eitaa logo
بصير
2.8هزار دنبال‌کننده
96.1هزار عکس
93.4هزار ویدیو
3.5هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 بحث و به وسیله نوشتاری، بدترین نوع بحث کردن است. زیرا طرفین نمی‌توانند لحن و صحبت کردن یکدیگر را بشنوند و این مساله در اکثر موارد باعث می‌شود! 💠 اگر گاهی مجبور شدید مطلبی را در مواقع دلخوری، با پیامک انتقال دهید حتما منظور خود و یا حالت درونی خود را بیان کنید مثلا بیان کنید که این پیامم بود و یا از روی علاقه و یا عصبانیت و ... بود. 💠 اما سعی کنید و یا تلفنی مسئله را حل کنید.
🔴 💠 بحث و به وسیله نوشتاری، بدترین نوع بحث کردن است. زیرا طرفین نمی‌توانند لحن و صحبت کردن یکدیگر را ببینند و این مسئله در اکثر موارد باعث می‌شود! 💠 اگر گاهی مجبور شدید مطلبی را در مواقع دلخوری، با پیامک انتقال دهید حتما منظور خود و یا حالت درونی خود را بیان کنید مثلا بیان کنید که این پیامم بود و یا از روی علاقه و یا عصبانیت و ... بود. 💠 اما سعی کنید و یا تلفنی مسئله را حل کنید. https://eitaa.com/Basir_MN
📌 برجسته امام (ع) فرمود: از پدرم امیرمومنان (ع) درباره اخلاق اکرم(ص) سوال کردم. ایشان در پاسخ فرمود: رفتار پیامبر(ص) چنان بود که: 1️⃣دائما خوش، و با مردم ملایم بود؛ 2️⃣هرگز ، سنگدل، پرخاشگر، بدزبان و عیبجو نبود؛ 3️⃣هیچ کس از او نمی شد؛ 4️⃣هر کس به در خانه او می آمد باز نمی گشت؛ 5️⃣ سه چیز را از خود رها کرده بود: در سخن، زیاد حرف زدن و دخالت در کاری که به او مربوط نبود؛ 6️⃣ سه چیز را درباره مردم رها کرده بود: کسی را و سرزنش نمی کرد، در عیوب و لغزش های مردم جست و جو نمی کرد و هرگز سخن نمی گفت مگر در اموری که الهی را امید داشت. 📚شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۸۳ https://eitaa.com/Basir_MN
🌴 ⚠️ ( /1-4) 📖 🏵زنی از طایفه انصار به نام خوله نام های دیگری نیز در روایت دیگر برای او ذکر شده است در یک ماجرا ، مورد خشم همسرش اوس بن صامت بود قرار گرفت ، و او که مرد تند خو و سریع التاثری بود تصمیم بر جدایی از او گرفت : انت علی کظهرامی ؛ تو نسبت به من همچون مادر هستی و این در حقیقت نوعی از طلاق در زمان جاهلیت بود ، 🍀 اما طلاقی بود که نه قابل بازگشت بود و نه زن آزاد می شد که بتواند همسری برای خود برگزیند و این بدترین حالتی بود که برای یک زن شوهر دار ممکن بود رخ دهد . 🏵چیزی نگذشت که مرد پیشمان شد و چون ظهار (گفتن جمله فوق ) در عصر جاهلیت نوعی طلاق غیر قابل بازگشت بود ، به همسر گفت : فکر می کنم برای همیشه بر من حرام شدی 🍀 زن گفت : چنین مگو ، خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله برو و حکم این مساله را از او بپرس ، مرد گفت : من خجالت می کشم ، زن گفت : پس بگذار من بروم . گفت : مانعی ندارد . 🏵زن خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و ماجرا را چنین نقل کرد : ای رسول خدا صلی الله علیه و آله همسرم اوس بن صامت زمانی را به زوجیت خود برگزید که جوان بودم و صاحب جمال و مال و ثروت و فامیل ، اموال من را مصرف کرد ، و جوانیم از بین رفت ، و فامیلم پراکنده شدند ، و غمم زیاد شد ، حالا اظهار کرد و پشیمان شد . 