eitaa logo
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
4.6هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.1هزار ویدیو
531 فایل
🌷بهترین مسیر خوشبختی🌷 #تخریب_چی کانال⇩⇩⇩ @mosaferbehesht133 ⇯⇯⇯⇯⇯⇯⇯⇯ سلام خیلی خوش آمدید تبلیغ و تبادل هم داریم @mosaferbehesht133 Yarab89 https://daigo.ir/secret/9499154387 نقد و پیشنهادها
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم صبحتون بخیر✋
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
#لذت_بندگی ۲۱۴ #کلیدی_ترین_علاقه ۹ "روحیه ترک راحتی" 🌷بسم الله الرحمن الرحیم عرض کردیم که بعضی
۲۱۵ ۱۰ "عزت بدون راحتی" 🌷بسم الله الرحمن الرحیم بحثمون سر این بود که ما مصادیق راحتی رو بشناسیم و با اون ها مبارزه کنیم👌 ببینید امیر المومنین فداش بشم وقتی که حضرت زهرا سلام الله علیها به شهادت رسیدند وقتی که می خواستن ازدواج کنند بعد از حضرت زهرا فداش بشم به برادرش عقیل فرمودند که یه همسر ویژه ای می خوام 👌👌 یجورایی این داستان مربوط به بحث ما هستش از نظر شجاعت💪 به هر حال فرزندان این بانو قراره برادران ابی عبدالله الحسین علیه السلام بشن 🌷🌷 حالا داستان ازدواجش رو بارها عرض کردیم و اطلاع دارید👌 از یه قبیله ای بانوی بزرگواری به نام ام البنین انتخاب شد ✅✅ اونم از یه خانواده ای که واقعا سخت کوش بودن به قول معروف این خانواده با شمشیر بزرگ شدن ✔️✔️ مخصوصا خود این بانو یه ویژگی های برجسته ای داشت که اگه تو این فرهنگ نبود اگه می خواستن این بانو رو در شرق یاغرب مثلا معرفی کنند یه جلوه ی خاصی می دادن ✅✅ ولی فرهنگ ما یه حریم هایی داره که نمی تونیم بیشتر توضیح بدیم👌 یه زن شجاع که بویی از جنگنده گی برده خود ایشون هم اهل سخت کوشی و ... بودند ✔️✔️ تو یه خانواده ای که اکثرا جنگجو بودن دیگران هم با پول های کلان رفته بودن خواستگاری ایشون ولی ایشون قبول نکرده بودن👌 وقتی با علی بن ابی طالب فداش بشم ازدواج کردن👌 اومدن گفتن من کنیز این خانه ام ✅✅ اومد در خانه ی امیرالمومنین اصلا برای خودش ارزش و مقامی داشت👌 محمدبن حنفیه هم فرزند امام علی علیه السلام هست وقتی تو جنگ ها کم میورد و یا ترس می گرفت حضرت می فرمود این ترس بخاطر مادرش هست ✔️✔️ مادران بزرگوار حواستون باشه؛ این خودسازی که می کنید ژن ها منتقل میشه👌👌 چقدر خوبه که ما مدارسی داشته باشیم مادر خوب تربیت کنن👌👌 این مادر خوب فردا هم بچه ی خوب تربیت میکنه ✅✅ حضرت ام البنین فداش بشم اومدن تو خونه نامش هم ظاهرا فاطمه بود؛ خودشون تقاضا کردن علی جان بهم فاطمه نگید✔️✔️ آقا من کجا؟؟ و مادر حسنین کجا؟؟ من کنیز این خانه ام👌 ببینید معرفت رو ؟؟؟؟؟؟ 🌷🌷 برای آدم هایی که سخت کوش و خودساخته باشن کار آسونیه👌👌 وقتی عاشق بشن خیلی سریع فداشون می شن ✅✅ تا اینکه خدا بهش فرزندی داد به نام ابالفضل العباس سلام الله علیه ✅✅ آفرین بر این مادر که چنین فرزندی رو تربیت کرد ادب حضرت عباس سلام الله علیه 👌👌 تا لحظه ی آخر اصلا امام حسین فداش بشم رو برادر خطاب نکرد✔️ همش عرض می کرد سیدی و مولای آقای من و مولای من👌👌 اما یه جا همین عباس امام حسین علیه السلام رو برادر صدا زد ؛ وقتی که از اسب به زمین افتاد ◾️🌷🌷◾️ یوقت صدا زد 👈اخا ؛ادرک اخاک برادر جان؛ برادرت رو دریاب آقا امام حسین علیه السلام اومدن بالین برادرش فرمودن 👈 الان انکسر ظهری.... برادرجان پشتم شکست الا لعنت الله علی القوم الظالمین ◾️🌷◾️🌷◾️🌷◾️🌷◾️🌷◾️ وصلی الله علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت◾️🌷👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☕️🍰☕️🍰☕️ ۸۲ مثل چاي قند پهلو!