پاسخ یک فلسطینی به پیشنهاد چند میلیون دلاری صهیونیست‌ها برای خرید خانه‌اش: فروشی نیست 🔹«عبدالفتاح اسکافی» یکی از ساکنان محله «شیخ جراح» قدس پیشنهاد پنج میلیون دلاری شهرک‌نشینان صهیونیست برای واگذاری منزلش را رد کرده و می‌گوید در قبال تحویل این زمین به نسل آینده مسئول است. https://eitaa.com/Bayynat

🔺وزیر کشور: هرگونه اشتباه اسرائیل در محاسبات دروازه‌های جهنم را باز می کند‌‌. دکتر احمد وحیدی: ▪️تهدیدات اسرائیل جدید نیست و هرگونه اقدام تهاجمی علیه ما آخرین گام آن ها خواهد بود ▪️صهیونیست‌ها نمی‌توانند هیچ گامی علیه ایران بردارند، زیرا اولین قدم، آخرین آنها خواهد بود. https://eitaa.com/Bayynat

🎥 یهود چگونه کلیساهای اروپا را از رنسانس تا امروز به فساد کشید ♨️ پاپ فرانسیس در اظهارات عجیب و اخیر خود گفته: بزرگ‌ترین گناه، غرور و نفرت است، نه روابط جنسی خارج از خانواده!!! ⚠️ ساده انگارانست تصور کنیم این تفکر منحط طی مدت کوتاهی گریبان مسیحیت را گرفته، یهود طی سالیان دراز و با صبر زیاد ادیان مختلف را به انحراف می‌کشد. https://eitaa.com/Bayynat

🔹ژنرال مکنزی، فرمانده سنتکام: فکر نمی‌کنم بتوانیم جلوی پیشرفت‌های ایران را بگيريم...! https://eitaa.com/Bayynat

⭕️ حقایقی از بهشت غرب، شاید قدر بعضی داشته‌هامون رو بیشتر بدونیم! 🔺کلا رسالت امپریالیسم رسانه‌ای، بهشت نشان دادن خارج از ایران و بزرگ‌نمایی هر چه بیشتر هر مشکلی در ایران است... #خارج_بدون_روتوش https://eitaa.com/Bayynat

✅ چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار: #حکایت_اول: از کاسبی پرسیدند: چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی می‌کنی؟ گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا می‌کند، چگونه فرشته روزی‌اش مرا گم می‌کند! #حکایت_دوم: پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری می‌رود... پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمی‌دهم... پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر می‌رود، پدر دختر با ازدواج موافقت می‌کند و در مورد اخلاق پسر می‌گوید: ان‌شاءالله خدا او را هدایت می‌کند...! دختر گفت: پدر جان! مگر خدایی که هدایت می‌کند، با خدایی که روزی می‌دهد فرق دارد؟ #حکایت_سوم: از حاتم پرسیدند: بخشنده‌تر از خود دیده‌ای؟ گفت: آری... مردی که دارایی‌اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم... صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد! گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم... گفتند: پس تو بخشنده تری! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آن‌چه داشتم به او دادم. #حکایت_چهارم: عارفی را گفتند: خداوند را چگونه می‌بینی؟ گفت: آن‌گونه که همیشه می‌تواند مچم را بگیرد، اما دستم را می‌گیرد. اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج https://eitaa.com/Bayynat

✅ از عارفی پرسیدند: براۍ خوب بودن ڪدام روز بهتر است؟ عارف فرمود: یڪ روز قبل ازمرگ گفتند: ولى وقت مرگ را هیچ‌ڪس نمی‌داند! عارف فرمود: پس هر روز زندگۍ را روز آخر فڪر ڪن و خوب باش، شاید فردایی نباشد. https://eitaa.com/Bayynat