🍀آیا راهی هست که ما به زندگی سابق برگردیم ؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : تو بر او حرام شده ای عرض کرد : یا رسول خدا صلی الله علیه و آله او صیغه طلاق را جاری نکرده ، و پدر فرزندان من است ، و از همه در نظر من محبوب تر ، فرمود : تو بر او حرام شده ای و من دستور دیگری در این زمینه ندارم . 🏵زن پی در پی اصرار و الحاح می کرد ، سرانجام رو به درگاه خدا آورد و عرض کرد : اشکوا الی الله فاقتی و حاجتی ، و شد حالی ، اللهم فانزل علی اسان نبیک ؛ خداوند بیچارگی و نیاز و شدت حالم را به تو شکایت می کنم ، خداوندا فرمانی بر پیامبرت نازل کن و این مشکل را بگشا ) 🍀در این جا ، حال وحی به پیامبر صلی الله علیه و آله دست داد و آیات آغاز این سوره بر او نازل شد که راه حل مشکل ظهار را به روشنی نشان می دهد ، فرمود : 🏵همسرت را صدا کن ، آیات مزبور را بر او تلاوت کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : آیا می توانی یک برده به عنوان کفاره ظهار آزاد کنی ؟ عرض کرد : اگر چنین کنم چیزی برای من باقی نمی ماند ، فرمودند : می توانی دو ماه پی در پی روزه بگیری ؟ عرض کرد من اگر نوبت غذایم سه بار به تاءخیر بیفتد چشمم از کار می افتد و می ترسم نابینا شوم ، 🍀فرمود : آیا می توانی مسکینی را اطعام کنی ، عرض کرد : نه مگر این که شما به من کمک کنید ، فرمود : من به تو کمک می کنم و پانزده صاع (15 من خوراک شصت مسکین می باشد ، هر یک نفر یک مد؛ یعنی یک چهارم من ) به او کمک فرمود ، او کفاره را داد ، و به زندگی سابق بازگشتند . 📚قَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ فِي زَوۡجِهَا وَتَشۡتَكِيٓ إِلَى ٱللَّهِ وَٱللَّهُ يَسۡمَعُ تَحَاوُرَكُمَآۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٌ (١) 🍀به راستى خدا گفتار [زنى] را كه دربارۀ همسرش با تو گفتگو داشت و به خدا شكايت مى كرد، شنيد و خدا گفتگوى شما را مى شنود؛ زيرا خدا شنوا و بيناست https://eitaa.com/Basir_MN
_نزول 🌴 ⚠️ ( /8-10) 💠 🏵یهود و منافقان درمیان خودشان ، جدا از مؤ منان نجوا می کردند و سخنان درگوشی می گفتند و گاه با چشم های خود اشاره های ناراحت کننده ای به مؤ منان داشتند ، مؤ منان هنگامی که این منظره را دیدند 🍃 گفتند : ما فکر می کنیم خبر ناراحت کننده ای از بستگان و عزیزان ما که به جهاد رفته اند به آنها رسیده و از آن سخن می گویند ، و همین باعث غم و اندوه مؤ منان شد . 🏵هنگامی که این کار را تکرار کردند ، مؤ منان شکایت به رسول خدا صلی الله علیه و آله نمودند ، پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد که هیچ کس در برابر مسلمانان با دیگری نجوا نکند ، اما آنها گوش ندادند ، باز تکرار کردند ، آیه نازل شد (و آنها را سخت بر این کار تهدید کرد) . 📚إِنَّمَا ٱلنَّجۡوَىٰ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ لِيَحۡزُنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَيۡسَ بِضَآرِّهِمۡ شَيۡـًٔا إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ (١٠) 🏵جز اين نيست كه گفتگوى محرمانه [بى منطق و رازگويى بى دليل] از [ناحيۀ] شيطان است تا مؤمنان را اندوهگين كند، ولى نمى تواند هيچ گزندى به آنان برساند مگر به فرمان خدا و مؤمنان فقط بايد بر خدا توكل كنند [كه توكل كننده به خدا از گزند شيطان مصون است ] https://eitaa.com/Basir_MN
۰🌴 ⚠️ ( /11) 📖 🏵جمعی از مفسران نقل کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله در یکی از روزهای جمعه در صفه (سکوی بزرگی که در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داشت )نشسته بود و گروهی نزد حضرت حاضر بودند ، و جا تنگ بود ، پیامبر صلی الله علیه و آله عادتش این بود که مجاهدان بدر را از اعم مهاجر و انصار احترام فراوان می کردند . 🍃در این هنگام بدرون وارد شدند در حالی که دیگران قبل از آنها اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله را پر کرده بودند ، هنگامی که مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله پاسخ فرمود : پس به حاضران سلام کردند ، آنها نیز پاسخ گفتند . آنها روی پای خود ایستاده بودند و منتظر بودند حاضران به آنها جا دهند ولی هیچ کس تکان نخورد . 🏵این امر بر پیامبر الله علیه و آله سخت آمد ، رو به بعضی از کسانی که اطراف او نشسته بودند کرد و فرمود : فلانی فلانی بر خیزید ، چند نفر را از جا بلند کرد تا واردان بنشستند (و این در حقیقت نوعی ادب آموزی و درس احترام گذاردن به پیش کسوتان در ایمان و جهاد بود) 🍃ولی مطلب بر آن چند نفر که از جا برخاسته بودند ناگوار آمد ، به طوری که آثارش در چهره آنها نمایان شد . منافقان (که از هر فرصتی استفاده می کردند) گفتند پیامبر صلی الله علیه و آله رسم عدالت را رعایت نکرد ، کسانی را که عاشقانه نزدیک او نشسته بودند به خاطر افرادی که بعدا وارد مجلس شدند از جا بلند کرد . 🏵 در این جا آیه نازل شد و قسمتی از آداب نشستن در مجالس را برای آنها شرح داد . https://eitaa.com/Basir_MN
🌴 ⚠️ ( /11) 📖 🏵 جمعی از مفسران نقل کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله در یکی از روزهای جمعه در صفه (سکوی بزرگی که در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داشت )نشسته بود و گروهی نزد حضرت حاضر بودند، و جا تنگ بود، پیامبر (صلی الله علیه و آله) عادتش این بود که مجاهدان بدر را از اعم مهاجر و انصار احترام فراوان می کردند. 🍃در این هنگام بدرون وارد شدند در حالی که دیگران قبل از آنها اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله را پر کرده بودند، هنگامی که مقابل پیامبر (صلی الله علیه و آله) پاسخ فرمود: پس به حاضران سلام کردند، آنها نیز پاسخ گفتند. آنها روی پای خود ایستاده بودند و منتظر بودند حاضران به آنها جا دهند ولی هیچ کس تکان نخورد. 🏵این امر بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) سخت آمد، رو به بعضی از کسانی که اطراف او نشسته بودند کرد و فرمود: فلانی فلانی بر خیزید! چند نفر را از جا بلند کرد تا واردان بنشستند (و این در حقیقت نوعی ادب آموزی و درس احترام گذاردن به پیش کسوتان در ایمان و جهاد بود) 🍃ولی مطلب بر آن چند نفر که از جا برخاسته بودند ناگوار آمد، به طوری که آثارش در چهره آنها نمایان شد. منافقان (که از هر فرصتی استفاده می‌کردند) گفتند پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسم عدالت را رعایت نکرد، کسانی را که عاشقانه نزدیک او نشسته بودند به خاطر افرادی که بعدا وارد مجلس شدند از جا بلند کرد. 🏵 در این جا آیه نازل شد و قسمتی از آداب نشستن در مجالس را برای آنها شرح داد. https://eitaa.com/Basir_MN