☕️ 🌀توی هیئت‌های خیلی بزرگ، حتماً دیده‌اي، یک نفر سینی به دست است و فقط چاي میدهد ☕️ و خیلی طول نمیکشد که دیگري با ظرفی پر از قند از راه میرسد.🍬 👦حالا بچه ها که با هیئت آشنا نیستند تا چاي آمد، از قند می‌پرسند🤔 👱 اما بزرگترها چون ماجرا را خوب می‌دانند آرام و صبورند و از بچه ها می‌خواهند که صبوري کنند.✅ ⬅️حال یادمان باشد: ⬇️ 🌏دنیا هیئت خداست و غم‌ها، غصه ها، ناگواري‌ها و تلخی‌ها چیزي شبیه چاي تلخ است ✔️ و از آنطرف راحتی‌ها و شادي‌ها و شیرینی‌ها همانند قند است.🍬🍬 Ⓜ️پس اگر در زندگی غم و غصه اي سراغت آمد مبادا بیتابی کنی،❎ مبادا بیقراري کنی. ❎ آرام باش چون دیر یا زود قند شادي در راه است.💯 ❤️این سخن امیر المومنین علی(ع) است که فرمود: ↩️« لِکُلِّ هَمًّ فَرَجٌ » براي هر غصه‌اي شادي است.↪️ [اي دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور] [دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نگشت دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور] [هان مشو نومید چون واقف نهاي از سر غیب باشد اندر پرده، بازيها] @TanhamasirLezatbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به پول و دارایی‌های افراد پولدار غبطه می‌خوری؟! ✨ایمان_به_غیب 🍃استاد ماندگاری #کلیپ ۵۳ -------------------- 🌺تنها مسیر لذت بندگی @TanhamasirLezatbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم شبتون بخیر✋
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
#خانواده_تربیت ۷۴ #تعریف_خانواده ۲۰ 🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم عرض کردیم که هر چقدر تلقی ما از پدی
۷۵ ۲۱ 🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم در جلسه های قبل عرض کردیم که گفتگو کردن یکمی باعث میشه که ما بتونیم تعریفی از پدیده ها داشته باشیم👌👌 بذارید یه مثال براتون بزنم تا قشنگ این مساله حل بشه براتون✔️ برای اینکه ما بخواهیم یه ماشین رو به حرکت دربیاریم نیاز به چی داریم؟؟ 🚙🚎 برای حرکت یک ماشین ما نیاز داریم به: ✔️موتور ماشین ✔️چرخ های ماشین ✔️بنزین یا گاز یا... ✔️روغن .... و استارت 👌👌 گفتگو کردن مثل استارت هستش ینی به تنهایی نمیتونه باعث حرکت بشه ولی نقطه ی شروع حرکت میتونه باشه ✅✅ 👈استارت یک حرکت آغازینه علم و آگاهی هم برای به دست آوردن یک تعریف درست، 👈واقعاً یک استارته، یک آغازه ✔️🌷✔️ ولی برای اینکه آدم واقعاً این تعریف خانواده براش جا بیوفته، ✔️نیاز به ریاضت داره ✔️ نیاز به جداشدن از خودخواهی داره ، ✔️نیاز به نگاه کردن از بالا داره ✔️ نیاز به دیدن زندگی خوبان از نزدیک داره😍😍 برای اینکه یه تلقی برای انسان حاصل بشه به این سادگی ها هم نیست❌✔️ 👈مثال بزنم همه شما میدونید عمر انسان کوتاهه، همه شمامیدونید عمر متوسط انسان تقریبا 70سال حالا یه کمی بیشتر یا یه کمی کمتر ✔️✔️ 👈اینا رو دیگه ماداریم میبینیم ❌ دیگه آدم های 150ساله که نمیبینیم یادش بخیر قدیما میگفتن فلانی ۱۲۰ سال عمر کرده مثلا ولی الان متاسفانه چهل؛ نهایتش ۷۰ 😏😏 همه ی ما میدونیم که باید یه روزی بریم👌 ولی جوری داریم زندگی میکنیم که انگار هزارسال میخواهیم زنده باشیم ⛔️⛔️ این بخاطر اینه که ما تلقی درست از زندگی و خانواده نداریم❌❌ رفیق !!!!!! ۴۰ سال عمر کردی؟؟ ۳۰ سال عمر کردی؟؟ چند سالته؟؟؟ نصف عمرت تموم شد👌 چقدر دیگه میخوای عمر کنی؟؟ هنوزم فکر میکنی هزار سال زنده ای؟؟ یکم به خودت بیا👌 تلقی ات روو درست کن ✅✅ 👈بعضی وقتا آدم موقع جون دادنش که شد؛ یه آه عمیقی میکشه 😊 میگه آهان دنیا واقعاً ارزششو نداشت بابا هزاربار تواینو شنیده بودی👌 میگه شنیده بودم، شنیده بودم امانچشــــــــــــــیده بودم گفت 👈شنیدن کی بُود مانند چشیدن حالا دیدن که تازه، یه مقداری سطحی تره ✔️✔️ دیگه آدم غرقش بشه 👈 اون وقت آتیش رو ببینیم یا بشنویم، یا بچشیم، اون چشیدنه هیچی مثل اون نیست، 🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷 وصلی الله علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت🌷😊✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
