🚨 جریان سفر #امامخامنهای با لباس مبدّل
💠 سردار محمدحسین در گفتگو با خبرگزاری فارس نقل میکند:
شاید یک ماه از حادثه زلزله بم نگذشته بود که مجدداً مقام معظم رهبری فرمودند: باید به بم بروم و از پیشرفت کار بازدید کنم.
تصمیم ایشان این بود که با #لباس_مُبدّل بروند، ما هم پیشبینی کار را انجام دادیم و به گونهای تنظیم کردیم که کسی متوجه آمدن ایشان نشود و با پوشش بازدید جناب آقای محمدی گلپایگانی کار را انجام دادیم. وقتی به فرماندار گفتیم که برای استقبال به فرودگاه بیاید، مقداری ناراحت شد که چرا برای استقبال باید به فرودگاه برود و میگفت من وزیر کشور و سایر وزرا هم که میآیند برای استقبال نمیروم. در آنجا به او گفتیم که به داخل هواپیما بیایید، یک نفر منتظر شماست؛ خیلی عصبانی شده بود و حاضر نبود به داخل هواپیما بیاید. بعد که به او گفتیم مقام معظم رهبری داخل هواپیما هستند و میخواهند شما را ببینند، خیلی جا خورد و برای او صحنه عجیبی بود.
در آنجا با دو سه وانت بار دو کابین که آقا در کابین جلو و فرماندار در کابین عقب نشسته بودند، از محلههای مختلف بازدید کردند. آقا یک #کلاه_زمستانه که تا نزدیک گوششان را میپوشانید بر سر داشتند و در مسیر هم که میرفتیم دستشان را بر روی محاسن گذاشته بودند که کسی دیگر تشخیص نمیداد ایشان مقام معظم رهبری هستند. ایشان از محلههای مختلف بازدید و با مردم صحبت میکردند، حتی از نانی که به مردم داده بودند، میگرفتند و میخوردند و کسی هم متوجه نمیشد.
https://eitaa.com/Bayynat
سال 99.mp3
1.54M
#امامخامنهای امروز:
⬅️ ۱۱ماه پیش رو، فرصت خوبی است برای تحقق جهش تولید...
https://eitaa.com/Bayynat
ماجرای شنيدني گمشدن کفشهای #امامخامنهای
🔺حاج محمد کاظم نیکنام می گوید:
▫️یک شب آقای خامنهای میخواستند بعد از انجام کارها بروند، اما کفشهایشان نبود. ایشان گفتند که من جلسه دارم و با عجله باید بروم. وقت هم خیلی کم بود و کفشهایشان نبود.
گفتم: کفشهای من را شما بپوشید و بروید به کارتان برسید، کفش شما را من آخر سر پیدا میکنم و میپوشم؛ فردا با هم عوض میکنیم.
▫️آخر شب هر چه گشتم کفشهای ایشان را پیدا نکردم، تنها یک جفت کفش پاره و پوره پیدا کردم. با خودم گفتم حتما یک کسی آمده، کفشهای آقا را برده و اینها را جای آن گذاشته است. به هر صورت کفشها را پوشیدم و به منزل رفتم. کفشها خیلی درب و داغان بود ،طوری که نزدیک بود پایم زخم شود.
▫️فردای آن روز آیت الله خامنهای آمدند و به من گفتند: کفشهایم را پیدا کردی؟
▫️گفتم: نه! انگار یک نامرد بیانصافی آمده کفشهای شما را برده و این کفشهای پاره را جای آن گذاشته است.
آقا نگاهی به کفشها انداخت و با لبخندی گفت: این که کفشهای خود من است!
https://eitaa.com/Bayynat