eitaa logo
بصيرت شهداء
301 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
232 فایل
کانال فرهنگی دینی سیاسی و بصیرتی 🆔 @BasiratShohada ادمین برای تبادل و تبليغات و پيشنهادات و سوالات 🆔 @shahidetanha ساعات پاسخگویی ۲۰ الی ۲۴
مشاهده در ایتا
دانلود
📣📣📣 : عزیزان به امید خدا برنامه فعلی این هست که مطالبه خودمون در بحث رو مستقیماً از طریق مجلس شورای اسلامی و نهاد ریاست جمهوری پیگیری کنیم 🔴 تلفن مجلس شورای اسلامی: با شماره 02139931 تماس بگیرید و وصل بشید به داخلی «کمیسیون اصل نود» 🔴 تلفن نهاد ریاست جمهوری: با شماره 0216133 یا 111 تماس بگیرید. ⬆️ عزیزان لطفاً با 2 تا شماره بالا تماس بگیرید و مطالبه خودتون در بحث حجاب رو به گوش مسئولین برسونید تا ان‌شاءالله سریع‌تر یک فکر اساسی به حال رشد تأسف‌بار پوشش‌های ناهنجار در سطح جامعه بکنند 🤲 لطفاً این این پیام رو در گروه‌ها منتشر بفرمایید🙏 یا علی 🔴🔴🔴🔴🔴 ✅ کانال در 🆔eitaa.com/BasiratShohada
به جهت استفاده از اشعار عربی در فصل سومِ کتاب "خون دلی که لعل شد"، فایل صوتی از این فصل تهیه نشده است. بنابراین بعد از فصل دوم، صوت‌ها از فصل چهارم شروع می‌شود.
هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد چون گدایست که حاجت زگدا می طلبد 🌹به کانال مذهبی متفاوت و جذاب بصیرت شهداء بپیوندید و کانال ما رو به دوستان خودتونم معرفی کنید... ✅ کانال در 🆔eitaa.com/BasiratShohada
364.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتم که به پیری رسم و توبه کنم آن قدر جوان مرد و یکی پیر نشد... 🌹به کانال مذهبی متفاوت و جذاب بصیرت شهداء بپیوندید و کانال ما رو به دوستان خودتونم معرفی کنید... ✅ کانال در 🆔eitaa.com/BasiratShohada
💠حجت الاسلام جعفر ناصری: 🔸از جمله سفارشات آیت الله مولوی قندهاری ، این بود که يکی از چهارده معصوم مخصوصاً حضرت بقيةاللّه را در اعمال عبادی خويش شريک کنيم و من نمي‏دانستم اين كار چگونه است تا اين كه به اين داستان برخورد كردم. 🔸سلطانی برای شکار بيرون شد. به دجله رسيد. مرد فقيری را ديد که زار و نزار و خسته و نااميد، کنار تور ماهی‌گیری‌ خود نشسته است. از او تفقّد کرد و گفت: «پيرمرد! چرا ماهی نمي‏گيري؟» پيرمرد در جواب گفت: «از صبح هرچه تور انداختم حتّی يک ماهی هم در تور من نيامد.» سلطان به ذکاوت، دريافت که روزنه‌ی رزق ماهی‌گير، تنگ است و بهره‏ ای ندارد. فرمود: «تور، باز بيفکن به شراکت که نيمی از من و نيمی از تو.» پيرمرد که سلطان را نمي‏ شناخت گفت: «از صبح، بسيار تور انداختم و يک ماهی هم صيد نکردم.»سلطان گفت: «ضرری که ندارد؛ يک تور به شراکت بينداز.»پيرمرد برخاست و توری به شراکت انداخت؛ تور ماهي‏گير پر شد از ماهي‏ های بزرگ و کوچک و فراوان صيد کرد و خوشحال شد.