eitaa logo
بصیرت روز
84 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
51 فایل
ارتباط با مدیر @SeyedMoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خمینی کبیر رحمة الله عليه بعد از مطلع شدن از انتشار كتاب آيات شیطانی نویسنده آن را در حکمی مهدور الدم اعلام فرمودندحکم تاریخی امام خمینی⬇️ بسمه تعالى‏ إنا للَّه و إنا إلیه راجعون‏ به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مى‏ رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانى» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام مى ‏باشند. از مسلمانان غیور مى‏ خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان شاء اللَّه. ضمناً اگر کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد؛ و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. روح اللَّه الموسوی الخمینى‏ ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ / ۷ رجب ۱۴۰۹ 😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
🔰 پوستر | شهید سلیمانی به موضوع سوریه، به‌عنوان وظیفه و واجب مقدس می‌نگریست 🌷شهید سلیمانی، تعصّب خاصی به سوریه داشت و به معنی واقعی کلمه فداکاری می‌کرد و رفتار او در سوریه با رفتارش در دفاع مقدس هشت ساله ایران تفاوتی نداشت. شهید سلیمانی و دیگر برجستگان سپاه از جمله شهید همدانی، واقعاً با جان و دل تلاش می‌کردند و به موضوع سوریه همچون یک وظیفه و واجب مقدس می‌نگریستند. رهبر انقلاب اسلامی | ۱۴۰۱/۰۲/۱۸ 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 https://zil.ink/basirateroz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استوری با عنوان: اعدام مرتد... ✅لطفا در نشر این کلیپ ما را یاری نمایید. 🌹با ما همراه باشید و ما رو به دوستان خودتون معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3602710534C5476e04ca0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡⚖💡 سید حسن نصرالله: همه ما در اجرا نشدن فتوای امام خمینی(ره) در خصوص اعدام سلمان رشدی مقصریم 🔹 دبیر کل حزب الله لبنان: اگر مسلمانی حکم امام خمینی در خصوص ارتداد سلمان رشدی را اجرا می‌کرد، دیگر کسی جرات نمی‌کرد به رسول خدا(ص) بی حرمتی کند. نه در دانمارک نه در نروژ و نه در فرانسه! 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
بسم الله الرحمن الرحیم/ 🌾🌿🌾 ⚜ ذکر صالحین ⚜ ✍برای استمرار نعمت‏ها! 💞حضرت امام صادق "علیه السلام" فرمودند: ⚜سه چيز است كه اگر مؤمن از آن‌ها مطلع شود، باعث طول عمر و دوام بهره‌مندی او از نعمت‏ها می‌شود: 🍃طول دادن ركوع و سجده، 🍃بسیار نشستن بر سر سفره‏اى كه در آن ديگران را اطعام می‌کند 🍃خوش‌رفتاری‌اش با خانواده. 📚 كافى، ج 4، ص 49، ح 15 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
📣 نرم افزاری نوین برای پاسخ به شبهات محرم ✅قابلیت های نرم افزار: 🏴محیط گرافیکی زیبا 🏴جستجوی قدرتمند در تمام محتوا 🏴قابلیت ادامه مطالعه 🏴قابلیت بزرگنمایی متون 🏴طراحی ویژه مطالعه 🏴قابلیت ذخیره مطالب منتخب 🏴قابلیت جابجایی در صفحات 🏴قابلیت اشتراک گذاری متون 📝اوّلین و آخرین شهید کربلا چه کسانى بودند؟ روز عاشورا دشمن نابکار چند بار حمله دسته جمعى بر اصحاب امام حسین (ع) کرد. در هر بار طبق نقل مقتل نویسان گروه زیادى شهید شدند... 🎤چرا در زیارت عاشورا بر امام حسین ( ع ) و فرزند و یارانش درود می فرستیم و بر حضرت ابوالفضل( ع ) به ویژه سلام نمی فرستیم ؟ دو زیارت به نام زیارت عاشورا داریم، که یکی معروف است و یکصد لعن و سلام دارد و دیگری زیارت عاشورای غیر معروف. در زیارت عاشورای غیر معروف، سلام به حضرت اباالفضل ( ع )‌نیز هست: « السلام علی العباس بن امیر المؤمنین الشهید .»(1) اما این که چرا در زیارت عاشورای معروف، سلام بر آن حضرت نیست گفته‌‌اند: در این زیارت مقصود اصلی زیارت کننده حضرت امام حسین ( ع ) است ، از این رو دیگران به صورت مستقل یاد نمی‌شوند و به صورت کلی و با عنوان «اصحاب الحسین» یاد شده‌اند که حضرت ابوالفضل در زمره آنان است. جواب دیگری که گفته اند این است که چون حضرت ابوالفضل دارای مقام و مرتبه بسیار والا و ممتاز است برای او زیارت مستقلی آمده است و باید مستقل زیارت شود . پس عدم ذکر نام حضرت ابالفضل ( ع ) به خاطر رعایت شان و مقام او است. لینک دانلود نرم افزار👇👇👇👇👇👇👇 http://cafebazaar.ir/app/?id=shobahat.sobolassalam.ir&ref=share
❣ عــند ربـهم یــرزقون وقتی کوثرش از خواب بیدار میشد و بی قراری می کرد، بغلش می کرد و بلند میشد و می ایستاد بعد دور اتاق راه می رفت و آروم آروم همینطور که تکونش میداد تکرار می کرد: علی،علی،علی،علی.... گاهی چند دقیقه پشت سر هم ذکر علی(ع) رو تکرار می کرد و کوثر دوباره می‌خوابید...❤️ 🌹 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 https://eitaa.com/joinchat/3602710534C5476e04ca0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر شهید ابراهیم النابلسی...‌ مادر هم باید اینگونه باشد و این مادرها هستند که صهیونیست‌ها را خوار و خار کرده‌اند. این شیرزن در گفت‌وگو با شبکه المنار لبنان به سید حسن نصرالله و مقاومت اسلامی در لبنان سلام و درود می‌فرستد... بله، ما پیوندی عمیق با همه داریم و این پیوندها روزی طومار صهیونیست‌ها را به هم خواهد پیچید. شک نکنید روزی نه چندان دور، آنچه امروز صهیونیست‌ها بر سر مردم فلسطین در می‌آورند، بر سر شهرک نشینان چندملیتی در خواهد آمد. بدون شک دنیا جای تلاقی و تلافی است. 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 https://eitaa.com/joinchat/3602710534C5476e04ca0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خندیدن در ماه محرّم چه حکمی دارد؟ خندیدن در ماه محرّم و صفر از نظر شرعى حرام نیست، اما چون ماه هاى اندوه و حزن اهل بیت وخاندان نبوّت، خصوصاً در دهه عاشورا است، بهتر است شیعیان و دوستان اهل بیت در حزن و اندوه باشند. حضرت على(ع) فرمود: «خدا به زمین توجّهی کرد، پس ما را اختیار و انتخاب کرد، وبراى ما، شیعیان ما را اختیار نمود. آنان ما را یارى مى کنند و در شادى ما شادى مى‌نمایند و در حزن و اندوه ما محزون وغمناک هستند. آن ها اموال و جان هاى خود را در راه ما بذل مى‌کنند». بنابراین خندیدن و شادی در ایام عزاداری اگر چه حرمت ندارد، اما از نظر اخلاقی ناپسند است و با معیار دوستی و محبت اهل بیت که از واجبات دینی است، سازگار نیست و حتی المقدور لازم است پرهیز شود. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 65، ص 18، حدیث 24. برگرفته از نرم افزار شبهات محرم لینک نرم افزار : http://cafebazaar.ir/app/?id=shobahat.sobolassalam.ir&ref=share
🎞 همرزمان‌شھید : شھیدنظرۍ‌و‌شھید‌ڪایدخورده وشھیدنورۍ‌همزمان‌بر‌اثر‌ترڪش‌هاۍ یڪ‌خمپاره‌شھید‌شدن🕊❤️ هرڪدوم‌ویژگے‌خاص‌خودشون‌رو‌داشتند: پیرجبهہ‌ڪہ‌توزمان‌۸‌سال دفا؏مقدس‌حتے‌یہ‌خراش‌هم‌برنداشت باروحیہ‌خاص‌خودش‌وقتےخمپاره‌ داعش‌مےاومدهمہ‌خیزمےرفتند، فرمانده‌ما‌حتےسرش‌روهم‌خم‌نمےکرد، چنان‌شجاعتےداشت . . پسرجنوبـے،شلوغ،خونگرم،شیطون وباتجربہ‌حضوردرسوریہ‌اطلاعات‌نظامے خیلےخوبـے‌داشت‌وخودش‌هم‌جانبازبود. پسرساڪت‌وڪم‌حرف‌باروحیات خاص‌خودش‌ڪہ‌ڪمتر‌ڪسےاون‌روتو منطقہ‌شناخت‌وابعادشخصیتےاش بعد‌شھادتش‌معلوم‌شد. • • 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
madahi-arbaeen.mp3
4M
+ ما تو ماشین آهنگ گوش نمی‌دیم! اسم خیلی از خواننده هاروهم حتی تا حالا نشنیدیم! دنبال اخبار مربوط بهشونم نیستیم! کاریم نداریم کی و کجا کنسرت دارند، چون اصلا برامون مهم نیست! با گوش دادن به آهنگاشونم آرامش نمی‌گیریم پس هیچ‌وقت گوش نمی‌دیم! ما سوار ماشین که می‌شیم، ضبطش‌رو روشن می‌کنیم و تا رسیدن به مقصد هم‌نوا می‌شیم با مداح :) بسته به ایام یا مولودی گوش میدیم و یا مداحی! ولی امروز اتفاقی رسیدم به این مداحی و گفتم با شما این حال خوش رو به اشتراک بذارم🌱 [نوشِ‌جان‌وروحتون] 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹🌸⃞🌿› ڪار دسٺ خداسٺ ..:)♥️🔗′ بدوݩ نگرانے برا؎ آیندھ ڪار ڪن🌱! 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
استاد عالی: کاسه وارونه از باران بهره ای ندارد. بهره مند شدن از رحمتی که به واسطه بلاکشی معصوم(ع) نازل می شود قدمی است که ما باید برداریم و خودمان را به این رحمت برسانیم و از آن استفاده کنیم. کسی از این رحمت بهره مند می شود که به اندازه ظرفیت و معرفت خودش به بلای معصوم(ع) مبتلا شود. انسانها نسبت به حادثه عاشورا و مصیبت امام حسین(ع) چند دسته هستند. برخی از این مصیبت شادمان می شوند. «هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ» برخی هم بودند که بی تفاوت از کنار این ابتلای بزرگ می گذرند و بهره ای از آن نخواهند داشت. اما بعضی از انسانها با این بلا همراه می شوند و به اندازه خودشان و در حد ظرفیت خودشان به بلای معصوم(ع) نزدیک می شوند و سنخیت پیدا می کنند. دلشان با مصیبت امام(ع) همراه می شود در این مصیبت با امام(ع) شریک می شوند. اینها از آن رحمت عظیم خداوند بهره مند می شوند و با آن سالک می شوند. منبع👇 http://misn.ir/13qW7 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ازبرادرِ‌شھیدجھادمغنیه‌پرسیدند مستحب‌ترین‌توصیه‌شھید‌چه‌بوده‌اسٺ؟ وجواب‌این‌بود: همیشه‌از [ ارتباط‌ِ‌ ما با ولزومِ‌تقویتِ‌این‌ارتباط‌و‌حضورِ‌امام‌مھدی‌ درھمه‌اعمال‌وهمیشه‌درذهنِ‌ما ] صحبت‌می‌ڪرد. هميشه‌درتمامِ‌سطوح‌ونيزبرديگران‌در‌ 'خودسازی'کارمیڪردتامردمی‌باشند ڪه‌ڪشوررابرای‌ امام‌عصروزمان‌آماده‌ڪنند وهمه‌اعمال‌ِخود‌رابه‌اووخداوندِمتعال‌پيونددھند. 🌱 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤⃢🍃 ⟮ 🖇 ⟯ . . [ فَاصْبِرْ اِنَّ وَعْدَاللهِ حَقُّ ] [ صبور باش ڪھ وعده‌ی خدا حق است '☘️ ] -نامه‌های‌آرام‌کننده‌ی‌خدا- . . -اۍ ڪھ بہ هنگام درد، راحَت جانۍ مَرا..♡ 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 https://eitaa.com/joinchat/3602710534C5476e04ca0
هر زائر یک لیوان با دوام در سال گذشته تعداد موکب هایی که لیوان یکبار مصرف استفاده می کردند نسبت به سال قبل بیشتر شده بود و مُعضَل زباله مشهود بود. اگر 2 میلیون زائر ایرانی هر کدام در روز 20 لیوان دور بریزند، در طی یک هفته تعداد 280 میلیون لیوان مصرفی تبدیل به کوهی از زباله می شود و هزینه زیادی هم به برادران عراقی تحمیل می کند. اما اگر هر زائر یک لیوان ترجیحاً اِستیل درب دار همراه داشته باشند ضمن رعایت بهداشت از تخریب محیط زیست هم جلوگیری می شود. لطفاً در گروه های مختلف نشر دهید و در ثواب این کار خیر شریک شوید. 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ تو حرم امام رضاست بلد نبود از باباش داشت یاد میگرفت چجوری گریه کنه اینجوری بچه هاتونو تربیت کنین 🌍 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 تأثیر عظیم صدور حکم اعدام سلمان رشدی از سوی امام خمینی 🎥 چگونه توطئه دشمن بی اثر شد 💠 امام خامنه‌ای 🎞 کیفیت عالی، در آپارات مناهج: Aparat.com/v/QiCf7 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz
یا یا 😭🏴🕊🌷😭🏴🕊🌷 @BasirateRoz خاطرات آزاده🕊 حاج حسین اسکندری از اهواز ... از آنجا که هیچ شناخت و تصوری از وضعیت اسرای ایرانی در عراق نداشتم برای رسیدن به مقصد لحظه شماری میکردم ! امیدوار بودم ما را در جای ثابتی اسکان داده و امکانات لازم برای رسیدگی به مجروحین و بیماران را برایمان فراهم سازند ، و لباس ، غذا و آبی سالم در اختیارمان قرار دهند شناختی از حقوق قانونی اسرای جنگی نداشتیم و نمیدانستیم چه چیزهایی را میتوانیم مطالبه کنیم ، همین ناآگاهی سقف خواسته های ما را تا سطح مطالبه ی اندکی آب کاهش داده بود ، هرچند همین خواسته هم نادیده گرفته شده یا با برخوردهای خشن و غیر انسانی پاسخ داده میشد و در نهایت هم آبی ناکافی ، گرم و آلوده نصیبمان میشد !!! اتوبوسها بعد از ورود به بغداد در مسیری که گویا قُرُق شده و به عبور کاروان اسرا اختصاص یافته بود پیش میرفتند ، روشنایی و شادابی مسیر و ساختمانها کمتر از حد انتظار بود و تناسبی با بغداد افسانه ای نداشت!! بالاخره به مقصد رسیدیم ، زندان الرشید بغداد! ساختمانهایی که به نگهداری اسرا اختصاص یافته بود مجموعه ی محصوری بود در دل محوطه اصلی زندان ، در ورودی این مجموعه بیش از سی سرباز ورزیده و مسلح به کابل و چوب و باطوم در دو صف موازی و روبروی هم منتظر استقبال از کاروان اسرا بودند و آنجا بود که من برای اولین بار تونل وحشت را تجربه کردم ، هر اتوبوسی که وارد زندان میشد در نقطه ای توقف میکرد که درب آن در مقابل تونل وحشت قرار گیرد و هر اسیری که از اتوبوس پیاده میشد با ضربات بی محابای سربازهای دو سمتِ تونل ، از درب اتوبوس تا داخل محوطه زندان بدرقه میشد ، اگر اسیری در پیاده شدن از اتوبوس و ورود به تونل تعلل میکرد با لگدهای دو دژبانِ داخل اتوبوس به پائین پرت شده و به زمین میخورد و در آن حالت ، مدت بیشتری در معرض ضربات وحشیانه سربازان قرار میگرفت! از مجروحین ، بیماران و پیرمردها به دلیل کندی حرکت بطور ویژه و برای مدت بیشتری پذیرایی میشد ، نوبت به اتوبوس ما رسید ، از خدا طلب یاری کردم و توانی خواستم که بتوانم سریع از میان آن اشقیاء بگذرم ، سعی کردم قبل از پرت شدن توسط دژبانها خودم از اتوبوس پیاده شوم و قصد کرده بودم که در مسیر عبور از تونل خودم را به سربازان یک سمت بچسبانم تا آنها امکان ضربه زدن نداشته باشند و طرف مقابل هم با احتیاط بیشتری ضربه هایش را فرود آورد و با این حربه ضربات کمتری دریافت کنم !! اما کار طبق برنامه ی من پیش نرفت و دژبانی که به توصیه مهند در بدو ورود به اتوبوس مرا زیر ضربات کابل گرفته بود لطف خود را تکمیل کرد!! ... ... همینکه در چهارچوب درب اتوبوس قرار گرفتم چنان لگدی به کمرم زد که حتی نتوانستم دستان مجروحم را سپر خود کنم!! با صورت نقش بر زمین شده و طعمه کفتاران درنده خو شدم !! همینطور که ضربات کابل و چوب و باطوم بر سر و تنم فرود میآمد با خزیدن و چهار دست و پا رفتن ، بالاخره خود را به انتهای تونل رساندم ، باز هم بعضی از زخمهای تنم تازه شده بود و سرم از دو نقطه شکسته و متورم بود دستی که بر سر میکشیدم خونی بود اما نمیدانستم خون از شکستگیهای سر است یا از تازه شدن زخم دستها!! دو نفر از اسرای سالمتر مرا بر روی زمین کشیده و به کناره دیوار زندان رساندند بعد مرا نشانده و تکیه ام را به دیوار دادند . تخلیه اتوبوسها و عبور دادن اسرا از تونل وحشت حدود دو ساعت طول کشید وقتی آخرین اتوبوس تخلیه شد و رفت ، سربازان عضو تونل وحشت هم که از نفس افتاده و خیس عرق بودند ما را با نگهبانان مسلح زندان تنها گذاشته و محوطه زندان را ترک کردند!! سه نگهبان مسلح از پشت بامی که مشرف بر محوطه بود ما را زیر نظر داشتند و در بین اسرا هیچ سرباز یا نگهبان عراقی نبود ، آه و ناله اسرا دل هر انسانی را به درد میآورد ، به یاد سخنان عقید فاخر در مورد هتل اسرا افتادم!!! خیلی از اسرای مجروح و بیمار در وسط محوطه بر روی زمین افتاده بودند و فریادرسی نبود که به وضعیت آنان رسیدگی کند !! از اسرایی که صدایم را میشنیدند خواهش کردم به ناتوانان کمک کرده و آنها را بنشانند ، تشنگی امان همه را بریده بود و آبی در دسترس نداشتیم ، شب به نیمه نزدیک میشد ، شب چهاردهم ذی القعدة بود و قرص کامل