eitaa logo
بیّنات
1.4هزار دنبال‌کننده
64.7هزار عکس
49.9هزار ویدیو
438 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار، فقط با ذکر یک صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
قابل تامل. ‼️عناوین عجیب کتاب های ویژه کودکان 🔺یک عدد بابا به فروش می‌رسد! 🔺یک عدد مامان به فروش می‌رسد! 🔺چگونه سر پدر و مادر خود را گول بمالیم! 🔺پدر و مادرم زده اند به سیم آخر! . https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدئو ۶۰ ثانیه است از همین الان تا ۶۰ ثانیه دیگر تمام آنچه می بینید دوباره اتفاق می افتد. https://eitaa.com/Bayynat
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اتاق فکر آمریکا مشغول بحث حجاب و عفاف در ایران ✖️برای براندازی حکومت ایران باید حجاب زنان را نشانه بگیریم ✖️✖️فقط کافیه مطمئن باشیم دشمن ازچه راهی میخواد وارد بشه #مرد_با_غیرت #زن_عفیف https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شگفتی های خارق العاده بدن انسان ✳️آیا احسن به خالق آن نباید گفت https://eitaa.com/Bayynat
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نظر شما این قوانین مربوط به کدام دانشگاه است؟ 🔺از ممنوعیت شلوار جین تا سوهان‌زدن ناخن‌ها! https://eitaa.com/Bayynat
🔆 آن کلید خدا کو؟ از خدا یک کمی وقت خواست وای ای دادِ بیداد دیدی آخر خدا مهلتش داد! آمد و توی قلبت قدم زد هر کجا پا گذاشت تکه ای از جهنم رقم زد او قسم خورد و گفت : آبروی تو را می بَرد توی بازار دنیا مفت، قلب تو را می خَرد آمد و دور قلب تو پیچید بعد با قیچیِ تیز نامرئی اش بال های تو را چید آمد و با خودش کیسه ای سنگ داشت توی یک چشم بر هم زدن جای قلبت قلوه سنگی گذاشت قلوه سنگی به اسم غرور بعد از ان ریخت پرهای نور وشدی کم کم از آسمان ، دورِ دور بُرد شیطان دلت را کجا، کو؟ قلب تو آن کلید خدا، کو؟ ای عزیز خداوند! پیش از آنکه درِ آسمان را ببندند پیش از آنکه بمانی تا ابد در زمینی به این دور و دیری کاش بر خیزی و با دلیری قلب خود را از او پس بگیری ✍ 📚از کتاب « روی تخته سیاه جهان، با گچ نور بنویس» https://eitaa.com/Bayynat
👆هر کسی می‌داند که بعد از کار يا در ايام تعطيلات من تمايلی به خنديدن ندارم. مانند کسی که شير می‌دوشد يا مانند يك بنا. که شيردوش بعد از دوشيدن گاو ديگر نمی‌خواهد گاوش را ببيند يا بنا بعد از اتمام کارش ديگر نمی‌خواهد سيمان را ببيند. يا نجار در خانه‌اش دری دارد که خوب باز و بسته نمی‌شود يا کشوی ميزی که گير می‌کند. قناد معمولاً خيار شور را دوست دارد، قصاب شكلات را و نانوا هم کالباس را به نان ترجيح می‌دهد. گاوبازان معمولاً کبوتر بازند. اگر از دماغ بچه‌ی يك مشت‌زن خون جاری شود، رنگ مشت زن می‌پرد. من همه‌ی اين‌ها را خوب می‌دانم و به همين علت هم بعد از اتمام کارم ديگر نمی‌خندم. مردم شايد حق داشته باشند که فكر کنند من آدم بدبينی هستم. در سال‌های اول زندگی مشترکمان، يك روز خانمم به من گفت: کمی بخند. ولی حالا می‌فهمد که من از پس اين خواهش او