پادشاه گفت:«حال، نيمی از صيد،از آنِ من است و نيمی از آنِ تو.» پيرمرد گفت: «قبول است.» سلطان گفت: «من نيمه‌ی خويش به تو بخشيدم. همه‌ی ماهی‌ها از آنِ تو باشد.» پيرمرد خوشحال شد و با دستی پُر به منزل رفت 🔸فردا دو مأمور از طرف سلطان به دنبال مرد فقير آمدند و مرد را به حضور سلطان بردند. چشم پيرمرد که به سلطان افتاد سلطان را شناخت و گمان کرد که برای نيمه‌ی صيد، او را احضار کرده‏اند؛ بلافاصله گفت: «قربان! ماهي‏ های شما حاضر است؛ کسی را بفرستيد تا تقديم کنم.» سلطان گفت: «ای مرد صياد! ما ديروز با هم شريک شديم. با اينکه من نيمه‌ی صيد خود را به تو بخشيدم، امّا ديشب به خود مي‏گفتم که شريک سلطان را وضع و روزي، بهتر از اين بايد؛ حال که ما را در کار، شريک کردی و شريک سلطان شدي، زندگی بهتری بايد داشته باشي.» 🔸سلطان دستور داد تا وسایل آسايش زندگی بسيار بدو بخشيدند و شاد و مسرور، مرخّص شد. 🔸حال چنين است که عمل و عبادتی که حضرت بقيةاللّه (صلوات الله علیه) در آن شريک باشد، کَرم و عنايت آن بزرگوار کمتر از سلطان و سلاطين ظاهری نيست و کرم بسيار خواهد نمود و خدای امام زمان (علیه السلام) هم به اين نيّت خير، جزای نيکو و بسيار خواهد داد. 🌹به کانال مذهبی متفاوت و جذاب بصیرت شهداء بپیوندید و کانال ما رو به دوستان خودتونم معرفی کنید... ✅ کانال در 🆔eitaa.com/BasiratShohada
هدایت شده از بصيرت شهداء
💠حجت الاسلام جعفر ناصری: 🔸از جمله سفارشات آیت الله مولوی قندهاری ، این بود که يکی از چهارده معصوم مخصوصاً حضرت بقيةاللّه را در اعمال عبادی خويش شريک کنيم و من نمي‏دانستم اين كار چگونه است تا اين كه به اين داستان برخورد كردم. 🔸سلطانی برای شکار بيرون شد. به دجله رسيد. مرد فقيری را ديد که زار و نزار و خسته و نااميد، کنار تور ماهی‌گیری‌ خود نشسته است. از او تفقّد کرد و گفت: «پيرمرد! چرا ماهی نمي‏گيري؟» پيرمرد در جواب گفت: «از صبح هرچه تور انداختم حتّی يک ماهی هم در تور من نيامد.» سلطان به ذکاوت، دريافت که روزنه‌ی رزق ماهی‌گير، تنگ است و بهره‏ ای ندارد. فرمود: «تور، باز بيفکن به شراکت که نيمی از من و نيمی از تو.» پيرمرد که سلطان را نمي‏ شناخت گفت: «از صبح، بسيار تور انداختم و يک ماهی هم صيد نکردم.»سلطان گفت: «ضرری که ندارد؛ يک تور به شراکت بينداز.»پيرمرد برخاست و توری به شراکت انداخت؛ تور ماهي‏گير پر شد از ماهي‏ های بزرگ و کوچک و فراوان صيد کرد و خوشحال شد.پادشاه گفت:«حال، نيمی از صيد،از آنِ من است و نيمی از آنِ تو.» پيرمرد گفت: «قبول است.» سلطان گفت: «من نيمه‌ی خويش به تو بخشيدم. همه‌ی ماهی‌ها از آنِ تو باشد.» پيرمرد خوشحال شد و با دستی پُر به منزل رفت 🔸فردا دو مأمور از طرف سلطان به دنبال مرد فقير آمدند و مرد را به حضور سلطان بردند. چشم پيرمرد که به سلطان افتاد سلطان را شناخت و گمان کرد که برای نيمه‌ی صيد، او را احضار کرده‏اند؛ بلافاصله گفت: «قربان! ماهي‏ های شما حاضر است؛ کسی را بفرستيد تا تقديم کنم.» سلطان گفت: «ای مرد صياد! ما ديروز با هم شريک شديم. با اينکه من نيمه‌ی صيد خود را به تو بخشيدم، امّا ديشب به خود مي‏گفتم که شريک سلطان را وضع و روزي، بهتر از اين بايد؛ حال که ما را در کار، شريک کردی و شريک سلطان شدي، زندگی بهتری بايد داشته باشي.» 