eitaa logo
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
473 دنبال‌کننده
18هزار عکس
13.3هزار ویدیو
129 فایل
🌸 ظـ‌ه‍وࢪ بسیاࢪ نزدیک استــ :( @Beh_to_az_door_salam ادمین تبادلات: @ya_zah_raa مدیر @Asmahasani12
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچوقت برای فهمیده شدن فریاد نزنید! آنکه شما را بفهمد؛ صدای سکوتتان را بهتر می شنود! 🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از این مدل استاد قرآن تا حالا دیده بودید؟ 😍 ماشاءالله ╭✾࿐༅••❤️💐🌙••༅࿐✾╮ 🕋الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻 ╰✾࿐༅••💐❤️🌙••༅࿐✾╯
بـه‌داشـته‌هاتـون‌توجه‌ڪنید . . بـه‌همـون‌پـول‌ڪمۍ‌ڪه‌دارید. بـه‌همـون‌خـونه‌نقلـۍ‌ڪه‌دارید. بـه‌همون‌مـدل‌گوشۍ‌ڪه‌دارید. بدونـید‌ڪه‌داشته‌هاۍ‌شمـا‌ممڪنه‌ ࢪویاۍ‌یڪۍ‌دیگه‌باشه‌؛ پس‌اینقدر‌ناشڪری‌نڪنید.. اینقدر‌به‌ڪمبود‌ایۍ‌ڪه‌داری‌فڪر‌نڪنید! فڪر‌ڪر‌دن‌و‌افسوس‌خوردن‌ به‌نداشته‌هاتون؛ باعث‌میشه‌داشـته‌هاتونو‌‌فراموش‌ڪنید‌ و‌قـدرشو‌ندونید.. زمانی‌متوجه‌میشید‌اون‌چیزی‌که‌داشتید چقدر‌ارزشمند‌بو‌دبراتون‌وبدونش مفید،ڪه‌ازدستش‌بدید.. پس‌تا‌وقتی‌که‌داریش‌و‌تادیـرنشده‌ از‌داشته‌هات‌لذت‌ببر‌وخداروشڪر ڪن‌بابت‌داشتنشون. توانایۍ‌لـذت‌بردن‌از چیزای‌ڪوچیک‌زندگی‌تون‌روداشته‌باشید!シ #ܝߺ̈ߺߺࡋܢߺ߭ࡏަܝ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج در محـضر خُــدا گنـاه نکنیم 📗🖇 💥💪
حسین‌ خودش‌بزرگت‌میکنه..:)❤️
سلامی از راه دور به حضرت عشق ...❤️ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیاز این روزامون : فروا الی الحسین . . فروا الی الحسین . . فروا الی الحسین (: 💔
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
. #به_نام_خدای_مهدی . #قلبم_برای_تو❤❤ . 🔮قسمت سیزدهم . -خواستگار چیه 😨؟! -یه جور خوردنیه 😑خب خواستگا
. . ❤❤ . 🔮 . . عجب 😀خب اگه اجازه بدین دیگه حرفهای جدی بزنیم... . -بفرمایین..اجازه ما هم دست شماست...☺ . -خب پس شما شروع کنین☺ . -من که شما رو دیدم حرفام یادم رفت...شما بفرمایین😊 . -باشه پس...اقا میلاد فک کنم از نوع حجاب و پوششم فهمیده باشین اعتقاداتم چجوریه و... . -بله...بله...چطور؟! . -میخواستم نظر شما رو درباره دین و اعتقاداتتون بدونم... . -خواهش میکنم..راستیتش من دینداری برام خیلی مهمه ولی نظرم درباره دین خاصه... دینداری یه چیز شخصیه نه تحمیلی و چیزی هست که هر کس تو خودش داره ولی نباید اونو تو همه ابعاد زندگیش گسترش بده...در ضمن من با سیاست و اینجور چیزها هم رابطه خوبی ندارم...به نظرم نباید این دوتا باهم قاطی بشن.. آدم میتونه دیندار باشه ولی سیاسی نباشه 😊 . -پس شما نماز میخونید و روزه میگیرید دیگه؟! . -اختیار دارید...نه تنها میخونم بلکه حتما هم باید اول وقت باشه... . -چه خوب😊... . و با هم از این در و اون در صحبت کردیم و نفهمیدیم چجوری زمان گذشت که با صدای مامانم پشت در یهو به خودمون اومدیم... . -مریم جان؟! صحبتاتون تموم نشد؟؟ما که بیرون حرفامون تموم شده داریم در و دیوار رو نگاه میکنیم 😀 . -الان میایم مامان جان... . -آقا میلاد: گرم صحبت شدیم نفهمیدیم زمان چجوری گذشت...بریم مریم خانم... . دوتایی به طرف پذیرایی و خانواده ها حرکت کردیم که عصمت خانم گفت: -به به...بالاخره اومدین پس😊 . -آقا میلاد:آره مامان جان... کنار مریم خانم آدم زمان از دستش میره..ببخشید معطل شدین😊 . اونشب گذشت و رفتن و من تا صبح داشتم به حرفهای میلاد فکر میکردم...راستیتش شخصیتش برام ایده آل بود...ظاهر مذهبی نداشت و به روز و شیک بود ولی از حرفهاش معلوم بود که دین براش خیلی مهمه... صبح شد که دیدم مامانم اومد تو اتاقم... . -عروس خانم؟! بیداری؟! -آره مامان جان...جانم؟! -راستیتش دیشب میخواستم باهات حرف بزنم ولی گفتم بزارم یکم فکراتو کنی بعدا خب دخترم نظرت چیه؟! . -در مورد چی؟؟ . -در مورد آب شدن یخ های قطب جنوب 😐😐خب درباره میلاد دیگه؟؟ . -در مورد یخ های قطب جنوب که منفیه 😀😀ولی آقا میلاد به نظر پسر خوبی میاد ولی باید بیشتر باهاش آشنا بشم... . . بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
. #به_نام_خدای_مهدی . #قلبم_برای_تو❤❤ . 🔮#قسمت_چهاردهم . . عجب 😀خب اگه اجازه بدین دیگه حرفهای جدی بز
. ❤❤ . 🔮 خب دخترم نظرت چیه؟! . -در مورد چی؟؟ . -در مورد آب شدن یخ های قطب جنوب 😐😐خب درباره میلاد دیگه؟؟ . -در مورد یخ های قطب جنوب که منفیه 😀😀ولی آقا میلاد به نظر پسر خوبی میاد ولی باید بیشتر باهاش آشنا بشم... . -خب پس😉 یعنی مبارکه 😆 . -گفتم که مامان...باید بیشتر فکر کنم 😐 . -من دخترم رو بهتر میشناسم...چیزی رو نخواد از همون اول میگه 😊 . -امان از دست شما مامان 😀 . چند روز از این ماجرا گذشت و قرار شد با اجازه خانواده ها من و آقا میلاد باهم بیرون بریم و بیشتر آشنا بشیم...امروز ساعت ده کلاس داشتم ولی به خاطر قرارمون نرفتم... زنگ زدم به زهرا: -سلام زهرایی؟! خوبی؟! -سلام عروس خانم...تو بهتری؟؟چه خبرا؟؟ -میخواستم بگم امروز کلاس نمیتونم بیام...استاد چیز خاصی گفت برام بفرست -ای بابا😕...چرا آخه؟؟ تازه خوشحال بودم امروز میبینمت سیر تا پیاز خواستگاریتو برام تعریف کنی 😐 -میخوام باهاش بیرون برم 😊 -ااااااا...پس مبالکه علوس خانم 😉 -حالا که چیزی معلوم نیست 😊برام دعا کن زهرایی -فعلا که شما مستجاب الدعوه ای 😀😀 . . قرار بود ساعت 10 آقا میلا دنبالم بیاد ولی من یکم زودتر آماده شدم و پایین رفتم و دیدم جلو در تو ماشینش نشسته.... . -ااااا...شما اینجایید آقا میلاد؟! . -بله مریم خانم 😊 . -قرارمون ده بود...از کی اومدین؟! . -یه نیم ساعتی میشه...راستیتش از دیشب اصلا آروم و قرار نداشتم و دوست داشتم زودتر صبح بشه و بیام خدمتتون 😊 . -ای بابا...خب چرا زنگ در رو نزدین 😯 . -نخواستم مزاحم بشم...من زود اومدم دلیلی نداره شما هم زود بیاین 😊 . این حرفهاش به دلم مینشست وبهم یه اطمینان خاصی میداد ☺ . 🔮از زبان سهیل . بعد از اون روز یه هفته تو خودم بودم و حوصله هیچکاری نداشتم... . گاهی اوقات از تصمیمم پشیمون میشدم و میگفتم سهیل مگه بیکار بودی توبه کردی؟!داشت بهت خوش میگذشت 😕 اما سریع از حرفم پشیمون میشدم...😔 . کلافه بودم...نمیدونستم باید چیکار کنم... نه دیگه با دوستام در ارتباط بودم که باهاشون بیرون برم... نه انگیزه ای برای دانشگاه رفتن داشتم و نه هیچی... . یهو یاد حرف یکی از بچه های بسیج افتادم که گفته بود شهدا رو الگو قرار بده بهت کمک میکنن... اما چطوری؟! . تا صبح با خودم فکر کردم و کلنجار رفتم و تازه صبح خوابم برد... یهو بیدار شدم و یادم اومد درست هفته پیش بود که اون خانم رو دیده بودم و... 😔 اگه اشتباه نکنم ساعت ده کلاس داشت... . بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
#به_نام_خدای_مهدی . #قلبم_برای_تو❤❤ . 🔮#قسمت_پانزدهم خب دخترم نظرت چیه؟! . -در مورد چی؟؟ . -در مورد
. . ❤❤ . 🔮قسمت_شانزدهم . -سلام خانم...ببخشید؟! -سلام...بفرمایین؟! -میخواستم یه سئوالی ازتون بپرسم😕 -بفرمایین...فقط سریع تر...چون نمیخوام دوستام ببینن و فکر دیگه ای کنن 😐 -چشم...اصلا قصد مزاحمت ندارم...میخواستم بپرسم اون خانمی که هفته پیش باهاتون بود امروز تشریف ندارن؟😯 -نه آقای محترم...ایشون امروز کار داشتن دانشگاه نیومدن . میخواستم بپرسم دیگه کی کلاس داره ولی روم نشد و خجالت کشیدم 😕 . -ممنونم ازتون...ببخشید مزاحم شدم🙏 -خواهش میکنم..خداحافظ . خداحافظی کردم و پله ها رو آروم آروم پایین اومدم تا رسیدم به دفتر بسیج... بچه ها تو دفتر بودن -بههههه...سهیل خان...خوش اومدی آقا...کجایی تو؟! -سلام...این هفته یکم کسالت داشتم خونه بودم 😕 -چی شده بود؟! مورچه گازت گرفته بود؟!😀 -شاید 😔خب دیگه چه خبرا؟؟ -هیچی این هفته مراسم دفاع مقدس داریم...دوست داری کمک کن.. -باشه حتما...راستیتش یه سئوالم داشتم -جان دل؟! -تصمیم گرفتم اطلاعاتم یکم راجب شهدا بیشتر بشه ولی خب نمیدونم چیکار کنم...یه جورایی میخوام شهدا رو الگوم قرار بدم😕 . -چه عالییی رفیق...بسم الله....من توصیه میکنم دوتا کتاب خاکهای نرم کوشک و سلام بر ابراهیم که تو کتاب خونه بسیج هم هست رو برداری و بخونی به عنوان قدم اول...بعد به قول آقا مصطفی صدر زاده یه رفیق شهید برا خودت انتخاب کنی...کسی که بتونی باهاش درد دل کنی😊 . -چه خوب...حتما...پس من این کتابها رو میبرم خونه . -باشه.. . بعد چند دقیقه از بچه ها خداحافظی کردم و به سمت خونه رفتم و شروع به خوندن کتابها کردم که مامانم آروم وارد اتاقم شد .. فهمیدم که یه کار مهمی داره -پسرم چیکار میکنی؟؟😯 -دارم کتاب میخونم مامان...جانم؟! کار داشتین؟؟ -نه...چرا...راستش امروز صبح عصمت خاله با دخترش اومده بودن اینجا (عصمت خاله از دوستهای قدیم مامانمه و ما سالهاست باهاشون رفت و آمد خونوادگی داریم) -ااااا...به سلامتی😊خوب بودن؟؟چی میگفتن که؟؟ . -هیچی...دلش تنگ شده بود...در ضمن میگفتن برا پسرش میلاد خواستگاری رفتن منتظر جواب دختره ان . -به به...پس خوش خبر بودن 😊ان شاالله خوشبخت بشن؟؟ دختره کیه؟؟ همکلاسیش بود؟! -نه گفت همبازیشه... -همبازی؟!😯😨 -هم بازی بچگی دیگه...گویا همسایه اون خونه قدیمیشونه... -آها...😐...اره یه چیزایی یادم میاد...اون موقع ما هم هر وقت میرفتیم خونشون بچه های همسایه تو حیاطشون بودن... . -خب حالا میلاد رو ولش...ندیدی معصومه چه خانمی شده 😊😉 . -به سلامتی 😐 . -بی ذوق 😑 . . بامــــاهمـــراه باشــید🌹
ذکر حضرت زهرا(:
وقتی مجروح میشد:🙂✌🏻
انشءالله همه با هم بعد آزادی فلسطین میریم مسجد الاقصی ❤️‍🩹
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفیقی‌میگفت: شھید‌،‌شھید‌می‌شود مـامُرده‌هـا‌هم،‌خواهیم‌مُر هـرآنطورکه‌زندگی‌کنیم هم‌آنطور‌می‌رویم... شھیدانه‌زندگۍکنیم⁩⁩. . . !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹بِٮـــمِ‌‌اللّٰھ‌الرَّحمٰـنِْ‌الرَّحیـٓم› 🖐🏻!
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ اللّهِ فِی خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللّهِ الَّذِی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ،
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِیِّکَ وَ ابْنِ أَوْلِیَائِکَ الَّذِینَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیرا اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ لِدِینِکَ وَ انْصُرْ بِهِ أَوْلِیَاءَکَ وَ أَوْلِیَاءَهُ وَ شِیعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُمْ اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ آُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ خَلْقِکَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ یُوصَلَ إِلَیْهِ بِسُوءٍ وَ احْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَ آلَ رَسُولِکَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ أَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِیهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَ اقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَهَ الْکُفْرِ وَ اقْتُلْ بِهِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ جَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ حَیْثُ آَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بِحْرِهَا وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلا وَأَظْهِرْ بِهِ دِینَ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ وَ اجْعَلْنِی اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ أَرِنِی فِی آلِ مُحَمَّدٍ مَا یَأْمُلُونَ وَ فِی عَدُوِّهِمْ مَا یَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ.
ali-fani-8.mp3
21.06M
🌸دعــــــــــاۍ‌عــــــــــــــــــــــھد🌸 صبحٺ بخیر آقاۍ مݩ آقاۍ دݪتنگۍ💔 صبحٺ بخیر آقاۍ مݩ آقاۍ تنهایۍ💔 قرار‌صبحگاھے‌موݩ💕:) العجݪ‌‌العجݪ‌یآ‌صاحب‌الزماݩ 🍀
سلام آقا صلی الله علیک یا اباعبدالله دوست دارم آقا ❤️
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶شور|کجابرم حسین...