برنمی‌آيم. من خوشحال می‌شوم اگر بتوانم ماهيچه های صورتم را خسته نكنم. بله، حالا ديگر خنديدن ديگران مرا عصبی می‌کند. برای اينكه شغل و حرفه‌ی خودم را به من يادآوری می‌کند. بدين ترتيب ما زندگی آرام و با صفائی داريم، چونكه خانم من هم ديگر خنديدن را فراموش کرده است. هر از چندی - به ندرت - لبخند مليحی می‌زند و من هم جوابش را می‌دهم. ما به آرامی با هم صحبت می‌کنيم زيرا که من از سروصدای واريته‌ها متنفرم. از سروصدائی که هنگام ضبط برنامه در استوديوها حكمفرماست، تنفر دارم. کسانی که مرا نمی‌شناسند، فكر می‌کنند من آدم ترش روئی هستم. شايد هم باشم، برای اينكه من بايد همه روزه دهانم را برای خنديدن باز کنم. با قيافه‌ای جدی، زندگيم را می‌کنم و هر از گاهی لبخند کوچكی بر لبم می‌نشيند. گاهی از خودم می‌پرسم که آيا من تا کنون خنديده‌ام؟ خودم معتقدم که نه، نخنديده‌ام. خواهران و برادرانم می‌گويند که توهميشه جدی بودی. بدين ترتيب من به طرق مختلفی می‌توانم بخندم، ولی خنده‌ی واقعی خودم را نمی‌شناسم.. نویسنده: به آلمانی: Heinrich Theodor Böll تلفظ آلمانی: bœl زادهٔ ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ - درگذشت ۱۶ ژوئیهٔ ۱۹۸۵ نویسندهٔ آلمانی و برندهٔ جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به‌خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن می‌پردازد. مترجم: داستان‌های کوتاه جهان...! https://eitaa.com/Bayynat
آقای خنده موقعی که از من راجع به شغلم می‌پرسند، شرمنده می‌شوم. صورتم قرمز می‌شود و خجل می‌شوم. اون هم من، که معمولاً انسانی هستم با اعتماد به نفس. من به آنهائی حسادت می‌کنم، که می‌توانند بگويند من بنا يا آرايشگر هستم. به حسابدار يا نويسنده هم حسادت می‌کنم. زيرا که به سادگی می‌توانند شغلشان را بيان کنند. همه‌ی اين مشاغل را می‌شود از نام و عنوانشان فهميد و احتياجی به توضيح و تفصيل نيست. ولی من بايد راجع به شغلم به همه توضيح بدهم. من آقای خنده هستم . شغل من خنديدن است. اگر چنين اعترافی بكنم، بايد اعتراف ديگری را هم به آن اضافه کنم. اگر از من سؤال شود، که آيا از اين طريق امرار معاش می‌کنم، بايد بگويم بله. چون این حرف مطابق با حقيقت است. من واقعاً از طريق خنديدن امرار معاش و زندگی می‌کنم و خوب هم زندگی می‌کنم. زيرا که اين شغل، اگر از زاويه‌ی اقتصادی به آن بنگريم، طرفداران زيادي دارد. من خوب می‌خندم و اين حرفه را آموخته‌ام. هيچ کس ديگری نمی‌تواند مثل من بخندد و هيچ کس هم مثل من به فوت و فن اين هنر آگاهی ندارد. من مدت‌ها خودم را هنرپيشه می‌ناميدم تا مجبور به توضيح نباشم. ولی هنر سخن گفتن و ادا درآوردن در من بقدری ضعيف است که ديدم عنوان هنرپيشه با حقيقت مطابقت ندارد. من حقيقت را دوست دارم و حقيقت اين است که شغل من خنديدن است. من نه دلقك هستم و من مضحك. من مردم را به خنديدن وادار نمی‌کنم بلكه خنديدن را نشان می‌دهم. من می‌توانم مانند يك امپراتور رومی‌ بخندم ، يا مانند يك شاگرد مدرسه حساس. من خنديدن در قرن هفدهم را به همان خوبی می‌دانم که خنديدن در قرن نوزدهم را. اگر لازم باشد می‌توانم خنديدن در تمام قرون و اعصار را نشان بدهم يا خنديدن تمام طبقات جامعه يا تمام افراد را از لحاظ سنی نشان بدهم. من اين حرفه را آموخته ام، همانطور که يك کفاش می آموزد، که چگونه کفش بدوزد. خنده‌ی آمريكا در درون سينه‌ام محفوظ است. همينطور خنده‌ی آفريقا. خنده‌ی سفيد، خنده‌ی سرخ، خنده‌ی زرد. اگر حق زحمت مرا بدهند، آنطور که کارگردان بخواهد، خواهم خنديد. من قابل اغماض نيستم. خنده‌ی من روی نوار و صفحه ضبط می‌شود. کارگردان‌های راديو مرا با سلام و صلوات تحويل می‌گيرند. من می‌توانم سنگين بخندم يا ملايم. من می‌توانم جنون آور بخندم. من می‌توانم مانند يك مأمور قطار بخندم يا مانند يك شاگرد بقال. خنده‌ی صبح يا خنده‌ی عصر، خنده‌ی شب يا خنده‌ی غروب. خلاصه کنم: هر موقع يا هر طور که شما بخواهيد، می‌توانم بخندم. باور کنيد که اين شغل بسيار خسته کننده است. من می‌توانم با خنديدنم مردم را به خنده وادارم. بدين ترتيب من به آدمی تبديل شده‌ام که اگر نباشم، دیگران کارشان پيش نمی‌رود. حتی کمدين‌های درجه سه و چهار هم از وجود من استفاده می‌کنند و اينها کمدين‌هائی هستند که در کارشان زياد موفق نيستند و من هر شب در واريته‌ها نشسته‌ام و به طور پنهانی در جاهای ضعيف طوری می‌خندم که ديگر تماشاچيان را وادار به خنديدن می‌کنم. البته اينطور خنديدن هم حساب و کتاب دارد. بايد به موقع بخندم، نه زودتر، و نه ديرتر. بلكه به موقع. در اين مواقع من می‌زنم زير خنده و روده بر می‌شوم و ديگر تماشاچيان را هم بدين ترتيب وادار به خنديدن می‌کنم و کمدين مزبور را نجات می‌دهم. بعد از خنديدن و اتمام برنامه به پشت صحنه می‌روم و پالتويم را با رضايت تمام می‌پوشم و محل کارم را ترك می‌کنم. در خانه معمولاً چند تلگرام انتظارم را می‌کشند که روی آنها نوشته شده است: به خنده‌ی شما نياز داريم، روز سه شنبه. و چند ساعت بعد من در يك قطار نشسته‌ام و از بی‌برنامگی خودم ناراضی هستم.👇🏽
تمام معرفتی كه در جهان وجود دارد، ارزش اشك‌های يك كودك را ندارد..! #فئودور_داستايفسكی. از کتاب: برادران كارامازوف https://eitaa.com/Bayynat
از ترامپ پرسیدن نظرت درباره جنگ با ایران چیه گفت : ببینیم چی میشه، وقایع پیرامون ایران را رصد می‌کنیم، اگر اهداف آمریکا را هدف قرار دهند اشتباه بزرگی کرده‌اند..)یعنی کشوری که ابر قدرت دنیاست و بودجه نظامیش 70 برابر ایرانه میگه ببینیم چی میشه😂 https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با لباس خواب اومده دانشگاه 😐 هر کجای دنیا بود با چنین دانشجوهای هنجارشکنی شدیدترین برخوردها رو میکردن https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعترافات تحلیلگر بی‌بی‌سی : ایران ۴٠ سال هست تحریمه و همچنان سرپاست، پس نگید برنامه ندارن! کمبود اقلام ضروری در ایران نیست اما یک هجمه عظیم تبلیعاتی از داخل و خارج انجام میشه تا مردم رو عصبانی کنه و هر دفعه روی یک محصولی دست میزارن( پوشک، رُب، گوشت، ماکارونی و..) https://eitaa.com/Bayynat