🔸سلطان دستور داد تا وسایل آسايش زندگی بسيار بدو بخشيدند و شاد و مسرور، مرخّص شد. 🔸حال چنين است که عمل و عبادتی که حضرت بقيةاللّه (صلوات الله علیه) در آن شريک باشد، کَرم و عنايت آن بزرگوار کمتر از سلطان و سلاطين ظاهری نيست و کرم بسيار خواهد نمود و خدای امام زمان (علیه السلام) هم به اين نيّت خير، جزای نيکو و بسيار خواهد داد. 🌹به کانال مذهبی متفاوت و جذاب بصیرت شهداء بپیوندید و کانال ما رو به دوستان خودتونم معرفی کنید... ✅ کانال در 🆔eitaa.com/BasiratShohada
هدایت شده از بصيرت شهداء
💠حجت الاسلام جعفر ناصری: 🔸از جمله سفارشات آیت الله مولوی قندهاری ، این بود که يکی از چهارده معصوم مخصوصاً حضرت بقيةاللّه را در اعمال عبادی خويش شريک کنيم و من نمي‏دانستم اين كار چگونه است تا اين كه به اين داستان برخورد كردم. 🔸سلطانی برای شکار بيرون شد. به دجله رسيد. مرد فقيری را ديد که زار و نزار و خسته و نااميد، کنار تور ماهی‌گیری‌ خود نشسته است. از او تفقّد کرد و گفت: «پيرمرد! چرا ماهی نمي‏گيري؟» پيرمرد در جواب گفت: «از صبح هرچه تور انداختم حتّی يک ماهی هم در تور من نيامد.» سلطان به ذکاوت، دريافت که روزنه‌ی رزق ماهی‌گير، تنگ است و بهره‏ ای ندارد. فرمود: «تور، باز بيفکن به شراکت که نيمی از من و نيمی از تو.» پيرمرد که سلطان را نمي‏ شناخت گفت: «از صبح، بسيار تور انداختم و يک ماهی هم صيد نکردم.»سلطان گفت: «ضرری که ندارد؛ يک تور به شراکت بينداز.»پيرمرد برخاست و توری به شراکت انداخت؛ تور ماهي‏گير پر شد از ماهي‏ های بزرگ و کوچک و فراوان صيد کرد و خوشحال شد.پادشاه گفت:«حال، نيمی از صيد،از آنِ من است و نيمی از آنِ تو.» پيرمرد گفت: «قبول است.» سلطان گفت: «من نيمه‌ی خويش به تو بخشيدم. همه‌ی ماهی‌ها از آنِ تو باشد.» پيرمرد خوشحال شد و با دستی پُر به منزل رفت 🔸فردا دو مأمور از طرف سلطان به دنبال مرد فقير آمدند و مرد را به حضور سلطان بردند. چشم پيرمرد که به سلطان افتاد سلطان را شناخت و گمان کرد که برای نيمه‌ی صيد، او را احضار کرده‏اند؛ بلافاصله گفت: «قربان! ماهي‏ های شما حاضر است؛ کسی را بفرستيد تا تقديم کنم.» سلطان گفت: «ای مرد صياد! ما ديروز با هم شريک شديم. با اينکه من نيمه‌ی صيد خود را به تو بخشيدم، امّا ديشب به خود مي‏گفتم که شريک سلطان را وضع و روزي، بهتر از اين بايد؛ حال که ما را در کار، شريک کردی و شريک سلطان شدي، زندگی بهتری بايد داشته باشي.» 🔸سلطان دستور داد تا وسایل آسايش زندگی بسيار بدو بخشيدند و شاد و مسرور، مرخّص شد. 🔸حال چنين است که عمل و عبادتی که حضرت بقيةاللّه (صلوات الله علیه) در آن شريک باشد، کَرم و عنايت آن بزرگوار کمتر از سلطان و سلاطين ظاهری نيست و کرم بسيار خواهد نمود و خدای امام زمان (علیه السلام) هم به اين نيّت خير، جزای نيکو و بسيار خواهد داد. 🌹به کانال مذهبی متفاوت و جذاب بصیرت شهداء بپیوندید و کانال ما رو به دوستان خودتونم معرفی کنید... ✅ کانال در 🆔eitaa.com/BasiratShohada