eitaa logo
بصير
2.5هزار دنبال‌کننده
79.3هزار عکس
73.5هزار ویدیو
2.7هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
و عاقلانه 🔰 سخنان مهم علامه مصباح در دیدار با آیت الله میرباقری/ بخش دوم 🔻🔻علی (ع) در مقابل اکثریت چه کرد؟ 🔹 یک بحث اساسی و مبنایی هست که، وقتی خلیفه دوم شش نفر را معین کرد و گفت اکثریت هر چه گفتند، علی (علیه السلام) چکار کرد؟ آیا گفت نه من نمی‌آیم در جلسات شرکت کنم؟ یا رفت و تسلیم شد؟ نخیر، رفت و حرفش را زد و استدلالش را کرد و حجت را تمام کرد، آخرش هم گفت این نظر من است. 🔸 بعد از شورا هم وقتی آنها خلافت را گرفتند، آیا قهر کرد و از شهر خارج شد؟ نه؛ در شرایطی جدید به دنبال کاری رفت که به نفع اسلام باشد، حالا اگر نفع مطلق قابل تحقق نیست، نفع نسبی و صلاح نسبی فراهم شود. آیا این برای ما حجت نیست؟ 🔹 باید باور کنیم که خدا از بنده، می‌خواهد و ما هم باید سر و کارمان را با خدا بدانیم. بی اذن او کاری پیش نمی‌آید، بنابراین نباید منتی سر کسی بگذارم، زیرا چون گفته است این چنین کرده‌ام نه برای فلانی و فلانی. 🔻🔻 مرد میدان را اخلاص باید؛ اما کمند مخلصین واقعی ... 🔹اگر واقعا ملاک، و خدمت به اسلام است، خب اگر این ملاک در دیگری بیشتر بود باید دنبال او بروم. اما این گونه روحیه زیاد نیست، به همین خاطر هم غالباً کارها آنچنان که باید و شاید به حد نصاب مطلوبیت نمی‌رسد. 🔸اگر هم دیدم در رفیقم برنده می‌شود، خب اگر واقعا او توانایی بیشتر و امکان خدمت‌رسانی بیشتری به اسلام دارد خب من هم به او رأی بدهم، مگر دنبال چه می‌گردم؟ 🔻🔻 به امام(ره) شبیه شویم؛ خدا همان خداست.... 🔹 (ره) این بود که تنها دنبال دستور و خواست بود. خدا هم البته تاییداتی را از راه‌های مختلف به او رسانده بود. او خاطر جمع بود که باید این راه را پیش برود. اگر بنده دیگری هم راه امام (ره) را برود، خدا همان خدا است. ما هستیم که باید سعی کنیم آن‌طور شویم که امام (ره) بود. 🔸 هر کس به این حالت امام (ره) شبیه‌تر است از الطاف خدا بیشتر استفاده می‌کند، اما هرکس گفت «من»، «خودم» و مانند اینها، این همان اشتباهی است که آدمی را به چاه ویل می‌کشاند. https://eitaa.com/Basir_MN
💥 یک بحث اساسی و مبنایی هست که ...... 🔘 آیت الله مصباح یزدی(دام ظله): ✔️ یک بحث اساسی و مبنایی هست که، وقتی خلیفه دوم شش نفر را معین کرد و گفت اکثریت هر چه گفتند، علی (علیه السلام) چکار کرد؟ آیا گفت نه من نمی‌آیم در جلسات شرکت کنم؟ یا رفت و تسلیم شد؟ نخیر، رفت و حرفش را زد و استدلالش را کرد و حجت را تمام کرد، آخرش هم گفت این نظر من است. ✔️ بعد از شورا هم وقتی آنها خلافت را گرفتند، آیا قهر کرد و از شهر خارج شد؟ نه؛ در شرایطی جدید به دنبال کاری رفت که به نفع اسلام باشد، حالا اگر نفع مطلق قابل تحقق نیست، نفع نسبی و صلاح نسبی فراهم شود. آیا این برای ما حجت نیست؟ ✔️ باید باور کنیم که خدا از بنده، می‌خواهد و ما هم باید سر و کارمان را با خدا بدانیم. بی اذن او کاری پیش نمی‌آید، بنابراین نباید منتی سر کسی بگذارم، زیرا چون گفته است این چنین کرده‌ام نه برای فلانی و فلانی. ✔️ اگر واقعا ملاک، و خدمت به اسلام است، خب اگر این ملاک در دیگری بیشتر بود باید دنبال او بروم. اما این گونه روحیه زیاد نیست، به همین خاطر هم غالباً کارها آنچنان که باید و شاید به حد نصاب مطلوبیت نمی‌رسد. ✔️ اگر هم دیدم در رفیقم برنده می‌شود، خب اگر واقعا او توانایی بیشتر و امکان خدمت‌رسانی بیشتری به اسلام دارد خب من هم به او رأی بدهم، مگر دنبال چه می‌گردم؟ ✔️ (ره) این بود که تنها دنبال دستور و خواست بود. خدا هم البته تاییداتی را از راه‌های مختلف به او رسانده بود. او خاطر جمع بود که باید این راه را پیش برود. ✔️ البته فکر نمی‌کنم خدا جهان را تنها برای امام (ره) خلق کرده باشد، اگر بنده دیگری هم راه امام (ره) را برود، خدا همان خدا است. ✔️ ما هستیم که باید سعی کنیم آن‌طور شویم که امام (ره) بود. حاصل (ره) این بود که تنها دنبال دستور و خواست بود. خدا هم البته تاییداتی را از راه‌های مختلف به او رسانده بود. او خاطر جمع بود که باید این راه را پیش برود. ✔️ هر کس به این حالت امام (ره) شبیه‌تر است از الطاف خدا بیشتر استفاده می‌کند، اما هرکس گفت «من»، «خودم» و مانند اینها، این همان اشتباهی است که آدمی را به چاه ویل می‌کشاند. https://eitaa.com/Basir_MN