🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «گره گشایی از کار مؤمن از هفتاد بار حج خانه خداوند بالاتر است.»
ثمرات این گره گشایی آنجا بسیار ملموس بود. بیشتر این ثمرات در زندگی دنیایی اتفاق می افتد. یعنی وقتی انسان در این دنیا، خودش را به خاطر حل مشکل دیگران به سختی بیاندازد، اثرش رابیشتر در همین دنیا مشاهده خواهد کرد.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
@Emamkhobiha🌹
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
در جریان بیماری و تجربه نزدیک به من مرگ، مطالب شگفتانگیز بسیاری را متوجه شدم. من خودم را انسان وارسته ای می دانستم و فکر می کردم بهترین جای بهشت قرار می گیرم.
مسئول چند نهاد خیریه بودم. اما نشانم دادند که میل به شهرت، هیچ چیزی برایم باقی نگذاشته!
وقتی مرور اعمالم را دیدم، بسیار ناامید شدم، هیچ کار خالصی برای خدا انجام نداده بودم...
📚 کتاب نسیمی از ملکوت
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹ملکی جلو آمد و گفت...
مرحوم آیت الله حق شناس به نماز اول وقت و جماعت خیلی اهمیت می داد. ایشان در روزگار جوانی به علت بیماری تجربه نزدیک به مرگ پیدا کرد. روح از بدنش خارج شد.
می فرمود: می خواستند مرا ببرند، ملکی را دیدم که جلو آمد و گفت: این جوان اهل نماز اول وقت و جماعت است. به او فرصت دوباره بدهید تا مقامات و درجاتش را در دنیا بالا ببرید.
برای همین می گفت که نماز اول وقت این قدر قدرت و اهمیت دارد که مرگ ناگهانی را به تاخیر بیاندازد.
📚 برگرفته از کتاب نسیمی از ملکوت. اثر جدید گروه شهید هادی
@Emamkhobiha🌹
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹در زمان غیبت امام عصر(عج)
✍️ (مامور الهی در برزخ) گفت: در زمان غیبت امام عصر (عج) زعامت و #رهبری شیعه با ولی فقیه است. پرچم اسلام به دست اوست.
همان لحظه تصویری از ایشان را دیدم. عجیب اینکه افراد بسیاری که آنها را می شناختم در اطراف رهبر بودند و تلاش می کردند تا به ایشان صدمه بزنند اما نمی توانستند!
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
@Benam_pedar_madar
🔵 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔸 بهشت برزخی!
✍ هوای بهشت برزخی مثل فصل بهار مطبوع و معتدل بود. خیلی تحت تاثیر این اعتدال قرار گرفتم، البته محیط باغ بسیار زیبا و مفرح بود،
آن چنان که نمی توانستم جلوی خودم را بگیرم، می خواستم جست و خیز کنم. می خواستم بدوم و از شادی فریاد بزنم. از بس که زیبا بود.
📚 کتاب آن سوی مرگ
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
در تجربه ام افرادی را دیدم که
به واسطه من گمراه شده بودند.
من بدون اطلاع از عواقبی که نصیبم
می شد بـرای آنان فیلم های مستهجن
ارسال می کردم.
در آن بیابان وحشتناک، هر کدام از
آن ها باری بر دوشم میگذاشتند و...
دیگر تحمل آن برایم سخت شده بود. حق الناس و حق الله بزرگی بر گردنم بود. در آن شرایط بسیار سخت، یکباره حس کردم از آن وادی وحشتناک به سوی زمین کشیده شدم.
📚 کتاب بازگشت. اثر گروه شهید هادی
@Benam_pedar_madar
🔻#تجربه_نزدیک_به_مرگ
♨️رئیس اداره
🔹از دیگر اتفاقاتی که در یکی از تجربه ها مشاهده کردم، حضور در یک اداره بود. من به طور اتفاقی وارد یکی از ادارات دولتی شدم که مردم برای کارهای ساختمانی مراجعه می کردند.
🔹 من دیدم که در اتاق رئیس اداره هستم. شاید هم خدا می خواست که من آنجا باشم و علت و ماهیت برخی اتفاقات و تصمیمات مدیران را ببینم، چون بنده هم مدتی کار مدیریتی انجام داده بودم.
🔹 من دیدم که یکی از کارمندان وارد اتاق رئیس شد. این رئیس هم شروع به داد زدن کرد: چرا این کاری که گفتم را درست انجام ندادی؟ این چه وضعیه درست کردی؟ باید قرارداد شما رو لغو کنم و... بنده خدا این کارمند، تلاش خودش را کرده بود، اما بیشتر از این توان نداشت.
