eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
127.2هزار عکس
141.9هزار ویدیو
217 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 او اسوۀ پایمردی و ایثار است او در صف عاشقان پرچمدار است مردی که جنون جنگ را تجربه کرد سردار سلیمانی بی‌تکرار است 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: 🎤 *ما افتخار می کنیم که بی بی سکینه که جز یک فرزند قومی نداشت و ندارد، از ما کرمانی هاست* . *زن زحمت کش سیه چرده ی پر از معنویت که امروز که افتخار* *شهر ماست؛ او مادر شهید ماست* *که با کار در کوره های آجرپزی* ، *فرزندش علی را بزرگ کرد* . *کتاب مثل علی، مثل فاطمه را* *بخوانید تا ببینید این مادر* *چگونه علی شفیعی را بزرگ کرد* . 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 توی مسجد الرسول بسیجی بود. شب ها یک گونی می گذاشت روی کولش و می رفت در خانه ها را می زد و اثاث می گذاشت و می دوید تا صاحب خانه ها او را نشناسند. من رنگ حقوقش را نمی دیدم که. هر ماه چیزی برایم می گذاشت و بقیه را به فقیر و فقرا می داد. ده-پانزده روز از ماه گذشته می آمد سراغم و می پرسید: چیزی نداری؟ می گفتم: حقوقت را چه کار کردی؟! می گفت: خدا پدرت را بیامرزد. آن وقت می فهمیدم که همه را داده. چرا؟ چون خودش زجر کشیده بود. نداری کشیده بود. نان و آبلیمو می خورد. ختمی می دانی چیه؟ این را می خیساند نان خشک هم قاطیش می کرد و می خورد... *از طفولیتش بگو مادر!* بچه های امثال ما طفولیت ندارند. یک پیراهن داشت، شبها می شستمش، خشکش می کردم و فردایش می پوشاندمش و می رفت مدرسه. دور علی چادر می پیچیدم و می گفتم غضه نخوری ها.... روای: مادر شهید 📚:مثل علی، مثل فاطمه *شادی روح سردار شهید علی شفیعی و شادی روح مادر* *بزرگوارشان صلوات* 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🚨 انتشار به مناسبت درگذشت مادر شهید علی شفیعی | ماجرای مادر شهیدی که سردار سلیمانی از سوریه با او تماس میگرفت! ✍سردار حسنی : شهید سلیمانی دفترچه تلفنی به همراه خود داشت که در آن شماره حدود ۱۵۰ خانواده شهید لیست شده بود و برخی‌روزها با چندتایشان تماس می گرفت. ارتباط حاج قاسم با بعضی مادران شهدا، خیلی خاص بود. نسبت به مادر شهید «علی شفیعی» هم همین احساس را داشت. گاهی حتی از سوریه به او زنگ میزد و صحبت می کرد. مادر شهید شفیعی میگفت: «حاج قاسم نیمه شب از سوریه زنگ می زند و با هم صحبت میکنیم. بعد میگفت: حالا دیگر خستگی ام رفع شد و به آرامش رسیدم. مادر! دیگر برو بخواب .» 🔺 این مادر، دیگر هیچ کس را ندارد. به همین دلیل، سردار سلیمانی هر وقت به کرمان می آمد، همیشه به ایشان سر می زد. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🥀﷽🥀 ابراهیم می‌گفت‌: اگہ جایی بمانے ڪه دست اَحَدی بهت نرسہ کسی تو رو نشناسہ خودت باشے و آقا هم بیاد سرتو رویِ دامن بگیره این خوشگلترین شهادتہ..! :: التماس دعای شهادت🙏 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
✨از زمانی که خودم را شناختم پدر همیشه از عشق به شهادت صحبت می‌کرد. ایشان از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس بود و سی سال هم در سپاه خدمت کردند به همین دلیل همیشه می‌گفت که" از قافله شهدا جا مانده‌ام. ✨چه دسته‌گل‌هایی را از دست داده‌ایم". و ما همیشه می‌گفتیم "پدر، جنگ دیگر تمام شده" ولی ایشان در عشقی که به شهادت داشت مصمم بود. ✨از وقتی فهمید که از ایران هم برای حضور مستشاری در جبهه سوریه نیرو اعزام می‌شود دیگر دل توی دلش نبود و علی‌رغم همه علاقه‌ای که به ما داشت اما عشق به شهادت و جهاد یک لحظه از سرش بیرون نمی‌رفت، ✨ارادت خاصی هم به حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) داشت و نسبت به دفاع از حریم اهل بیت(ع) بسیار حساس بودند، این بود که شب و روز نداشت و از خدا می‌خواست هرچه زودتر راهی جبهه مقاومت شود. ✨هربار که تلویزیون از درگیری‌های سوریه گزارشی پخش می‌کرد می‌گفت "کاش من هم آنجا بودم، ان‌شاءالله خدا قسمت و روزی من هم بکند" ✍راوی: فرزند شهید 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
چایـےخــوردن ڪنار همــرزمان در عــین ســادگے و اخلاص تمــام 💐 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
دشمنـان ...نمی‌دانند و نمی‌فهمند !که ما برای شهادت مسابقه می‌دهیم و وابستگی نداریم و اعتقاد ما این‌ست که از سوی خــدا آمده‌ایم و بسوی او می‌رویم .. شادی روح پاک همه شهدا 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
مــــــــــن‌ هــــــرگز اجـــــازه نمےدهــــــــــم‌ ڪـــــہ صـــــدا؁حـــــاج‌همتــــــــــ ،در درونـــــم‌ گـُــــم‌ شـــــود، ايـــــن‌ ســــــــــردار خـــــيبــر … قلعـــــہ قلب‌ مـــــرا نيز فتــــــح‌ ڪـــــرده استــــــــــ• 🌿 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* 📝بخشی از نامه شهید سلیمانی به فرزندش من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است یکی علم می‌آموزد و دیگری علم می‌آموزاند. یکی تجارت می کند. کسی دیگر زراعت می کند و میلیون‌ها راه با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم: اولا طول این راه چقدر است؟ انتهای آن‌ها کجاست؟ فرصت من چقدر است؟ و اساساً مقصد من چیست؛ دیدم من موقتم و همه موقت هستند. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست. من خدا را انتخاب کرده ام و راه او را... یاد عزیزش با صلوات🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
میگفت: باید فقط فکر کند . ما دستهای امامیم و هر فکری کرد ، ما باید کنیم ‌...‌ او فکرهای بزرگی دارد و باید داشته باشد ... یاد عزیزش با صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
توی جلسات اگر حس می کرد راه درست دارد کج می شود، رگ گردنی می شد. آستین هایش را بالا می زد و می گفت: «تماشا کنید! این پوست و استخوان مال طبقه سه جامعه است. لای پر قو بزرگ نشده ام. درد را هم می فهمم. نمی گذارم راه مردم دور شود.» یک بار هم دو تا از بچه های نطنز را ناحق اخراج کردند. آنقدر ایستاد و پافشاری کرد تا با سلام و صلوات برشان گرداندند. 📚 کتاب آقا مصطفا 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin