدرى است كه مشاغل خاص ما را تحت‏الشعاع قرار داده است...».(نهضت امام خمینی، ج١، صص ٩٩۶-۹۹۵) 📚 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Basir_MN
🖊نوشتاری کم‌تر دیده شده از مرحوم علامه مصباح در خصوص عید غدیر/١ 🔹 یکی از شخصیت‌های حوزوی برجسته بود که علاوه بر علمیت عمیق و جامع از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با نوشتاری ژرف رسا و گویا مبانی سیاسی اسلام را برای تشنگان معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام تشریح می‌کرد و نشریه انقلابی ایشان، ، محلی برای نشر افکار ایشان بود. 🔸در شماره ۵ این نشریه (١٣۴۴.٢.٩) یادداشتی از آن به مناسبت عید شریف غدیر منتشر شد که به مناسبت حلول این عید مبارک آن را بازنشر خواهیم کرد. 🔹«عید غدیر روز پایه گذاری خلافت اسلامی آفتاب آتش می‌بارید، شن‌های بیابان گداخته شده بود، بادها از فشار گرما می‌گریختند، جمعیتی انبوه عرق می‌ریختند و روی ریگ‌های داغ پا به پا می‌شدند، گردش چشم‌ها، گوش‌ها، دل‌ها و اندیشه‌ها همه متوجه یک نقطه بود، مردم با همدیگر زمزمه می‌کردند: 🔸برای چه هنگام ظهر فرمان توقف ما در این بیابان سوزان صادر شده؟ مگر چه امر ضروری و شگرفی در پیش است؟ ناگاه همه دیدند مهتابی عالمتاب که نورش چشم ها را خیره می‌کرد، بر دوش آفتاب برآمد، ماهی تمام بر بالای دست خورشید درخشید. در این هنگام صدایی لطيف و نافذ در گوش‌ها طنین انداخت و به دل‌ها نشست: «من کنت مولاه فهذا على مولاه». 🔹غروب آفتاب عمر (ص) نزدیک شده بود و می‌بایست جانشین شایسته‌ای برای زمامداری مسلمین و پاسداری دین تعیین شود. پیغمبر اکرم بر بالای جهاز شتری قرار گرفت و علی را به فرمان خدا به خلافت نصب فرمود، سپس ده‌ها هزار نفر مسلمانی که برای آخرین بار با پیغمبر اکرم به حج رفته بودند، دست امیرمؤمنان را به عنوان بیعت فشردند و تبریک گفتند، نور وحی بر قلب نازنین پیامبر (ص) درخشید و این آیه شریفه نازل شد: « اليوم أكملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی » امروز دین را برای شما کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم. 🔸آری کمال دین و تمامیت نعمت بسته به تعیین پیشوا و زمامدار مسلمین است و بقای اسلام منوط به برقراری می‌باشد و حکومت اسلامی در صورتی بر مجرای صحیح خود ادامه خواهد یافت که زمام آن به دست رادمردی چون على باشد. 🔹مسئله خلافت به منزله علت مبقیه اسلام است و جا داشت که درباره آن این همه اهتمام بشود و چنین آیه‌ای نازل گردد: «ان لم تفعل فما بلغت رسالته» اگر این فرمان (نصب على به خلافت را اطاعت نکنی، وظیفه پیامبری و رسالت الهی را انجام نداده‌ای). 🔸آری کسانی که اهمیت مطلب را درک می‌کردند و علی را خوب می‌شناختند، مانند و از منحرف شدن حکومت اسلامی پس از رحلت پیغمبر گرامی سخت بیمناک بودند و به همین جهت با رفراندوم سقیفه به شدت مخالفت کردند، ولی افرادی که از عدالت علی (ع) بیم داشتند و روش او را با آمال و آرزوهای نامشروع خود موافق نمی‌دیدند، سفارش‌های پیغمبر اکرم (ص) را زیر پا نهادند و بیعت خود را نقض کرده، به خلافت دیگران تن در دادند... . 🔹علی (ع) برای ارشاد مردم و جلوگیری از انحراف مسلمین کوشش‌ها کرد و نصيحت‌ها نمود، ولی تعصبات جاهلیت و وعده‌های ریاست و فرماندهی و امتیاز در و تلقینات و سفسطه‌های شیطانی و ... کار خود را کرده بود و گروه‌هایی از مردم صف اصحاب اجماع (!) و اکثریت رأی دهندگان را تشکیل داده بودند، تا جایی که امیرمؤمنان قیام علیه ایشان را به ضرر اسلام دانست و از خلافت خود صرف نظر فرموده و به نصیحت و ارشاد و راهنمایی زمامداران در تدبیر امور مسلمین اکتفا ورزید.» 📚 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Basir_MN
🖊نوشتاری کم‌تر دیده شده از مرحوم علامه مصباح در خصوص عید غدیر/٢ 🔹بدون تردید اگر از روز نخست زمام امور را دست گرفته بود و مردم مغرض و نادان آن همه ستیزه‌جوئی با وی نکرده بودند، اکنون نور اسلام دورافتاده‌ترین زوایای ربع مسکون را روشن کرده و پرچم توحید بر سراسر نقاط جهان سایه انداخته بود، ولی افسوس.... 🔸علی (ع) خلافت را برای رسالت و نمی‌خواست، خلافت پیغمبر (ص) را برای گسترش عدالت و ریشه‌کن کردن جور و ستم می‌خواست، برای احقاق حقوق مظلومین و سرکوبی ستمگران و متجاوزین می‌خواست، هنگامی که کفش کهنه‌اش را پینه می‌زد به ابن‌عباس فرمود: «به خدا قسم این کفش در نظر من از حکومت بر شما محبوب‌تر است، جز این‌که حقی را برپا دارم یا باطلی را از بین ببرم». 🔹هنگامی که علی (ع) عملا را به دست گرفت، به قدری و در راه یافته بود که اصلاح و جبران آن‌ها میسر نبود و با همه بردباری‌هایی که کرد و رنج‌هایی که تحمل نمود و کوشش‌هایی که برای برگرداندن آب از جوی رفته انجام داد، نتوانست ریشه ستم را به کلی از اجتماع برکند و جلوی افراط‌ها و تفریط‌ها را بگیرد و سرانجام چند نفر از با هم پیمان بستند که در یک شب و یک ساعت سه نفر را در سه شهر به قتل برسانند. به قصد قتل علی (ع) به آمد و دو نفر دیگر به منظور کشتن و به و رفتند، در این توطئه مرد عدالت در محراب عبادت به شهادت رسید، ولی دو مجسمه خیانت و جنایت و دو مظهر حیله و شیطنت، جان سالم به در بردند و نجات خود را از مهلکه کرامتی برای خویش دانستند و بدین وسیله تبلیغات زیادی به نفع خودشان نمودند و بسیاری از مردم ساده‌دل و نادان را فریب دادند. 🔸قرآن مجید درباره چنین افرادی می فرماید: «و لايحسبن الذين كفروا أنما نملي لهم خير لأنفسهم إنما نملي لهم ليزدادوا إثما و لهم عذاب مهين». 🔹بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز باد به دماغ انداخت و به پیروزی و موفقیت خود مباهات نمود؛ ولی دختر بزرگ علی (ع) با یک خطابه آتشین پایه این گونه اوهام را فرو ریخت و دماغ پر نخوت یزید را به خاک مالید، ایشان فرمودند: 🔸آیا چنین می‌پنداری که اگر زمین و آسمان را بر چشم ما تنگ و تاریک نموده و ما را به اسارت کشیده و خود بر اریکه سلطنت تکیه زده‌ای ، این دلیل خواری ما و قرب تو نزد پروردگار است؟ هرگز چنین نیست... شهادت برای ما مایه سعادت و افتخار است و شهدای ما زنده و جاویدان‌اند ... ننگ بیداد هرگز از دامان پلید تو شسته نشود و دولت تو بیش از روزکی چند دوام نیابد و جمعیت تو جز پراکندگی بهره‌ای نخواهد داشت. 📚 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی https://eitaa.com/Basir_MN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |سخنان تکان دهنده عالم الأزهر در خصوص غصب خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام !! 📲 حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. 🌸 رسانه باشیم🌸 https://eitaa.com/Basir_MN
22.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| از سبوی 🔅 روایت غدیر را این بار از زبان اهل سنت بشنوید. 📲 حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. https://eitaa.com/Basir_MN
31.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 💐امشب تو رویام با عشق بیعت با تو 💐میبوسم از سر تا پاتو 🎤 👏 https://eitaa.com/Basir_MN
11.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| نماهنگ زیبای « مولای غدیر » محمدحسین مهدی‌پناه 🌸 عید سعید غدیر خم مبارک باد 🌸 https://eitaa.com/Basir_MN
@hadanair.mp3
4.63M
🌸 💐ذره ذره پای این عشق میگدازیم 💐تو قمار پاک این عشق دل میبازیم 🎤 👏 https://eitaa.com/Basir_MN
19.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠بیانات امام خامنه ای 🎥 🔸عید غدیر 🔹 در حادثه غدیر تکلیف امت اسلامی در زمینه هدایت و حکومت معین شده است. https://eitaa.com/Basir_MN
هدانا_شاهکار_استاد_قرائتی_دراثبات_ولایت_امیرالمومنین_علیه.mp3
2.88M
🌸 ♨️شاهکار استاد در اثبات ولایت امیرالمومنین علیه السلام 👌 بسیار شنیدنی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. https://eitaa.com/Basir_MN