eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
124.2هزار عکس
132.5هزار ویدیو
214 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
خبر خوب ⭕️ کارخانه تیتانیوم کهنوج پس از ۳۰ سال انتظار به بهره‌برداری می‌رسد ◀️ مدیرکل صنعت، معدن و تجارت جنوب استان کرمان: از اتفاقات و خبرهای خوبی که نوید آن را به مردم جنوب استان کرمان می‌دهیم این است که پس از ۳۰ سال کارخانه تیتانیوم کهنوج تا پایان سال جاری افتتاح می‌شود. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کشیشی در آفریقای جنوبی به اسلام گروید و همه پیروان کلیسا را ​​به اسلام دعوت کرد ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 بهشت و جهنم، صحرای خالی است 🎙شهید مطهری ‌ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷سالروز شهادت سردار هور، شهید علی هاشمی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برای خوزستان و این فرزندان غیورش، سردار علی هاشمی! ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔵 جمله ماندگار امام خامنه‌ای درباره شهید سیدعلی هاشمی 🔹چرا به ما حمله شد، چرا صدّام به ما حمله کرد. هدف او در مرحله‌ی اوّل، تجزیه‌ی کشور و جدا کردن یک بخش مهمّ کشور یعنی خوزستان بود؛ در مرحله‌ی اوّل، هدف این بود که اینجا را جدا کنند؛ که خب مردم خوزستان و [مردم] عربِ خوزستان علی‌رغم دشمن، یکی از بهترین دفاعها را خودشان انجام دادند. بله از همه‌ی کشور به خوزستان رفتند امّا در خود خوزستان، یک مجاهد و مبارزی مثلاً مثل شهید علی هاشمی(۵) ــ ‌که از اهواز است؛ عربِ اهوازی است ــ جزو شخصیّت‌های برجسته‌ی درجه‌ی یک دفاع قرار میگیرد؛ یعنی خوزستانی‌ها این جوری حرکت کردند در مقابل دشمن؛ خب این هدفِ مرحله‌ی اوّل بود. ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ 🔻 ۴ تیر، سالروز شهادت شهید سیدعلی هاشمی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔹خیلی اهل شوخی و خنده بود. با هر قشری، از هر سنی ارتباط برقرار می کرد و برای ارتباط بهتر، نسبت به سن و موقعیت افراد رفتار می کرد. و همیشه هم خنده به لب داشت که امروز با اون لبخند ها و شوخی ها تصویر ها و خاطرات زیبایی تو ذهن خانواده و دوستانش نقش زده. 🔸پسرم حامد رفتارش طوری بود که اگر از کسی کدورت یا ناراحتی داشت سعی میکرد با خوبی و خنده مشکلش رو حل کنه. ولی یه خط قرمزی داشت، ولایت فقیه. به ولایت که میرسید می گفت منطقه ی ممنوعه است. 🔹یه دوستی داشتیم که با همه شوخی میکرد یک بار به شوخی بحثی کرد، که دیدم حامد کشیدش کنار. و با جدیت گفت: با هرکسی دوست داری شوخی کن، با خونواده م، خودم، دوستام ولی یادت باشه حق نداری با رهبری شوخی بکنی به این نقطه که میرسی باید خط قرمز بکشی. 🔸عاشق رهبر بود، و همیشه در تعریف و صحبت از دیدارهای رهبریش، از عظمت و هیبت آقا صحبت می کرد ورد زبانش در این چند وقته اخیر شده بود «که میروم تا اشک در چشمان رهبرم جمع نشود» ✍به روایت مادر شهید 🌷 ولادت : ۱۳۶۹/۸/۲۶ تبریز شهادت : ۱۳۹۴/۴/۴ لاذقیه ، سوریه ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
جشن تولد شهید مدافع حرم شهید حسن رجایی فر 1354/4/4 پایگاه شهید باقی تبار محله تسکا شهر خشرودپی بندپی غرب شهرستان بابل 🕊🌷😳 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💫🌱همسفرانه❤️ از طریق یکی از آشنایان به هم معرفی شدیم و برای اولین دیدار هر دو به همراه مادران‌مان در شبستان آستان حضرت عبدالعظیم(ع) و محلی که اکنون آرامگاه وحید است،با هم ملاقات کردیم. 💗در این دیدار شاهد احترام وارادت خاص آقا وحید به مادرش بودم و این اخلاقش خیلی مراجذب خود کرد، چون با خودم گفتم کسی که به مادر احترام بگذارد،حتماً رفتارش با همسر نیزبه همین شکل است. 💚 آقا وحید شغلش راخیلی دوست داشت وبرایش خیلی مهم بود، برای همین در اولین دیدار تنها خواسته‌اش این بود که شرایط کارش را بپذیرم 💛من با اینکه دوست داشتم همسرم همیشه کنارم باشد اما؛به دلیل تمام خوبی‌هایی که داشت و از لحاظ اعتقادی،اخلاقی،متانت، ادب، مرتب بودن وقیافه ظاهری‌اش همه آنچه من می‌خواستم را داشت. ♥️همچنین به خاطر علاقه زیادی که به سپاه و پاسداری داشتم،پس از چندنوبت دیدار وگفت‌وگو او را به عنوان همسر آینده انتخاب کردم.🍃 🌟 🕊🌷 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💢برای بار آخر خدا حافظی نکرد تا همیشه ...
💢 🔹نزدیک دوماهی بود قبل از شهادت آقا رحمان عزیزم نا خواسته گریه میکردم با خودم میگفتم خدایا این اشکها برای چیه من زندگی خوبی دارم شوهر و فرزندان سالمی دارم افسرده هم نیستم چون با وجود آقا رحمان عزیزم زندگی برایم خیلی شیرین و لذت بخش بود ولی انگار یک الهام در درونم به من میگفت میخواهد برایت یک اتفاق تلخ بیفتد 🔹یک روز که بچه ها در کنار هم نشسته بودند از من پرسیدند مامان اگر بخواهی بین ما و بابا یکی را انتخاب کنی کدام از ما را انتخاب میکنی من هم گفتم شما پاره های تن من هستین انتخاب خیلی سخت هست بدون شما من میمیرم ولی از خدا میخواهم همیشه پدرتان سلامت باشند خودتان که میدانید با تمام وجودم دوسش دارم بعد ها فهمیدم شاید خدا خواست از زبان بچه ها این سوال را از من بپرسد که مرا در سخت ترین امتحان زندگیم قرار دهد 🔹روز آخر که در کنار وجود مبارک ایشان بودیم آقا رحمان از خوابی که شب گذشته دیده بود برایم تعریف کرد و میگفت من و تو در یک باغ بزرگ بودیم وغیره...من هم که تو اون روزا اصلا حال خوبی نداشتم و خیال میکردم می خواهد برایم اتفاقی بیفتد گفتم شاید من میخواهم بمیرم که ایشان فرمودند ولی من قصد مردن ندارم مطمئن باش یا به سوریه میروم یا به لبنان و در آنجا میمیرم ... 🔹آخه ما قبلا با هم قرار گذاشته بودیم سی سال خدمت آقا رحمان که تمام شد به سوریه برود 🔹در همین موقع آقا رحمان خیلی جدی گفتند ازت میخوام اگر برای من اتفاقی افتاد مواظب بچه ها باشی در کنارشان بمانی گفتم این چه حرفیه میزنی خدا نکنه حالا چند سال دیگه وقت داری برا سوریه رفتن ولی دوباره حرفش را تکرار کرد و گفت تو را به خدا قول بده به من ، من هم گفتم باشه مگه بچه های خودم هم نیستن باشه دیگه تکرار نکن حالم رو خراب کردی با این حرفت 🔹چند ساعت بعد داشت آماده میشد که برود سر کار همیشه همه بچه ها رو می‌بوسیدو از همه خداحافظی میگرفت و به من میگفت تا در حیاط باهاش برم ولی شب آخر فقط آن لحظه را به یاد میآورم که لباس های نظامیش را پوشیده بود و در جلوی آینه داشت موهایش را شانه میزد یکی از همکارانش دم در منتظرش بود به آقا رحمان گفتم عشق قشنگم شام نخوردی می خواهی بروی گفت نه این همکارم برادر عزیزی هستن نمیخواهم معطل بمانند و رفت بیرون من خیال کردم رفته حیاط و الان دوباره بر میگرده که متوجه شدیم رفته و همه با تعجب به هم نگاه میکردیم. 🔹 و این را میدانم خداحافظی نگرفت که تا برای همیشه در کنارمان بماند . 🔹راوی همسر شهید 🔹شادی روح شهید رحمان پوردهقان و همه شهدا صلوات 🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin