eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.2هزار دنبال‌کننده
136.7هزار عکس
167.4هزار ویدیو
237 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
تروریست های آمریکایی بدانند؛ قاسم هنوز زنده ست!
✨ فردای روزی که بعثی‌ها خرمشهر را گرفتند در اقدامی کثیف پیکر بی جان دختری را عریان کرده و به تیرک بستند تا جنگ روانی راه بیندازند. در آن طرف کاروان تکاوران نیروی زمینی ارتش این صحنه را دیدند و به قلب دشمن زدند . آنها با تقدیم سه توانستند آن پیکر را از تیرک پایین بیاورند. یعنی تقدیم سه شهید برای پیکر یک ناموس.
مردمي ترين ارتش دنيا ... روز ارتش جمهوري اسلامي ايران مباركباد 🌺
💔الا یوسف، ز هجرِ روے ماهـت جوانهامان یڪایک پیر گشتنـد🥀 💔عزیزِ فاطمـہ از دورےِ تـو غروبِ جمعہ ها دلگیر گشتنـد🥀 😔✋ ❀🍂✿🍂❀🍁❀🍂✿🍂❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه نکته بعد از عقد💍 از همان ابتدا که خطبه عقد خوانده شد وقتی با شهید هم صحبت شدیم، سه مسأله را با من مطرح کردند✔️ ابتدا به خاطر اینکه به درخواست ازدواجشان پاسخ مثبت دادم از من تشکر کردند☺️ وبعد، دو درخواست از من داشتند اولین درخواست ایشان دعا برای شهادت بود🕊 ایشان معتقد بودند شهادت بالاترین رتبه و مقامی است که خداوند به بندگان مخلص خود عطا می کند🌷 فکر میکنم منظورش از دعا کردن برای شهادت این بود که به آن درجه از اخلاص و تقوا برسند که مزد آن اخلاص، باشد. درخواست دیگری که پس از عقد مطرح کردند مدارا کردن با مادرش بود👌 به من گفت:اگر روزی مادرم ناراحت بود و در ناراحتی و عصبانیت حرفی به شما زد شما تندی و رفتاری که مقابله به مثل باشد، نداشته باش🌹 اما ناراحتی، کدورت و تلافی رفتار مادرم را با من جبران کن☝️ در واقع می خواست مرا متوجه این مسأله کند که چقدر احترام به مادر واجب است وهمینطور به من بگوید که چقدر مادر برایش عزیز است❤️ شهید مدافع حرم افشین ذورقی بحری🌹 🕊
❗️ ✓نظم، ✓مدیریت و ✓قدرت جهادی سپهبد علی صیاد شیرازی در عرصه نبرد و سیستم اداری برای اداره کارها موجب شد که او یکی از شخصیت‌های مهم باشد👌 به گونه‌ای که عنوان « سید الشهدای ارتش» در قاموس او بگنجد🌷 روز مبارک🇮🇷
YEKNET.IR -Moghadam-Nime-Shaeban-94-01.mp3@Maddahionlin
زمان: حجم: 4.04M
الهی چشات پر از غم نشه آقا🌸 سایه ات از سر کشور ما کم نشه آقا🌸 🎤جواد مقدم 👌زیبا
چفیه بر دوش امام شهدا می آید😍 همه مدهوش یل قبله نما می آید 🤒 علوی هیبت و با غیرت و یوسف سیما 💪🏻 چقدر شال به این سید ما می آید? رهبر‌عزیز‌تر‌از‌جانم‌تولدتون‌مبارک💖
🌱♥️🌱♥️🌱 ✨ یڪ دور تسبیـح 💛 به نیت سـلامتـی و ظهـور عجل الله تعالی فرجه الشریف🌹
❣فروردین چہ خوشبخت است کہ بهار علم و اقتدار و عزت و سرافرازے را یڪ جا خدا بہ او داده است... 🌹بعضی ها آمده‌اند، تا دنیا جاے بهترے براے زندگی باشد، تا دنیا صداے حقیقت را بشنود... 🌹آن ها کہ هم لطیفند و هم محڪم، هم مهربان و هم با صلابت، همچو عطر گل محمدے کہ می‌پیچد و دل میبرد و دنیایت را معطّر می‌ڪند... ❣آقاجــــان! ما شما را همان یافتیم کہ خمینی را و در اقتدار شما همان را دیدیم که در خمینـی(ره)... سایه ات از سر ما ڪم نشود آقاجان... خدایا تا دولت یار گل پیغمبـر ما را نگہ دار میلادت مبارڪ
♦به ما هر دو نفر یک کنسرو داد، به اسرا هر کدام یکی! 📌 روزهای اول چهار اسیر گرفتیم. در یکی از خانه‌های ابتدای شهر مستقر بودیم. آن سوی حیاط یک اتاق با درب آهنی وجود داشت. رفقا پیشنهاد دادند که اسرا را به آن‌جا منتقل کنیم تا بعدا به پادگان ابوذر تحویل‌شان دهیم. اما ابراهیم قبول نکرد و گفت: این‌ها مهمان ما هستند. 🔻 دستان اسرا را باز کرد و آورد داخل اتاق. سفره‌ی ناهار پهن شد. با تقسیم‌بندی ابراهیم، خودمان هر دو نفر یک کنسرو خوردیم اما به اسرای عراقی هرکدام یک کنسرو داد! 🔸 دو روز بعد ابراهیم چهار دست لباس زیر تهیه کرد و گفت: حمام را روشن کن تا اسرا به حمام بروند و تمیز شوند. عصر همان روز ابراهیم به پادگان ابوذر رفت. همان موقع یک خودرو برای انتقال اسرا به محل استقرار آمد. اسرای عراقی گریه می‌کردند و نمی‌رفتند. مرتب هم اسم ابراهیم رو صدا می‌کردند. با بیسیم تماس گرفتم و ابراهیم برگشت. اسرای عراقی یکی یکی با او روبوسی و خداحافظی کردند. آن‌ها التماس می‌کردند که پیش ابراهیم بمانند ولی قانون چنین اجازه‌ای نمی‌داد.