ماه آسمان را روشن کرده بود هوا گرم و تفتیده بود هیچ چشم انداز روشنی در پیش نداشتیم نمیدانستیم چه سرنوشتی در پیش داریم ، حدود یک ساعت بود که به حال خود رها شده بودیم ، چند بار سعی کردم با سربازان پشت بام همکلام شوم اما گویا آنها اسیرتر از ما بودند حتی نگاهشان را هم از ما میدزدیدند !! بالاخره درب زندان باز شد و پنج سرباز کابل به دست و یک سربازی که چند سطل پلاستیکی خالی در دست داشت وارد شدند ، همانقدر که کابلها حس وحشت میپراکند ، سطلهای پلاستیکی نوید آب میداد و نگاهها را به دنبال خود میکشید!! یکی از سربازان درب فلزی دول
نگه ی خاکستری رنگ ساختمان کنار محوطه را باز کرد و بعد یک نفر را برای ترجمه فرا خواند بلافاصله یکی از مترجمین از بین جمعیت بلند شده به سمت او رفت و پس از ادای احترام کنار او ایستاد ،... ... سرباز عراقی با نگاهی آکنده از خشم و نفرت سر تا پای مترجم را برانداز کرده و از او خواست که شش نفر را برای آب دادن به اسرا صدا کند و او این کار را کرد ، اسرای داوطلب سطلها را گرفته و با هدایت و همراهی آورنده ی سطلها ، به داخل ساختمان رفته و چند دقیقه بعد با سطلهای پر از آب برگشتند آب گرمی که از شیرهای آب توالتها پر شده بود ، سرباز کلیددار عراقی با کمک مترجم خطاب به اسرا گفت که بعد از خوردن آب بین اتاقهای داخل ساختمان تقسیم میشوید ، بقیه ی شب را استراحت کنید ، صبح فردا برای خوردن صبحانه شما را به محوطه برمیگردانیم ، آب دادن به اسرا حدود یک ساعت طول کشید ، بعد از آن ، سطلها جمع آوری شده و به سرباز آورنده ی آنها برگردانده شد ، دو سرباز کابل بدست وارد ساختمان شدند ، دو سرباز کابل بدست دیگر نیز در دو طرف درب ورودی ساختمان ایستادند ، سرباز کلیددار هم به کمک مترجم به اسرا برپا داده و از آنها خواست که به ستون یک وارد ساختمان شوند ، ساختمانی سیمانی و بدقواره به ارتفاع حدود چهار متر که هیچ پنجره و روزنه ای رو به بیرون نداشت! هر اسیری قبل از ورود به ساختمان با دو ضربه ی همزمان کابل شمارش میشد و هر چند نفر که شمارش میشدند ورود اسرا به ساختمان برای چند لحظه متوقف شده و سپس با اشاره سرباز کلیددار دوباره از سر گرفته میشد ، این روند تا زمانی ادامه پیدا کرد که از جمع اسرا فقط چند نفر مجروح بد حال و یک مترجم در محوطه باقی مانده بودند ، در بین مجروحین نوجوانی بود که اصابت تیر به گلویش سوراخی در‌ ناحیه مری و زیر حلق او ایجاد کرده بود !! آبی هم که میخورد بخش بیشترش از آن سوراخ بیرون ریخته و پائین نمیرفت ، حتی چند باری که بقیه ی اسرا آبی خورده بودند این نوجوان نتوانسته بود آب درستی بخورد!! و همچنان تشنه کام بود!! سرباز کلیددار ساختمان به سربازان کابل به دست گفت که اینها را شمارش کرده و با فاصله از همدیگر در راهرو جایشان دهید ، و سربازان در نهایت شقاوت ما را هم مانند سایر اسرا با ضربات کابل شمارش و تا داخل ساختمان بدرقه کردند و ما هم ناگزیر با خزیدن روی زمین بالاخره خود را به داخل ساختمان رساندیم و در نقاطی که در راهرو مشخص کردند نشستیم!!!.... ادامه دارد....