🕊🕊🕊🕊 #داستان_واقعی #نسل_سوخته #قسمت ١٨ ‌‌.❀ ° ❁ •✿ 🎀 ✿• ❁ ° ❀. 💭ایستاده بودم ... و محو اون حد
🕊🕊🕊🕊 ۱۹ ┅─═ঊঈ🌸🎀🌸ঊঈ═─┅ ⤵ هر چه زمان به پیش می رفت ... زندگی برای شکستن کمر من ... اراده بیشتری به خرج می داد ... 😐😟 😠چند وقت می شد که سعید ... رفتارش با من داشت تغییر می کرد ... باهام تند می شد ... از بالا به پایین برخورد می کرد ... دیگه اجازه نمی داد به کوچک ترین وسائلش دست بزنم ... در حالی که خودش به راحتی به همه وسائلم دست می زد ... و چنان بی توجه و بی پروا ... که گاهی هم خراب می شدن ... با همه وجود تلاش می کردم ... بدون هیچ درگیری و دعوا ... رفتارش رو کنترل کنم ... اما فایده ای نداشت ... از طرفی اگر وسایل من خراب می شد ... پدرم پولی برای جایگزین کردن شون بهم نمی داد ... 💼🕶👕👟〰〽❌ 〰وقتی با این صحنه ها رو به رو می شدم ... بدجور اعصابم بهم می ریخت ... و مادرم هر بار که می فهمید می گفت ... 👱اشکال نداره مهران ... اون از تو کوچیک تره ... سعی کن درکش کنی ... و شرایط رو مدیریت کنی ... یه آدم موفق ... سعی می کنه شرایط رو مدیریت کنه ... نه شرایط، اون رو ... 🤔منم تمام تلاشم رو می کردم ... و اصلا نمی فهمیدم چی شده؟ ... و چرا رفتارهای سعید تا این حد در حال تغییره؟ ... گیج می خوردم و نمی فهمیدم ... تا اینکه اون روز ... 😖 از مدرسه برگشتم ... خیلی خسته بودم ... بعد از نهار ... یه ساعتی دراز کشیدم ... وقتی بلند شدم ... مادرم و الهام خونه نبودن ... پدرم توی حال ... دست انداحته بود گردن سعید ... و قربان صدقه اش می شد ... - تو تنها پسر منی ... برعکس مهران ... من، تو رو خیلی دوست دارم ... تو خیلی پسر خوبی هستی ... اصلا من پسری به اسم مهران ندارم ... مادرت هم همیشه طرف مهران رو می گیره ... هر چی دارم فقط مال توئه ... مهران 18 سالش که بشه ... از خونه پرتش می کنم بیرون ... 😍✨👦〰 😒😏↪ 〽 پاهام سست شد ... تمام بدنم می لرزید ... بی سر و صدا برگشتم توی اتاق ... درد عجیبی وجودم رو گرفته بود ... درد عمیق بی کسی ... بی پناهی ... یتیمی و بی پدری ... و وحشت از آینده ... زمان زیادی برای مرد شدن باقی نمونده بود ... فقط 5 سال ... تا 18 سالگی من ... ✨ خداوند می فرمایند داستان: بنده من ... 💫 تو یه قدم به سمت من بیا... من ده قدم به سمت تو میام ... اما طرف تا 2 تا کار خیر می کنه ... و 2 قدم حرکت می کنه ... میگه کو خدا؟ .. چرا من نمی بینمش؟ ... فاصله تو تا خدا ... فاصله یه ذره کوچیک و ناچیز از اینجا تا آخر کهکشان راه شیریه ... پیامبر خدا ... که شب معراج ... اون همه بالا رفت ... تا جایی که جبرئیل هم دیگه نتونست بالا بیاد ... هم فقط تا حدود و جایی رفت ... 🌌 〰 ✨🔚🚶 😒 حالا بعضی ها تا 2 قدم میرن طلبکار هم میشن ... یکی نیست بگه ... برادر من ... خواهر من ... چند تا قدم مورچه ای🐜 برداشتی ... تازه اگر درست باشه و یه جاهایی نلرزیده باشی ... فکر کردی چقدر جلو رفتی که معرفتت به حدی برسه که ... ✳ تازه چقدر به خاطر خدا زندگی کردی؟ ... چند لحظه و ثانیه زندگیت در روز به خاطر خدا بوده؟ ... از مالت گذشتی؟ ... از آبروت گذشتی؟ ... از جانت گذشتی؟ ... 🌅 آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه و فال به نام من دیوانه زدند ... ┅─═ঊঈ🌸🎀🌸ঊঈ═─┅ ❇️ادامه دارد...🔜❇️ 🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام صباح الخیر✋ اهلا و سهلا ایها الاصدقاء👌