eitaa logo
بیّنات
1.5هزار دنبال‌کننده
73.5هزار عکس
57.2هزار ویدیو
469 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار مطالب، "با لینک یا بدون لینک" با ذکر صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ حکایت شنیدنی (ره) از جشن غدیر مرحوم علامه نقل می‌کرد: یکی از نوه های مرحوم مورخ الدوله سپهر نویسنده کتاب ناسخ التواریخ به منزل ما آمد و اظهار داشت در شب در منزلی در شمال تهران، جشنی برقرار است و علاقه‌مندم شما هم در آن شرکت کنید. گفت: در این جشن تعداد زیادی از رجال لشکری و کشوری هستند. من تصور می‌کنم که اگر شما تشریف بیاورید و در آن محفل، مطالبی نیز بفرمایید مؤثر واقع شود. محل برگزاری جشن، منزلی بزرگ و تقریبا جنگل مانند بود و بخش‌هایی از آن، به صورت آب نماهای بسیار بزرگ بود و به هرحال، باغی بود که کمتر نمونه آن را دیده بودم. وارد جلسه شدیم. دیدم سالنی بسیار بزرگ است که انواع و اقسام میوه ها و شیرینی ها جهت پذیرایی از حضار در آن چیده شده است. در ادامه برنامه برخی از این‌ها آمدند و در وصف علیه السلام اشعاری خواندند. برخی از شعرها خوب بود و برخی نیز سطحی نداشت... من دیگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم که از در مجلس سیّدی با ظاهری بسیار ساده وارد شد و حتی کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آن‌جا این کار، خلاف عادت بود و پیدا بود که صاحب مجلس و تعدادی دیگر ناراحت شده اند. عموم حضار به سید نگاهی تحقیر آمیز داشتند. کسی به او احترامی نگذاشت، ولی من در مقابلش به احترام برخاستم و او نیز سری تکان داد. سید، جوان بود و با یک طمأنینه و اطمینان خاصی بر روی زمین نشست و کسی هم تعارف نکرد که روی صندلی بنشیند. بالاخره نوبت به اشعرالشعرا رسید و از او دعوت کردند که بیاید و اشعارش را بخواند. این شاعر با یک طمطراقی آمد و شروع به قرائت اشعار نمود. وقتی بیت اول را خواند هر چند بد نبود، ولی سید یک اشکال جدی به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بیت دوم را خواند. دوباره سید ایراد گرفت. شاعر هم‌چنان توجه نمی‌کرد. وقتی بیت سوم را خواند، سید گفت: این هم اشکال دارد. شاعر عصبانی شد و گفت: چرا؟ سید گفت: خوب، این را اول می‌پرسیدی. الان برایت توضیح می‌دهم. سید بحثی از معانی بیان و صنایع ادبی را به صورت خیلی خلاصه بیان کرد... دیدم که دریایی است بیکران! چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سید را به بالای مجلس بردند. در این هنگام یکی از حضار به سید گفت: اولا خوش آمدید، هر چند که نمی‌دانیم چطور آمدید. دوم این که آیا خودتان هم شعر می‌گویید؟ سید گفت: گاهی اوقات. گفتند: می‌شود یکی از سروده‌های خود را بخوانید؟ گفت: آری و حتی می‌توانم همین الان شعر تازه بگویم. گفتند: پس بفرمایید. گفت: نه، چرا که ممکن است بگویید این اشعار را قبلا گفته‌ای. شما بگویید که چه بسرایم؟ این‌ها با حالت اعجاب آمیز نگاهی به یکدیگر کردند و گفتند: غزلی بگویید در مدح علیه السلام که دو بیت اول عاشقانه باشد و بیت سوم این باشد که اگر به خاری نگاه کند، گلستان می شود و بیت چهارم این باشد که اگر معصیت‌کاران عالم حتی فرعون توسل به پیدا کنند، بهره‌مند می‌شوند. خلاصه، محدوده را برای او خیلی تنگ کردند. سید قبل از شروع نگاهی به حضار کرد که کسی اشعار او را ننویسد. من زیر عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را یادداشت کنم. فهمید اما اعتراضی به من نکرد. سید شعر را این گونه آغاز کرد: ▫️گر شمیمی ز سر طرّه جانان خیزد تا قیامت ز صبا رایحه جان خیزد ▫️واله‌ام من که چو از خواب تو بیدار شوی زچه رو از سر چشمان تو مژگان خیزد؟ ▫️علی عالی اعلا که ز بیم نهلش روح از کالبد عالم امکان خیزد ▫️گر به خاری کند از قاعده لطف نظر از بن خار، دو صد روضه رضوان خیزد ▫️گر زند دست به دامان ولایش فرعون از لحد با دو کف موسی عمران خیزد ▫️داورا! دادگرا! جانب "جدّا" نظری کز پی مدح تو چون بحر به طوفان خیزد ... معلوم شد که اسمش جدّا و قمی است. پس از خواندن شعر، سید خطاب به حاضران گفت: آقایان! علیه السلام از این جلسات که دور هم بنشینید و انواع غذاها را بخورید و چند بیت هم شعر بخوانید، راضی نیست. مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستید و مردانگی دارید، بروید سراغ محرومان، دردمندان و فقرا، یعنی همان کسانی که مورد عنایت علیه السلام بودند. اینجا نشسته‌اید و غذاها، شیرینی‌ها و شربت‌های خوشمزه می‌خورید، بعد می‌روید خانه و فکر می‌کنید که در مدح علیه السلام شعر گفته‌اید. صریح بگویم که باید وضعتان را عوض کنید و بروید سراغ محرومان جامعه. این را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بیرون رفت. پس از رفتن او تا مدتی همه بهت زده بودند... آن شب شاهد بودم که تعدادی از آنها بسیار گریه می‌کردند. آقای سپهر، بعدها می‌گفت: تعدادی از آن‌ها زندگی‌شان را تغییر دادند و رفتند و به رسیدگی به محرومان پرداختند. 📕 ابن سینای زمان، ص۹۷-۱۰۲. https://eitaa.com/Bayynat
✅ روزی مأمون به علیه السلام گفت: بزرگترین فضیلت علیه السلام که قرآن بر آن دلالت دارد را برایم بیان‌ کنید. حضرت فرمودند: فضیلتی که در مباهله است؛ زیرا خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ. (سوره آل عمران/۶۱) ⬅️ صلی الله علیه و آله علیهما السلام را فراخواند که به حکم قرآن پسران او حساب شدند. سپس علیه السلام را فراخواند که به حکم خدای عزّوجلّ نفس صلی الله علیه و آله قرار داده شد. این مطلب هم ثابت است که هیچ یک از مخلوقات خدای تعالی از صلی الله علیه و آله بالاتر و افضل نیست. بنابراین به حکم خدای عزوجلّ باید کسی از نفس (یعنی امیرالمومنین علیه السلام) بالاتر نباشد. 📚بحارالانوار، ج ۳۵، ص۲۵۷. https://eitaa.com/Bayynat
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 پایین آوردن پرچم‌های عزای علیه‌السلام توسط طالبان!!! ▪️خدایا! به حق سلام‌الله‌علیه رحمی بر شیعیان و محبان علی عليه‌السلام بفرما اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج و لا تُسلط علینا من لا یرحمنا بحرمه محمد و آله https://eitaa.com/Bayynat
✅ لقب ، چه زمانی به علیه‌السلام داده شد: در زمان که صلح صورت گرفت و حضرت به مدینه برگشت در کنار برادرش و تحت امر حضرت به دستگیری از نیازمندان مدینه پرداخت. ❇️هدایای کریمانه را به نیازمندان می‌رساند، نیازمندان نیز هرچه می‌خواستند به علیه السلام می‌گفتند و علیه السلام تهیه می‌نمود و به آنها می‌رساند، از آن دوره لقب گرفت، در این کاروان هم از مدینه تا کربلا تا آخرین نفس هرکس هرچه می‌خواست به علیه‌السلام می‌گفت. 🔹حتی علیه السلام از عباس می‌خواست که: 1- برو مهلت بگیر، 2- برو آب بیاور 📚باب الحسین. علامه میفرماید: استاد ما آسید علی آقا طباطبائی فرمود: در عالم مکاشفه دیدم که علیه السلام مظهر رحمت کلیه الهیه است و علیه السلام باب این رحمت است. ❇️ صلی الله علیه و آله مدینه علم است، علیه السلام باب این مدینه است، علیه السلام باب النبی است، علیه السلام هم مظهر رحمت است، علیه السلام باب الحسین است. لذا چقدر ظریف نوشته اند که علیه السلام به حروف ابجد می‌شود: 133 علیه السلام نیز به حروف ابجد می‌شود 133 علیه السلام مقام عصمت دارد: : 1-زیارت نامه معصوم توسط معصوم بیان می‌شود، زیارت نامه علیه السلام توسط امام معصوم بیان شده است. 2- علیه السلام با مضامین عالی که در شأن معصوم است او را خطاب می‌کند. 3- دفن علیه السلام را فقط خود امام علیه السلام انجام دادند‌ وقتی امام علیه السلام با بنی اسد برای دفن شهدا وارد کربلا شدند، تمام شهدا را با کمک بنی اسد انجام دادند، اما دو شهید را حضرت خودشان به تنهایی دفن کردند، یکی خود ، یکی هم عباس علیهماالسلام بود. 4- شرکت جبرئیل در دفن علیه السلام. در وقت دفن امام به بنی اسد فرمودند: "نَحّوُا عَنّی فان معی من یُعیننی" از من فاصله بگیرید، کسی هست که در دفن مرا کمک کند، یعنی جبرئیل در دفن قمر منیر بنی هاشم، حضرت این جمله را تکرار فرمودند و اجازه دخالت بنی اسد را در دفن علیه السلام ندادند. 5- شهادت دادن علیه السلام در زیارت قمر بنی هاشم دلیل بر عصمت او دارد. فرمودند: شهادت می‌دهم حق نصیحت را به جا آوردی و تلاش کردی، شهادت می‌دهم سستی نکردی و عقب ننشستی و با بصیرت پیش رفتی. 6-باز بودن چشم سلام الله علیه هنگام غسل علیه السلام وقتی علیه السلام بدن صلی الله علیه و آله را غسل می‌دادند، فضل ابن عباس آب می‌آورد و می‌داد دست امیرالمؤمنین. آقا یک دستمال به چشمان فضل ابن عباس بسته بود که چشم فضل نبیند، چون غیر معصوم نباید بدن عریان معصوم را ببیند. ❇️ اما وقتی علیه السلام بدن علیه السلام را غسل می‌دادند، آب می‌آورد،دیگر کسی چشمان عباس را نبست یعنی تو هم مثل مایی. 7-امام علیه السلام فرمودند: "الان انکسر ظهری" با مرگ غیر معصوم که کمر معصوم نمی‌شکند. 8- امام علیه السلام به او فرمودند: "بنفسی انت یا أخا" امام معصوم می‌فرماید: بنفسی انت. این جمله در عالم نظیر ندارد. امام معصوم اگر در کسی شایستگی نبیند چنین تعبیری به کار نمی‌برد، امام معصوم اهل غلو نیست اهل زیاده گویی نیست. "ما ینطق عن الهوی" "انفسنا- بنفسی" تعدادی از علماء آمدند محضر حضرت علیه السلام، سئوال کردند: بزرگ‌ترین فضیلت علیه السلام چیست؟ حضرت فرمودند: آیه مباهله چون خدا را نفس معرفی می‌کند. علیه السلام نفس است، چون حضرت فرمودند: حسین منی و أنا منی حسین. هم نفس است چون حضرت فرمودند: بنفسی انت یا أخا. در نتیجه نفس است. نکات جالب: 🔻نکته اول: ✳️ علیه السلام هارون پیامبر صلی الله علیه و آله است. "انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی" ✳️ علیه السلام هم هارون ابی عبدالله علیه‌السلام است، الا انه لیس بامام. نکته دوم: صلی الله علیه و آله به علیه السلام فرمودند: "أنت أخی فی الدنیا والأخرة" ❇️ لازمه این أخوت، تبعیت روح و جسم او از اکرم صلی الله علیه و آله است. علیه السلام هم اخ است، لازمه این اخوت تبعیت کامل از علیه السلام است. ❇️ لذا چون تبعیت کامل را در وجود می‌دیدند، فرمودند: یاأخا نکته سوم: صلی الله علیه و آله به علیه السلام فرمودند: 💫انت صاحب لوائی فی الدنیا والاخره هم در کربلا صاحب لواء امام علیهما السلام بود. نکته چهارم: ❇️ علیه السلام ساقی حوض کوثر است هم ملقب به سقا است. https://eitaa.com/Bayynat
❇️ علیه السلام فرمودند: 🔹 وَاعلَم أنَّكَ لَن تَكتَسِبَ شَيئا فَوقَ قوتِكَ إلاّ كُنتَ فيهِ خازِنا لِغَيرِكَ؛ يَكثُرُ فِي الدُّنيا بِهِ نَصَبُكَ، ويَحظى بِهِ وارِثُكَ، ويَطولُ مَعَهُ يَومَ القِيامَةِ حِسابُكَ ! فَاسعَد بِمالِكَ في حَياتِكَ، وقَدِّم لِيَومِ مَعادِكَ زادا يَكونُ أمامَكَ؛ فَإِنَّ السَّفَرَ بَعيدٌ، وَالمَوعِدَ القِيامَةُ، وَالمَورِدَ الجَنَّةُ أوِ النّارُ . 🔹 بدان كه هرگز، چيزى بيش از قُوتت به دست نمى آورى، مگر اين كه تو خزانه دار آن براى ديگران باشى. مايه رنج بسيار تو در دنيا مى شود و وارثت از آن بهره مند مى گردد و به سبب آن، حسابرسى تو در روز قيامت به درازا مى كشد! پس با مال خود در زندگى ات خوشبخت شو و براى معادت كه در پيش دارى، توشه اى بفرست؛ زيرا سفرى دور و دراز پيش رو دارى و وعده گاه، قيامت است و محلّ ورود، بهشت يا آتش. 📖 الإرشاد‌القلوب، ج۱، صفحه۲۳۴. اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج https://eitaa.com/Bayynat
❤️ علیه‌السلام فرمودند: 🍃 كار خوب انجام دهيد و هيچ كار خوبى را كوچك مشماريد؛ زيرا كوچك آن هم بزرگ است و اندكش بسيار. 📖 وسائل الشيعة، ج ۱، ص ۸۹. اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
❤️ علیه‌السلام فرمودند: 🍃 كار خوب انجام دهيد و هيچ كار خوبى را كوچك مشماريد؛ زيرا كوچك آن هم بزرگ است و اندكش بسيار. 📖 وسائل الشيعة، ج ۱، ص ۸۹. اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
💗 علیه ‏السلام: ‌ ☘️گشاده رویی تو، نشانگر بزرگواری و کرامت نفس توست.🌻 ‌ 📚غررالحکم، ج۳،
🖤 عليه السلام: 🍀 کار اندکی که ادامه اش میدهی از کار بسیاری که از آن خسته شوی امیوارکننده تر است 🍃 قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ، أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ حکمت 278 نهج البلاغه اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