🔹 بعد از تهدیدات این رئیس مبنی بر اخراج و تنبیه و... این کارمند با ناراحتی و خجالت از اتاق بیرون آمد. عصر وقتی به خانه رفت، با راننده تاکسی بگو مگو کرد.
وارد خانه که شد در جواب همسرش که می خواست با او صحبت کند، داد و بیداد کرد و همان روحیه و اعصاب خشن و افکار منفی را به او منتقل کرد؟ همسرش نیز سر بچه ها داد زد و این زنجیره ادامه یافت. تمام این افکار منفی از سوی رئیس اداره پخش شد و به سرنوشت بسیاری از مردم انتقال یافت و گناه آن در نامه عمل آن رئیس ثبت شد!
🔹 من دیدم که هیچ کار خوب یا بد، هرچند کوچک نیست، مگر اینکه در سرنوشت ما تأثیر دارد.
📚مستند شنود
✳️ زندانی در بهشت!
🔻 ...ناگهان چیز عجیبی به چشمم خورد. چیزی شبیه یک قفس بزرگ در لابهلای باغهای بهشتی که شخصی در آن زندانی بود! من گفتم مادر این چیست؟ زندان در این باغ چه میکند؟! مادر گفت: این شخص در دنیا آدم خوبی بود و لایق #بهشت است اما یک بار به ناحق #آبروی شخصی را در میان جمع برد. او را اینطور نگهداری میکنند تا آن شخص به اینجا بیاید و او را حلال کند. ...من و مادرم غرق تماشای نعمتهای بهشتی بودیم که ناگهان مادرم دستی روی شانهام گذاشت و گفت: پسرم دیگر وقت خداحافظی است. هنوز وقت تو نرسیده که به اینجا بیایی...
#⃣ #تجربه_نزدیک_به_مرگ
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹برایم نمایان شد!
وقتی از دنیا رفتم بیرون از بدنم ایستاده بودم، در آن لحظه از تمام سختی ها راحت شدم. همه چیز را بهتر از قبل می دیدیم و درک می کردم. تمام زندگی ام از کودکی تا لحظه #مرگ برایم نمایان شد، با تمام جزئیات. بعد از لحظاتی، همراه با یک جوان خوش سیما به آسمان رفتم. فهمیدم فرصتم تمام شده...
📚 کتاب بازگشت
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹از احوالات او سوال کردم!
یکی از دوستانم که از مردان با ایمان و با تقوا بود از دنیا رفت. صفات خیلی خوبی داشت اما در جمع دوستان کارهایی می کرد و شوخی هایی داشت که باعث ناراحتی بقیه می شد.
بعد از مرگش او را در خواب دیدم که ناراحت است. از احوالات او سوال کردم گفت به خاطر همین کار ها مرا بازخواست کردند.
📙 کتاب تقاص
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹در دنیا میتوانستیم با یک طلب
حلالیت چند دقیقهای رضایتبگیریم
🔸اما در آنجا متناسب با ظلمی که کرده بودیم فشار روحی سخت و عجیبی را تحمل میکردیم...
حساس بودن این امر به حدی است که اگر کسی دل از تمام تعلقات مادی مانند زن و فرزند و زندگی و... بکند و برای رضای خدا به جهاد بپردازد و در این راه شهید شود تمام گناهان او بخشیده میشود غیر از حق الناس...
-تمام گناهان شهید بجز بدهکاری و دین او بخشيده میشود که باید بدهکاری را ادا کند.
📚 کتاب تقاص
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ برخي مسائل احساسي هست كه نمي توان به راحتي بيان نمود. يعني هيچ واژه اي را براي بيان آن نميتوان يافت.
اما در آنجا که من بودم یعنی بهشت الهی و در حضور آن دو يار مهربان، احساسات من به بهترين شكل بيان مي شد.
مي گويم يار مهربان، چون حتي واژه اي نمي توانم پيدا كنم كه آن دو فرشته را به خوبي توصيف كنم.
در حضور آنها همه چيز در بهترين حالت بود. من سرشار از عشق الهي شده بودم. عشق و علاقه خاصي كه اصلاً در ذهن نمي گنجد.
به قول معروف از خوشحالي در پوست خودم نمي گنجيدم. دوست داشتم تا ابد در كنار آنها در آنجا بمانم...
📗 کتاب با بابا. اثر گروه شهید هادی
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍در همان لحظه ای که اعمال من بررسی می شد، دعاهای مادرم را دیدم که در سرنوشت من بسیار تاثیرگذار بود.
بارها گناه یا خطایی از من سرزده بود که با دعای #مادرم پاک شده و بی حساب شده بودم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود.
یعنی مقام مادر این گونه است. هریک از دعاهای یک مادر این قدرت را دارد تا آینده انسان را کاملا تغییر دهد...
📚 کتاب شنود اثر گروه شهید هادی
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
توصیف شیاطین از زبان کسی که
تجربه نزديکبه مرگ داشته است:
(شیاطین) در اندازه های گوناگون بودند: متوسط، بزرگ، غول آسا. اگر بخواهید قیافه های شان را وصف کنم باز هم من و شما دچار مشکل خواهیم شد. شما هم هرگز نمیتوانید قیافه های واقعی شان را تصور کنید...
📚 کتاب آن سوی مرگ
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
روح به جسم برگشته بود، حالت خاصی داشتم.
🔻مرا به بخش منتقل کردند. برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند. یکی دو نفر از آشنایان به دیدنم آمده بودند. یکباره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت کردم. بدنم لرزید. به یکی از همراهانم گفتم: بگو فلانی و فلانی بر گردند. تحمل هیچکس را ندارم.
احساس می کردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است. باطن اعمال و رفتار و...
🔻بعداز ظهر تلاش کردم تا روی خودم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس را نبینم. اما يكباره رنگی از چهره ام پرید! من صدای تسبیح خدا را از در و دیوار میشنیدم.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
وقتی اعمالم را مرور میکردم
بـه صــحـنـه عجیبی بـرخـوردم!
یک روز از پلی در حال عبور بودم. آدامسی ازجیبم برداشتم و آن را در دهان گذاشتم. پوست آدامس را به سمت رودخانه ای که زیر پل بود پرت کردم و بدون هیچ اطلاعی گذشتم...
آن جا فهمیدم که این پوست آدامس و آشغال های دیگر در رودخانه چه بلای وحشتناکی بر سر محیط زیست و مردم می آید و من در قبال این پوست آدمس کوچک مسئول بودم...
📚 کتاب تقاص
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
يكی از تجربه گران نزديك به مرگ مي گفت: پدرم را در آنسوي عالم ديدم. آنجا در بهشت و نعمت های الهی بود، اما بعضی از ساعات روز، او را از جمع بهشتيان جدا كرده و مدتي در سختي بود!
از پدر سوال كردم كه اين گرفتاري چيست؟
در جواب گفت: من براي دنياي بچه هايم خيلي زحمت كشيدم. اما براي آخرت و تربيت ديني آنها وقت نگذاشتم. ای کاش برای تربیت آنها کاری انجام می دادم...
اين سختي به همين دليل است. هر وقت آنها بي حيايي و گناه و... مي كنند، من گرفتار مي شوم.
📚 کتاب نسیمی از ملکوت
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
جوان (مأمور الهی) گفت: يكي از رفقای مذهبیات را مسخره كردی. اين عمل باعث نابودی اعمالت شد.
بعد بدون اينكه حرفی بزند، آيه سیام سوره يس برايم يادآوری شد: روز قيامت برای مسخرهكنندگان روز حسرت بزرگی است.
رفتم صفحه بعد، روز بعد هم كلی اعمال خوب داشتم. اما كارهای خوب من پاك نشد. با اينكه آن روز هم شوخی كرده بودم، اما در اين شوخیها، با رفقا گفتيم و خنديديم، اما به كسی اهانت نكرديم. شوخی ها و خندههای من، به عنوان كار خوب ثبت شده بود.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
@Benam_pedar_madar
🛑 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
اثرات عجیب چشم پوشی از نگاه حرام!
✍ خدا می داند که به خاطر این چشم پوشی از گناه حاضر و آماده، چه #برکات و توفیقاتی نصیب من شد.
من در بررسی اعمالم دیدم به خاطر این چشم پوشی از نگاه حرام، خداوند توفیقات و برکات فراوانی را نصیب من کرد. اما اگر تن به آن گناه می دادم زندگی مشترکم دچار مشکل می شد.
📚 کتاب شنود
تجربه نزدیک به مرگ
@Benam_pedar_madar
🛑 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
اثرات عجیب چشم پوشی از نگاه حرام!
✍ خدا می داند که به خاطر این چشم پوشی از گناه حاضر و آماده، چه #برکات و توفیقاتی نصیب من شد.
من در بررسی اعمالم دیدم به خاطر این چشم پوشی از نگاه حرام، خداوند توفیقات و برکات فراوانی را نصیب من کرد. اما اگر تن به آن گناه می دادم زندگی مشترکم دچار مشکل می شد.
📚 کتاب شنود
تجربه نزدیک به مرگ
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
زمانی کـه عـزرائیـل را دیـدم و تمام
اعمالم در مقابلم قرارگرفت،لحظهای
مقابلم نمایان شد که
در حرم امامرضا(ع) ایستاده بودم
و در دل می گـفـتـم: یـا امـام رضـا
دوسـت دارم در زندگی شما بـرایـم
تصمیم بگیرید.
🔸دوست دارم بنده ای از بندگان خدا باشم. این دعاها و این مطالب، بسیاری از گره های زندگی مرا باز می کرد...
📚 کتاب شنود
@Benam_pedar_madar
🔻#تجربه_نزدیک_به_مرگ
♨️رئیس اداره
🔹از دیگر اتفاقاتی که در یکی از تجربه ها مشاهده کردم، حضور در یک اداره بود. من به طور اتفاقی وارد یکی از ادارات دولتی شدم که مردم برای کارهای ساختمانی مراجعه می کردند.
🔹 من دیدم که در اتاق رئیس اداره هستم. شاید هم خدا می خواست که من آنجا باشم و علت و ماهیت برخی اتفاقات و تصمیمات مدیران را ببینم، چون بنده هم مدتی کار مدیریتی انجام داده بودم.
🔹 من دیدم که یکی از کارمندان وارد اتاق رئیس شد. این رئیس هم شروع به داد زدن کرد: چرا این کاری که گفتم را درست انجام ندادی؟ این چه وضعیه درست کردی؟ باید قرارداد شما رو لغو کنم و... بنده خدا این کارمند، تلاش خودش را کرده بود، اما بیشتر از این توان نداشت.
🔹 بعد از تهدیدات این رئیس مبنی بر اخراج و تنبیه و... این کارمند با ناراحتی و خجالت از اتاق بیرون آمد. عصر وقتی به خانه رفت، با راننده تاکسی بگو مگو کرد.
وارد خانه که شد در جواب همسرش که می خواست با او صحبت کند، داد و بیداد کرد و همان روحیه و اعصاب خشن و افکار منفی را به او منتقل کرد؟ همسرش نیز سر بچه ها داد زد و این زنجیره ادامه یافت. تمام این افکار منفی از سوی رئیس اداره پخش شد و به سرنوشت بسیاری از مردم انتقال یافت و گناه آن در نامه عمل آن رئیس ثبت شد!
🔹 من دیدم که هیچ کار خوب یا بد، هرچند کوچک نیست، مگر اینکه در سرنوشت ما تأثیر دارد.
📚مستند شنود
@Benam_pedar_madar
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
جوان (مأمور الهی) گفت:
يكي از رفقای مذهبیات را مسخره كردی. اين عمل باعث نابودی اعمالت شد.
بعد بدون اينكه حرفی بزند، آيه سیام سوره يس برايم يادآوری شد:
روز قيامت برای مسخرهكنندگان روز حسرت بزرگی است.
رفتم صفحه بعد، روز بعد هم كلی اعمال خوب داشتم. اما كارهای خوب من پاك نشد. با اينكه آن روز هم شوخی كرده بودم، اما در اين شوخیها، با رفقا گفتيم و خنديديم، اما به كسی اهانت نكرديم. شوخی ها و خندههای من، به عنوان كار خوب ثبت شده بود.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
@Benam_pedar_madar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹کسانی که زندگیخود را تباه کردهبودند!
✍ نکته دیگری که آنجا شاهد بودم، انبوه کسانی بود که زندگی دنیایی خود را تباه کرده بودند، آن هم فقط به خاطر دوری از انجام دستورات خداوند!
جوان (مأمور الهی در برزخ) گفت: آنچه حضرت حق از طریق معصومین برای شما فرستاده است، در درجه اول، زندگی دنیایی شما را آباد می کند و بعد آخرت را می سازد.
مثلا به من گفتند: اگر آن رابطه پیامکی با نامحرم را ادامه میدادی، گناه بزرگی در نامه عملت ثبت میشد و زندگی دنیایی تو را تحت الشعاع قرار میداد.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت