eitaa logo
بهشت ایران
2.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
1 فایل
🌷🌹گلزار شهدای بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها قطعه‌ای از بهشت است که با عطر آسمانی بیش از ۳۴ هزار شهید معطر شده است این رسانه مرجعی برای معرفی قهرمانانی(شهدا، مشاهیر و مفاخر) است که تاریخ و آینده این سرزمین را رقم زدند و اکنون در #بهشت_ایران آرمیده‌اند
مشاهده در ایتا
دانلود
اوج‌ گرمای اهواز بود. بلند شد، دريچه‌ كولر اتاقش‌ را بست‌. گفت‌ به‌ ياد بسيجی‌هایی كه‌ زير آفتاب‌ گرم‌ می‌جنگند! از کتاب یادگاران ج۴ بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
📸 تصویر زیبا و دیده نشده از شهید والا مقام حاج قاسمِ عزیز بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
در اداره خیلی سعه‌ی صدر در برخورد با مراجعه‌کنندگان داشت. یادمه پیرمردی آمده بود که به سختی گوش‌هایش می‌شنید. علی آقا یکی دو ساعت معطل شد تا کار آن پیرمرد به نحو احسن انجام شود. ذره‌ای اخم و ناراحتی در وجودش نمی‌دیدم. بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🌷 زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و ُیک مرد با یک بچه مونده بودن وسط راه. من و علی هم از منطقه بر میگشتیم. تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون. پرسید: کجا میرین؟ مرد گفت: کرمانشاه. علی گفت: رانندگی بلدی گفت بله بلدم. علی رو کرد به من گفت: سعید بریم عقب. مرد با زن و بچه اش رفتن جلو و ما هم عقب تویوتا. عقب خیلی سرد بود، گفتم: آخه این آدم رو میشناسی که این جوری بهش اعتماد کردی؟ اون هم مثل من میلرزید، لبخندی زد و گفت: آره، اینا همون کوخ نشینایی هستن که امام فرمود به تمام کاخ نشین ها شرف دارن. تمام سختی های ما توی جبهه به خاطر ایناس... 📚 شهید ‌بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
حاجی دنیای نیروهایش بود .. فرمانده بود؛ ولی هیچ‌کس ندید جلوی تویوتا بنشیند. یک تکه ابر داشت عقب تویوتا. هر کجا می‌خواست برود، اگر راننده نبود می‌دوید می‌نشست پشت تویوتا روی همان تکه ابر. کسی هم اصرار نمی‌کرد جلو بنشاندش. چون می‌دانستند فایده ندارد .. راوی حاج حسین یکتا فرمانده عملیات غرب کشور بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
جلسه‌ای در هویزه برای سازماندهی گردان انصارالحسین (ع) تشکیل شد. از علی آقا هم خواسته شد تا برود. من را صدا کرد و گفت: می‌خوام برم هویزه. ماشین داری؟ گفتم: بله. سرباز هم هست. من می‌شینم پشت فرمون و سرباز رو می‌فرستم قسمت بار. شما هم بنشینید جلو. علی آقا نگاهی به من کرد و گفت: چرا این کار رو می‌کنی؟ چرا نمی‌ذاری سرباز کنار من، جلو بشینه؟ گفتم: می‌خوام شما راحت باشین. گفت: نه، هیچ وقت این کار رو نکن. سرباز با من فرقی نداره. همه‌ی ما آمدیم این‌جا به تکلیفمان عمل کنیم و با دشمن بجنگیم. اگر سرباز کنار من بشینه خیلی بهتره! بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
📱اولین بانوان شهیده بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
یاد حرف بابام خدابیامرز افتادم؛ همیشه می‌گفت: «بیا از این شغل دست بردار عباس آقا. خلبانی شغل خطرناکیه، بیایید همین بازار، حجره‌ای بگیرید، بچسبید به کسب‌وکار.» تو هم هر بار می‌گفتی: «حاجی، من مرد آسمونام، روی زمین بلد نیستم کاری بکنم.» راوی همسر شهید برشی از کتاب "آسمان" بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
✍🏼 «دوست دارم کسانی که بعد از من می‌آیند، با انگیزه دو چندان و خیلی قوی‌تر از ما، ما که چیزی نیستیم، کسانی بیایند که برای نفرات بعد از خود الگو باشند. بچه‌های زیادی از گرانبهاترین چیز که زندگی‌شان بوده و از آن با ارزش‌تر نداشتند، گذشتند، کاری بکنیم که فردا شرمنده این شهدا نباشیم.» شهید مدافع حرم نام جهادی: فاتح مسئولیت: جانشین فرمانده لشکر فاطمیون بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🌷 نوک پوتین‌هایش را می‌کوبید به سنگ. گفت داری چیکار میکنی؟ -نمی‌ره تو پام. -خب بندش رو باز کن. -کی حوصله داره. رفت جلو. خم شد که بندهایش را باز کند، خجالت کشید. پایش را کشید عقب. گفت نه، خودم درستش میکنم. گفت یادت باشه این لباس و پوتین و کوله‌ پشتی‌ای که داریم ازشون استفاده می‌کنیم، نمی‌شه همین‌جوری هدرش داد. بیت‌الماله... 📚 شهید حاج حسن شوکت‌پور، کتاب حدیث آرزومندی، ص۸۲ بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
رفتند که در دل، دلِ ما عشق نمیرد رفتند که زیباییِ این راز بماند . . . شاعر بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca