گوشه خاکریز افتاده بود زخمی. آب می‌خواست. گفتیم: آب برایت خوب نیست؛ اما باز اصرار می‌کرد. مصطفی گفت: آب می‌دهم به شرطی که کم بخوری. به خاطر خون‌ریزی برایت خوب نیست. وقتی آب دادیم ظرف آب را از نزدیکی لب‌های خشکیده‌اش برگرداند و گفت: این لحظات آخر بگذار مثل اربابم تشنه شهید شوم. رو به کربلا، با صدایی لرزان گفت: السلام علیک... و اینگونه به شهادت رسید.🍃🌸 شهید #علی_نوری از کتاب "مصطفی" بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

به یاد شهدای #مدافع_حرم در پیاده‌روی اربعین بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

با اینکه خیلی دوست داشتم ببینمت، اما نشد... چون من صدای کمک خواستن بچه شیعیان را می‌شنیدم و نمی‌توانستم به صدای کمک خواستن آن‌ها جواب ندهم...🌱 فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع‌حرم #سجاد_طاهرنیا "خطاب به پسرش که بعد از اعزام او به سوریه متولد شد و هرگز او را ندید" بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

شهید نظر می‌کند به وجه‌اللَّه و این نظر به وجه‌اللَّه راحت است برای هر نبی و هر شهید. ✨ #امام_خمینی(ره) بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

«اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ» آنجا که شما بال کشیدید پر جبرائیل عشق می‌سوزد✨ آنجا جز نبی عشق را بار نمی‌دهند... و جز او و اوصیائش یعنی آن‌ها که زمین نسبیت را به آسمان اطلاق پیوند می‌دهند... دیگر کیست که بتواند بر معراج انقطاع کامل، پای نهد؟! شهید #آوینی🍃 بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

این را همه بدانید! من به جنگ نیامده‏‌ام به‌خاطر غرور و تکبر و نه به‌خاطر ترس از آتش دوزخ و نه به‌خاطر خوب و راحت بودن دربهشت و نه به‌خاطر شهید شدن، که این نوع طرز فکر، شرک است. من به‌خاطر رضای خدا به جنگ آمده‌ام؛ همین و بس!🌱 فرازی از وصیتنامه شهید #رضا_حسن‌پور معاون لشکر ۱۷ علی‌بن ابیطالب ۲۳ آذر ۱۳۳۹_۱۴ اسفند۱۳۶۲_ مجنون آرمیده در گلزار شهدای قزوین بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

جمله‌ای از شهید مهدی زین‌الدین در وصف معاونش شهید رضا حسن‌پور "حسن‌پور برای من حکم یک لشکر را داشت، اگر کسی برای من و این لشکر حساب باز کرده، به‌خاطر شجاعت حسن‌پور است." شهید #رضا_حسن‌پور راوی رستمعلی رفیعی بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

عراقی‌ها تیربارهایشان را گرفته بودند داخل نیزار و یک‌ریز سرب داغ می‌ریختند روی سرمان. جهنمی شده بود جزیره. جان پناهی هم نداشتیم؛ نه خاکریزی بود، نه سنگری. فقط آب بود و نیزار. مجروح‌ها داخل قایق فریاد می‌زدند. امکانات پشتیبانی نبود. آبراه‌ها را گم کرده بودیم. هیچ‌جور نمی‌شد مقاومت کرد. برگشتیم عقب. بی‌سیم زد به مهدی زین‌الدین «هر کاری تونستیم کردیم، ولی امکانش نیست بریم روی جزایر.» صدای آقا مهدی از پشت بی‌سیم می‌آمد «رضا جان! نمی‌خوای دل حبیبت رو شاد کنی؟ امید امام به ما و این عملیاته.»💚 موتور قایق را روشن کرد. راه افتادیم سمت جزیره. نزدیکی‌های صبح بود که جزایر شمالی را گرفتیم. اشک شوق توی چشم‌هایش جمع شده بود. بی‌سیم زد به آقا مهدی «به امام بگو نگران نباشن. ما به تکلیف‌مون عمل کردیم. هر طور شده جزایر رو حفظ می‌کنیم.»🌿 از کتاب "طلایه‌داران جبهه حق" شهید #رضا_حسن‌پور معاون شهید #مهدی_زین‌الدین بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

آدم وقتی امام رو می بینه، تازه می‌فهمه اسلام یعنی چه! شهید زین‌الدین یکی دوبار که رفت دیدار امام، تا چند روز حال عجیبی داشت. ساکت بود. می‌نشست و خیره می‌شد به یک نقطه می‌گفت: «آدم وقتی امام رو می‌بینه، تازه می‌فهمه اسلام یعنی چه. چه‌قدر مسلمون بودن راحته. چه‌قدر شیرینه.» می‌گفت: «دلش مثل دریاست. هیچ‌چیز نمی‌تونه آرامششو به هم بزنه. کاش نصف اون صبر و آرامش، توی دل ما بود.»✨💖 شهید #مهدی_زین‌الدین از کتاب "زین‌الدین به روایت همسر" بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

رفتار جوانمردانه‌ شهید #مهدی_زین‌الدین با سرهنگ عراقی که به او سیلی زده بود بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

اگر ذره‌ای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن می‌شویم و مرگ در این راه را افتخار می‌دانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیه‌ای داشتم، حتماً به این مردم تقدیم می‌کنم. #شهید_حسین_خلعتبری بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

شهید #حسین_خلعتبری معروف به "شکارچی اوزا" بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca