#عکس_ماندگار
🌹شهید محمد گرامی
و همرزمانش در قاب عکسی
یادگاری با مقام معظم رهبری
در دوران دفاع مقدس🌹
🍃باور کنند یا نه
من ، تو را از عمق جان باور دارم!!!
🌺دوباره در ابتدای راه...
از این نقطه ی آغاز...
نگاهم را به مرامت دوخته ام!
تویی که از بهشت خدا
هوای زمین را داری..
سلام!❤️
سلام بر تو ای ابراهیم
صدایم را داری؟
دوباره آمده ام تا مثل همیشه چون کوه پشت سرم باشی.
ای صلابتت زبان زد همه ی گوهر شناسان قرن زندگیم!
ای ابراهیم!💐
آنقدر می خواهم به هوای تو سر به هوا شوم
که چون تویی بپرم تا هوای خدا
ای ابراهیم..
هوایم را داری؟
سلام بر تو ای شهید زنده ی قرن!
🌹🌹🌹🌹
رفیق شهیدم تولدت مبارک عزیزم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیشب
مزار نورانی سردار دلها ✨
🔴با هم اومده بودن بیمارستان؛ خانم سرفه و تنگینفس داشت. بعد از تریاژ بهش یه ماسک دادن تا بزنه بهصورتش؛ اما ماسک رو برای همسرش زد گفت من مریضم، نمیخوام اونم مریض شه.
اینطوری عاشق بشید و عاشق بمونید
و البته در نهایت خدارو شکر تست کروناشون منفی بود و هر دو اینطوری برگشتن خونه
سلامتی همه مردم دنیاوخصوصامردم کشورخودمون که ثابت کردند مرد عمل هستندوچقدرخوش درخشیدند و
سلامتی شماعزیزان یک صلوات بفرستید
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🔸عکس منتشر نشده از شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید حاج احمد کاظمی
🔹نامه ایی به احمد:اگر روزی به او بنویسم می گویم که مرا با خودت ببر...از خدا می خواهم هرچه سریعتر من رو به او ملحق کند.
حاج #قاسم رفتی وداغی همچون رفتن امام ره بردلهای ماگذاشتی
یه نگاهی هم به سربازانت بینداز
بدجور دلشان تنگ شده
🌸لحظات خود را معنوی کنید به عطر صلوات 🌸
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#شهید_علی_آقا_ماهانی
اونقدر با اسم بی بی انس گرفته بود که اگه توی بهترین لحظههای زندگیش از حضرت فاطمه (س) میگفتی شروع میکرد به اشک ریختن.
یه روز رفتم تو اتاقش دیدم واسه خودش مجلس روضه گرفته از حضرت زهرا (س) میخوند و گریه میکرد.
پرسیدم: ....
#دمی_با_شهدا
نگاهی احساسی و متفاوت
●➼┅═❧═┅┅───┄
🌹مرتضی حاجی باقری از فرماندهان لشکر 41 ثارلله 19 ساله بود که به جبهه رفت. او مسئولیت فرماندهی تخریب لشکر 41 ثارالله، فرمانده تیپ در این لشکر و معاونت عملیات لشکر را برعهده داشت. در عملیات والفجر 4 مجروح شد و یک دست خود را از دست داد و در عملیات کربلای 5 علاوه بر مجروحیت به اسارت دشمن درآمد.
✍او در خاطرهای از دوران اسارت و وساطت شهید حاج قاسم سلیمانی برای بخشیدن یکی از آزادگان تعریف کرد: «زمانی که به اسارت درآمدم، معاون لشکر بودم، عراقیها در به در میگشتند تا از بین اسرا فرماندهان را پیدا کنند، یکبار تصویری آوردند و از اسرا خواستند تا افراد داخل عکس را شناسایی کنند، اتفاقا من هم در آن عکس بودم، بچهها حرفی نزدند و این ماجرا گذشت تا اینکه بعد از مدتی یکی از اسرا نتوانست مقاومت کند و من را لو داد، با چند افسر عراقی آمدند بالای سرم، نزدیک به هزار نفر دیگر از اسرا شاهد ماجرا بودند، به من که رسیدند این اسیر به من اشاره کرد و گفت: «این مرتضی حاجی باقری معاون لشکر 41 ثارالله است» یک دفعه افسر عراقی سیلی محکمی به او زد و گفت «اینکه محمدرضا شمس است» ماجرا از این قرار بود که در لحظه اسارت لباس یکی از دوستانم به نام محمدرضا شمس را به تن داشتم که اسم او روی لباس خورده بود.
بعدها وقتی آزاد شدیم و به ایران بازگشتیم شرایط برای اسیری که من را لو داده بود سخت شد، همه او را به نام فردی که مرا فروخته میشناختند. این اتفاق آنقدر برای او سخت تمام شد که ماجرا را به حاج قاسم سلیمانی گفت. حاجی فرمانده من بود، یک روز صدایم کرد و گفت یک جلسه میگیرم و کل آزادههای استان را به سپاه دعوت میکنیم، هم جلسه دورهمی باشد و هم اواخر مجلس این بنده خدا را داخل میفرستم تو بلند شو و او را در آغوش بگیر و ببوس مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده است.» بعد هم پنج انگشتش را بالا آورد، گفت: «هیچ کدام از انگشتهای دست یکی نیستند، از هر انگشتی یک توقع میرود، این آدم هم همینکه به فرمان امام به جبهه آمده باید نوکریاش را کنیم و ممنونش باشیم، از او بگذر.»
📚برگرفته از سایت defapress
#مواسات_شهیدان 2⃣
💎مواسات در سیره شهید مهدی زین الدین
🔻همراه شهید آقا مهدی زین الدین برای دوره آموزش اطلاعات رفته بودیم تهران. محل آموزش ما لویزان بود.
🔸در آن هوای پاییزی دست بر قضا سرمای بدی خوردم. یک روز صبح که از خواب بیدار شدم ندیدمش. وقتی برگشت دیدم آش و شیر برایم خریده است. گفت: دیدم حالت خیلی خراب است. نان و پنیر اینجا هم به دردت نمی خورد.
🔻صبح زود از پادگان پیاده رفته بود سمت تجریش. راه برگشت هم سربالایی نفس گیری داشت.
راوی سردار محمد جعفری
آن دم كہ نفس ڪشیدم ازهجرانت
شرمنـده شدم ازتـو و از ایمانت
آه اى گل سرخ خیمه ے فاطمیون
دیباچہ دشت خون شده چشمانت
🍃ولادت۷۴/۰۱/۰۲
🌺 شهادت۹۴/۰۱/۳۱
#شهید_سیدمصطفی_موسوی🌷
#سالروز_شهادت
#تیپ_فاطمیون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه بسیجی ها و فداییهای ولایت کماکان پای کار وایسادن 👌
هر کجای این شهر رو نگاه میکنی یا نه بهتره بگم هر کجای این کشور رو نگاه میکنی ، در صف اول جنگ با این ویروس منحوس بچه های سید علی از جون و دل دارن مایه میذارن 🇮🇷
خداقوت🌷
دم همتون گرم ❤️
خدا عزتتون بده و عاقبتتون ختم به شهادت بشه
#یادم_نمیرود 3⃣
💢تا ابد به آن #بسیجی بدهکارم که وقتی به معاونت گردان منصوبش کردم خود را از انظار بسیجیان پنهان میکرد ومی گفت: من از چهره های این بسیجیان شرمنده ام😞 که به آنان #دستور بدهم
💢ودائما از اینکه #مسئولیت ایشان را از یاد خدا غافل نکند به راز و نیاز مشغول بود و آخرالامر در "عملیات کربلای پنج" به آرزویش که شهادت🌷 بود رسید.
🍂🍁🍂🍁🍂
💢تا ابد به آن برادر بسیجی فرمانده گردان #لرستانی بدهکارم که روح پارسایی داشت و هرگز از رفتن به مرخصی خشنود نبود😔 وقتی که #شهید شد تازه متوجه شدیم که تنها نان آور پدر ومادر پیرش بود😭 و هرگز از نداشتن #مال_دنیا گله ای نداشت
💢و همه دارایی اش در جبهه یک جلد #قرآن مجید ونهج البلاغه و دیوان حافظ بود📚 که در چند جابجایی فرماندهی یگان همیشه به همراهش بود.
#شرمنده_ی_شهدا🌷
🌹🍃🌹🍃
✨شهادت دل بریدن از عواطف است
🌹حضرت امام خامنه ای:
شهــ🌹ــدای عزیز ما و ایثارگران ما کسانی هستند که از همهی خواستههای شخصی خود دل بریدند.این به زبان آسان است.
فقط دل بریدن از پول و مال و سرمایه نیست؛دل بریدن از عواطف است.
شهید از مهر مادر،از سایهی پدر،از لبخند کودک،از عشق همسر دل میبُرد و به سوی انجام وظیفه حرکت میکند.
خدای متعال عدهای را انتخاب کرد، رفتند،عدهای هم ماندند برای امتحانهای بعدی؛لیکن رتبهی شهید و رتبهی شهادت برای ایثارگران وجود دارد.
۱۳۹۱/۰۷/۲۲
۳۱ فروردین سالروز عروج #شهیدحاجحسینبادپا به همراه حاج قاسم
که حالا دونفر در یک قاب که هر دوشان #شهید شدند...😔😔😔
#شهیدحاج #حسین_بادپا
#شهیدسربازولایتحاج #قاسم_سلیمانی
روحشان شاد
یادشان گرامی🕊🕊🥀🥀
یاد کنید #شهدا را با ذکر #صلوات
🌹باشهدا:
بهش گفتم:
«توی راه که بر میگردی،یه خورده کاهو و سبزی بخر.»
گفت:
«من سرم خیلی شلوغه،می ترسم یادم بره.روی یه تیکه کاغذ هر چی می خواهی بنویس بهم بده.»
همون موقع داشت جیبش را خالی میکرد.
یک دفتر چه یادداشت ویک خودکار در آورد گذاشت زمین
برداشتمشان تا چیزهایی که می خواستم،برایش بنویسم،یک دفعه بهم
گفت:
«ننویسی ها!»
جاخوردم،نگاهش که کردم،به نظرم عصبانی شده بود!گفتم:
«مگه چی شده؟!»
گفت:
«اون خودکاری که دستته،مال بیت الماله»
گفتم:
«من که نمی خواهم کتاب باهاش بنویسم!دو-سه تا کلمه که بیش تر نیست»
گفت:
«نه!!.»
خاطرا ای از سردار شهید مهدی باکری❤️
ای شهدا روحتان شاد،یادتان گرامی وراهتان پر رهرو باد.آمین
جهت سلامتی وتعجیل در ظهور مولا صاحب الزمان(عج)وشادی ارواح بزرگ ومطهر شهدا صلوات
به قولِ حاج حسین یکتا:
#شهدا آخر تیپولوژی بودندکه یوسف زهرا(ع)♥️ آن ها را دید به قولِ معروف برای #خدا تیپ زدند...
چطور⁉️
اگر #زیبا بودند از آن زیبایی در راهِ خدا استفاده کردند👌گفتند: خدایا ما می خواهیم ما را فقط #تو ببینی ما میخواهیم فقط از تو دلبــ💖ـری کنیم که در نهایت هم دل بردند و هم دل دادند و به قیمت جان #شهادت را خریدند ...
✍پ.ن: گاهی با خواندن #زندگینامه هرچند کوتاه ولی پربارشان به خودم نهیب می زنم اگر امثال شهید دهقان ها🌷 یا #شهید_مشلب ها یا...،
همینطوری از دنیا می رفتند، حیف می شدند. #شهادت برازنده شان بود
آنها در اوج #اخلاص عمل کردند و شدند یاران سیدالشهداء(ع) وسربازان مهدی موعود🌸
و ما ... بماند.....😔
#شهید_احمد_مشلب
🌹🍃🌹🍃
ای کسانی که #دلتان_گرفته
ولی گلایه نمیکنید✘
خستهاید و شکوه نمیکنید
#منتظرید و هنوز پاسخی نرسیده
و مؤدبانه ناظرید بر "حکمت حق"
⇜هیچوقت #نزدیکتر از این لحظه به اجابت نبوده اید❌
#اَنا_عِندَ_المُنکَسِرة_قُلوبهم
#دلشکسته💔
#وداع
🌹🍃🌹🍃
این روزها یادی کنیم از
#فرمانده بهبهانی، "داوود دانایی" که
در ۲۰بهمن ۶۵، زمانی که بمب شیمیایی☠ به خط اصابت میکند، #ماسکش را به رزمندهای که ماسک ندارد میدهد
و #چفیهاش را به دیگری و خودش بیدفاع در معرض گاز خردل😔 قرار گرفته و به شدت شیمیایی میشود و به #شهادت میرسد🕊
روحش شاد و یادش گرامی باد 🌷
🌹🍃🌹🍃
گفته بودم
اسرارقلب #مادر_شهید
برکسی فاش نمی شود❌
حتی #فرزندش
اماوقتی
در #آغوش خداحافظی شان
یک لحظه #عطر_شهادت
بپیچد💫
به دل هر دو #برات می شود
هر دو👥 میفهمند که دیگر،
#شهادت
از آن بالا #حواله شده🕊
🌹🍃🌹🍃
تویيکہ
ختمبهخیرشدعاقبتٺ
دعابخوان
برای عاقبتبخیری من
#شھیدابراهیمهادے♥️.•
#عاشقانھمھدوۍッ