#حضرت_فاطمه_س
🥀 همه زندگی اش به جهاد می ماند.
یک تلاش سخت برای خوب زیستن. برای بنده زیستن. یک تمرین سخت برای شاکر بودن در هر حال.
✨سلمان دیده بودش در حالی که با دستاس جو را آسیاب می کرد. چوب آسياب خون آلود شده بود از زخم تاول های دستش. حسین کوچکش قدری آن طرف تر از گرسنگی گریه می کرد. سلمان جلو رفته بود و دستاس را گرفته بود که فاطمه(س) حسین را آرام کند.
✨روز دیگر پیامبر دیده بودش که پیراهنی ساده و کم ارزش پوشیده؛ با دستی دستاس را می گرداند و با دست دیگر حسین را توی آغوش اش گرفته و شیر می دهد. 🥀
✨حسن (ع) را می نشاند روی پاهایش، با او بازی می کرد، برایش شعر می خواند؛ «اشبه أباک یا حسن..» حسین (ع) را توی آغوش می گرفت، می بوسید و برایش بداهه شعر می سرود؛ «انت شبية بابی، لست شبيها بعلی!»
✨علی (ع) مادر و را تماشا می کرد و لبخند می زد. بچه هاش را با «روشنی چشمم»، «میوه دلم» صدا می کرد و جوابشان را می داد. 🥀
✨انفاق را به بچه ها یاد می داد؛ حتی اگر سه روز پیاپی باشد که روزه گرفته باشند و گرسنگی جانشان را به لب رسانده باشد، باز هم «فقیر» و «یتیم» و «اسیری» که در خانه آمده بودند مقدم بودند برای خوردن نان جو که تنها خوراکی سفره افطارشان بود. 🥀
✨بعدها بچه ها که هر کدام مردی شده بودند، خیلی وقت ها خودشان را «پسرفاطمه » معرفی می کردند. سرشان را بالا می گرفتند وقتی می گفتند تربیت شده دامان چه مادری هستند.
🌟این روزها می شود نشست و به بهانه #فاطميه، سيره او را مرور کرد. بانویی که از آسمان آمده بود اما لحظه های جاری زندگی زمینی اش در مادری و همسری و بندگی، هنوز هم بعد صدها سال می تواند مکتبی باشد برای خودش. توی زمانه ای که همه در به در به دنبال سبکی برای زندگی هستند...
#ایام_فاطمیه
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
http://Eitaa.com/Beheshtenoor