eitaa logo
بصیرت روز
76 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
56 فایل
ارتباط با مدیر @SeyedMoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 "امام خمینی خطاب به برعندازان" انقلاب دو چیز میخواهد : خدا جگر شیر که این دو چیز با شما مثل شب و روز است! @BasirateRoz
‌🍃🌸 ﷽🌸🍃 ❄️هر صبـــح_ یک حدیث 🔰حضرت امام صادق علیه السلام میفرمایند: ✍🏻السَّعیدُ مَن وَجَدَ فی نفسِهِ خَلوَةً یَشغَلُ بها 🔹خوشبخت، کسى است که براى نفس خود خلوت و فراغتى یابد و به کار اصلاح آن پردازد. 📚بحارالأنوار صفحه203 جلد78 ✼ 🍃🌼 🍃 ✼ ⬇️ 📌 سه شنـــــبه 🌞 27/ دی/1401 هجری شمسی 🌙 24/جمادی الثانیه/1444هجری‌قمری 🔶شهادت نواب صفوی،طهماسبی و برادران واحدی و ذوالقدر از فدائیان اسلام(۱۳۳۴ هـ ش) 📿 🌟«یا ارحم الراحمین»💯 «ای بخشنده ترین ‌بخشندگان» 🔹روز سه شنبه متعلق به سه امام، »امام زین العابدین علیه السلام،امام محمد باقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام می باشد. 🍃🌾🍃 @BasirateRoz
🌸🍃﷽🍃🌸 ✋داستان شیخ حسین انصاریان در کتاب نفس، ماجرای کتک خوردن یکی از فقهای برجسته شیعه را روایت کرده است. 🔹مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگ‌ترین فقیهان عالَم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کرده‌‏اند که فرموده بود: اگر تمام کتاب‏‌های فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینه‌‏ام دارم، همه را بیرون می‏‌دهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود. 🔹اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقی می‌کند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. اینقدر در مقام جست‏‌وجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالیقدر گاهی که به داخل خانه می‌رود، همسرش حسابی او را کتک می‌زند. 🔹یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیده‌‏ایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را می‌زند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قوی‌البنیه هم هست، گاهی که عصبانی می‌شود، حسابی مرا می‌زند. من هم زورم به او نمی‌رسد. گفتند: او را طلاق بدهید.گفت: نمی‌دهم. گفتند: اجازه بدهید ما زن‏ه‌ایمان را بفرستیم ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمی‌دهم. گفتند: چرا؟ گفت: 🔹این زن در این خانه برای من از اعظم نعمت‏‌های خداست چون وقتی بیرون می‌آیم و در صحن امیرالمومنین می‌ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز می‌خوانند، مردم در برابر من تعظیم می‌کنند. گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمی‌دارد. همان وقت می‌آیم در خانه کتک می‌خورم، هوایم بیرون می‌رود! این چوب الهی است، این باید باشد. @BasirateRoz
دلبر مــــــــــــــا @BasirateRoz
1.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام خامنه ای : بالاترین مبارزه با آمریکا خدمت به مردم است. @BasirateRoz
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸آیا نظام اسلامی کار آمد بوده یا نه؟🤔 😡پس مشکلات چیه؟ @BasirateRoz
base.apk
حجم: 10.98M
📱 | 📥پیشنهاد_دانلود 📥 🔻نمای سه بُعدی یادمانهای راهیان نوردارای معرفی مناطق ، عملیاتها ، شهدای شاخص یادمان ها ، صوت و تصویر ... 📌نرم افزار مُلک آسمان جامع ترین نرم افزار راهیان نور ➕ به ستاد راهیان نور بپیوندید👇 ا┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ا | ایتا | : ↙️ https://eitaa.com/rahiyannoor | سایت | : ↙️ @www.rahiyannoor.ir | سروش | : ↙️ https://splus.ir/rahiyannoor.ir
1.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 ۲۷ دی‌ماه، سالروز شهادت روحانی مبارز سید مجتبی (بنیان‌گذار و رهبر جمعیت فدائیان اسلام) و یاران وفادارش توسط رژیم پهلوی گرامی باد. 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
📜 تصویرسازی 🌷 رهبر من اثر هنرمند: سید محمدرضا میری 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
✨خدمت به مردم 🌾سرمای فکه، استخوان می‌ترکاند. توی چادر بخاری روشن می‌کردیم. یک شب نفت بخاری تمام شده بود. انبار نفت‌مان هم دور بود. هیچ کس حال نداشت توی آن سرما برود نفت بیاورد. ☘️ترجیح می‌دادیم از سرما بلرزیم؛ ولی از رختخواب جدا نشویم. توی خواب و بیداری صدای خالی کردن شیشه‌های نوشابه پر از نفت توی بخاری را شنیدم. سرم را از زیر پتو آوردم بیرون و چشمم را به زور باز کردم. حدس می‌زدم کار خودش باشد. علی آقا بود. 📚کتاب یادگاران، جلد ۳۰، کتاب علی محمود وند، نویسنده: افروز مهدیان، ناشر: روایت فتح، چاپ اول: ۱۳۹۴؛ خاطره شماره ۳۰
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کوتاه ایرانی به نام ضد خش 👏👌 ضمنی، مفهومی، مختصر مفید ارزش دیدن داره از دست ندید 🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/khanevademoballeghan
‍ قوطی خالی کمپوت وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ و ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ‌ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ و ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ‌ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.» ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ. 📚نقل از شهید حسین خرازی