هیچ درختی به خاطر پناه دادن به کبوترها، بی بار و برگ نشده است. تکیه گاه باشیم، مهربانی سخت نیست. #مهربانی #کارگروه_دختران_بهشتی 🆔@Beheshtii_girls

کینه‌ ورزی همچون ذغال داغی می‌ماند، که با هدف پرتاب کردن به سمت فرد دیگری در دست خود نگه داری؛ این تو هستی که می‌سوزی...! #یاد_بگیریم #مهربانی #کارگروه_دختران_بهشتی 🆔@Beheshtii_girls

آدمها همیشه نیاز به نصیحت ندارند گاهی تنها چیزی که واقعا به آن محتاجند دستی است که بگیرد گوشی است که بشنود و قلبی است که آنها را درک کند ♥️ #مهربانی #کارگروه_دختران_بهشتی 🆔@Beheshtii_girls

و‌ ما‌ در‌ هیاهویِ‌ روزگار اگر‌ آرامیم، دلمان‌ به‌ خدا‌ گرم‌ است… 🍃 ‌فقط خدا...😍 #خدا #مهربانی #کارگروه_دختران_بهشتی 🆔@Beheshtii_girls

گاهی برای داشتنِ بعضی چیزا تـو زندگیمون خیلی عجلہ می کنیم و وقتـی نمیشـہ، احساس نـا امیـدی می‌کنیم. اما هر چیزی زمانی داره و حکـمتـی پشتـش هسـت کـه مـا نمی‌دونیم ! + صبور باشیم :)💚🌿 #خدا #مهربانی #کارگروه_دختران_بهشتی 🆔@Beheshtii_girls

كودكى از خدا پرسيد: به من گفتند كه تو مرا فردا به زمين خواهى فرستاد. امّا با وجود كوچكى و بى پناه بودنم چگونه قرار است زندگى كنم؟! خداوند گفت: فرشته تو آنجا منتظرت خواهد بود، و از تو مراقبت خواهد كرد. حتّى اگر به قيمت جانش تمام شود. کودک پرسید: خدايا لطفا اسم فرشته ام را را بگو؟ خداوند پاسخ داد: تو او را مادر صدا خواهى كرد... مادرم تو چگونه آنقدر مهربانی...❤ #مادر #مهربانی #کارگروه_دختران_بهشتی 🆔@Beheshtii_girls

زندگی دفتری از خاطره‌هاست... یک نفر در دل شب یک نفر در دل خاک یک نفر همدم خوشبختی‌هاست یک نفر همسفر سختی‌هاست چشم تا باز کنیم، عمرمان می‌گذرد! آنچه باقی‌ست فقط خوبی‌هاست… #خوبی #مهربانی #کارگروه_دختران_بهشتی 🆔@Beheshtii_girls

گاهی خداوند می‌ خواهد با دست تو، دست دیگر بندگانش را بگیرد. وقتی دستی را به یاری میگیری، بدان که دست دیگرت در دست خداست... بهم کمک کنیم🌿 #مهربانی #کارگروه_دختران_بهشتی 🆔@Beheshtii_girls

بزرگترین هدیه ای که یک نفر می تونی بدی؛ اینه که لبخندو رو لباشون بیاری. #مهربانی #کارگروه_دختران_بهشتی 🆔@Beheshtii_girls

هیچ کس در بستر مرگ آرزو نکرد که کاش بیشتر کار کرده بود و ثروت انباشته بود، اما بسیاری آرزو کردند که کاش با عزیزانشان مهربانتر بودند...! #مهربانی @Beheshtii_girls

باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم، آن پیرمرد را می بینی؟ شرط می بندم زودتر از تو کُتش را از تنش در می آورم. آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدیدتر می شد پیرمرد کت را محکمتر به خود می پیچید. سرانجام باد تسلیم شد. آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و کتش را از تن درآورد. آفتاب گفت: محبت قوی تر از خشم است. در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم از طوفان خشم و جنگ، راهگشاتر است... #حرف_حق #مهربانی @Beheshtii_girls

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت! پرسیدند: «چه می کنی؟!» پاسخ داد: «در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.» گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد. گفت: «شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که خداوند می پرسد زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟ پاسخ میدهم: هر آنچه از من بر می آمد. #مهربانی @Beheshtii_girls