eitaa logo
بیّنات
1.4هزار دنبال‌کننده
66.7هزار عکس
51.6هزار ویدیو
445 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار، فقط با ذکر یک صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬆️ تا حالا فکر کردیم اگه دست نداشتیم چکار می‌کردیم؟! https://eitaa.com/Bayynat
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هشدار درمورد کمبود 🔻صنعت نیاز قطعی فردای کشور برای تولید برق است، و امروز باید به فکر فردا باشیم... https://eitaa.com/Bayynat
45.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 تفاوت ويژگي‌های مرگ، با ( NDE) ⭕️ به مناسبت پخش برنامه "" از شبکه چهار سیما ✍️ استاد جلسه اول https://eitaa.com/Bayynat
35.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 تفاوت ويژگي‌های مرگ، با ( NDE) ⭕️ به مناسبت پخش برنامه "" از شبکه چهار سیما ✍️ استاد جلسه دوم https://eitaa.com/Bayynat
✅ خصوصیاتی که را کرد 🔹 ۱۳ خاطره از سبک زندگی و سیره رفتاری شهید مظلوم آیت الله دکتر ۱. این شعار حرام است! ⬅️ گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همه‌گیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است». آشفته شده‌بود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید. ۲. با شجاعت بیشتری می‌توانم نقد کنم ⬅️ ایشان طلبه جوانی بود که هر روز می‌رفت دبیرستان‌ها درس انگلیسی می‌داد. پولش هم می‌شد مایه امرار معاش، می‌گفت: این‌طوری استقلالم بیشتره، نواقص حوزه رو بهتر می‌فهمم و با شجاعت بیشتری می‌تونم نقد کنم. تا آخر هم با حقوق بازنشستگی آموزش و پرورش زندگی می‌کرد. ۳. روحانی همه جا می‌تونه بره، به شرطی این‌که... ⬅️ از بهشتی پرسید: روحانی هم می‌تونه تو شورای شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا می‌تونه بره، به شرط این‌که علم اون رو داشته باشه، نه این‌که تکیه‌اش به علوم حوزوی باشه. گفت: صرف روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هر کاری رو نمی‌ده. ۴. زن بنی صدر باید زود آزاد بشه! ⬅️ بنی‌صدر که فرار کرد، زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنی‌صدر تخلفی نکرده، باید زود آزاد بشه. آزادش نکردند. گفت: با اختیارات خودم آزادش می‌کنم. می‌گفت: هر یک ثانیه که در زندان باشه، گناهش گردن جمهوری اسلامیه. ۵. حیف که التقاط و نفاق داره! ⬅️ به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخست‌وزیری می‌خوره. حیف که التقاط و نفاق داره، اگر نداشت مناسب بود. تو بدترین حالت هم، انگشت می‌گذاشت روی نکات مثبت! ۶. با دروغ می‌خواهید از اسلام دفاع کنید؟! ⬅️ الآن بهترین موقعیت برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای ١۵خرداد رو بالا می‌گیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم می‌چسبه! بدون تعلل گفت: با دروغ می‌خواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد می‌کنه نه دروغ! ۷. این مخالف شماست! ⬅️ اسم جوان رو داده بود برای شورای صدا و سیما. گفته بودند ولی این مخالف شماست، کلی علیه شما دنبال سند بوده! گفت: او جویاست و کنجکاو، چه اشکالی دارد که سندی پیدا کند و مردم رو آگاه کند. ۸. جمعه متعلق به خانواده است... ⬅️ همه جمع شده بودند برای جلسه. باهنر رو فرستاده بودند که رو بیاره. اومده بود که آماده شید بریم؛ همه منتظر شما هستند. عذر خواسته بود. گفته بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است برویم گردش. اخم باهنر رو که دید گفت: بچه‌ها منتظرند، سلام برسونید، بگید فردا در خدمتم. ۹. این نشانه تکبراست! ⬅️ به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به مأموریت می‌روی، ساک خود را به همراهت می‌دهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی.» قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات… ۱۰. آخه من توده‌ای‌ هستم... ⬅️ مترجم ترجمه کرد؛ «هیأت کوبایی می‌خواهند با شما عکس یادگاری بگیرند»، همه ایستاده بودند تو کادر، جز مترجم! پرسید: مگه شما نمی‌آیی؟ گفت: همه می‌دونند من توده‌ای‌‌ام، برای شما بد می‌شود! خندید؛ باید شما هم باشید، دقیقاً کنار من! کادر کامل شد. ۱۱. بگذارید چند مرگ بر بهشتی هم بگویند! ⬅️ رفته بودند سخنرانی، منافقین هم آدم آورده‌بودند. جا نبود، بیرون شعار می‌دادند، آخر سر گفتند: حاج‌آقا از در پشتی بفرمایید که به خلقی ها نخورید. گفت: این همه راه آمده‌اند علیه من شعار بدهند، بگذارید چند «مرگ بر بهشتی» هم در حضور من بگویند. از همان در اصلی رفت… ۱۲. حق نداری راجع به یک مسلمان این‌طور حرف بزنی... ⬅️ با بی‌ادبی بلند شد به توهین کردن به شریعتی، سرخ شد و گفت: حق نداری راجع به یک مسلمان این‌طور حرف بزنی. هول شدند و چند نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم. گفت: شریعتی که جای خود! غیر مسلمان را هم نباید با بی‌ادبی مورد انتقاد قرار بدیم. ۱۳. خونه کاخه... ⬅️ صبح بود، یه اتوبوس آدم پیاده شدند جلوی خونه ، یه نگاهی و براندازی کردند و دوباره سوار شدند و رفتند! نگو دعوا شده بود، یکی گفته بود خونه بهشتی کاخه! یکی دیگه گفته بود خونه ش هشت طبقه است! راننده، خونه رو بلدبود. همه رو آورده بود دم خونه ، گفته بود حالا ببینید و قضاوت کنید! 📕صد دقیقه تا بهشت. https://eitaa.com/Bayynat