●شهدا مسافران
جنت رضوان هستنند
که بال ملائک فرش قدوم
آن هاست که ملائک
عالم قدس بدان تبرک می جویند
ولی زمینیان
از مقام آنان بی خبر اند...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سید_ابراهیم
#شهید_مهدی_صابری
#صبحتون_شهدایی🌷
sardar aziz ma 01 .mp3
5.34M
#صوت9⃣3⃣
🎤حاج امیر عباسی
🎵 سردار عزیز ما ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
🎥خاطره خبرنگار بیست و سی از سردار دلها سلیمانی ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سی_شب_با_شهدا
شب دهم:
درس دغدغه مند بودن از شهید سید مهدی حسینی
#عند_ربهم_یرزقون
چرا سردار سلیمانی، مثل خیلی از سیاسیون، از محبوبیتش سوءاستفاده نکرد؟ چون عاقل بود!
چرا ایشان مثل خیلی از سیاسیون از محبوبیتش سوءاستفاده نکرد؟ چون عاقل بود و از محبوبیتش جز برای دین، و جز برای اصل انقلاب، و جز برای امنیت کشور استفاده نکرد، او میدانست اگر کسی از محبوبیتش سوءاستفاده بکند، چه بلایی بر سرش خواهد آمد. اگر کسی بگوید سردار مؤمن بود، آن هم بهدلیل عقلانیتِ او بود که مؤمن شده بود. چه کسانی ایمان نمیآورند؟ کسانیکه ناداناند نمیتوانند ایمان بیاورند. ما باید بر عقلانیتِ این شهید تأکید کنیم و آن را تکرار و ترویج کنیم تا خودبهخود مکتبش تئوریزه و ترویج شود.
📚بخشی از گفتگوی علیرضا پناهیان
آفتابنزده از خانه زد بیرون. همینطور آمد و نشست کنار راننده که بروند اهواز. از کرمان راه افتادند و دو سه ساعت بعد رسیدند به سیرجان. آن موقع بود که حرف دل فرمانده آمد سر زبانش. معلوم شد قلبش را پشت در خانهاش جاگذاشته و آمده. به رانندهاش گفت: «دیشب شب ازدواجم بود.»
ــ حاجآقا شما میموندید. چرا اومدید؟
ــ نه، جبهه الان بیشتر به من نیاز داره.
▪️
به جای رخت دامادی، لباس رزم به تن آمده بود پشت خاکریز، توی سنگر، وسط میدان نبردی که آتش و خمپاره و گلوله از زمین و آسمانش، جای نقلونبات را گرفته بود. تازهعروس خانهاش را از همان روزها سپرده بود به خدا. یقین داشت که خدا بیشتر از خود حاجی مراقب اوست.
راوی: مهدی ایرانمنش
منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، ص 19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گلزار_شهدای_کرمان
💠صبحگاه دهمین روز از
ماه مبارک رمضان، به
زیارت شهدا برویم...
بسم الله...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گفتم آقا یک ناهارم با شما آرزوست!
🔰 رهبر انقلاب فرمودند من ناهار رو با شما نمیخورم با خانواده میخورم!
🔸شهید اسدی دوری از #دنیاگرایی بود، وی بارها در دفاع از حریم اهلبیت(ع) کوشش کرد و در آخر نیز در راه دفاع از حرم #حضرت_زینب کبری(س) به درجه رفیع شهادت🌷 نائل شد.
🔹این شهید والا مقام علاوه بر اینکه به تحصیل دروس علوم #حوزوی پرداخته بود، ولی در بیشتر برنامه های فرهنگی و بصیرتی در این شهر پیشقدم بود☝️ و در کارها وبرنامه های خود #اخلاص را اولویت اصلی خود قرار داده بود.
🔰شهدای مدافع حرم دست به #جهاد زده و به جنگ کفار و شیاطین👹 رفتند و در نزد خدا پاداشی بس عظیم دارند. رشادت های مدافعان حرم برای نسل جدید تشریح، تبیین و #بازگو شود، چرا که این شهدا🌷 مایه عزت، آبرو و سربلندی دنیای اسلام در جهان امروزهستند♥️
🔻همسر شهید:
همسرم #مداح بودند وبه هیچ عنوان اجازه نمی دادند که در برخی از برنامه ها، اسم وی را در بنرها قرار دهند⛔️ قرار بود یکی از #وزرا در مجلسی تشریف بیاورند و همه لباس های آنچنانی به تن کرده بودند، ولی #شهید_اسدی با لباس های ساده حضور داشتند و در خواستگاری هم ملاک ایشان #تقوا بود✅
#شهید_حجت_اسدی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
دو برادر بودند؛ ثابت و ثاقب. بی نام آمدند و با نشان رفتند. در زمین ریشه زدند، ثابت شدند و در آسمان، فروزان و ثاقب. به دنیا آمدند، باهم. آن زمان که یک سبد به اندازه قدشان بود، نمی دانم پدر یا مادرشان آن ها را پشت در پرورشگاهی رها کرد. قد کشیدند و پرورش یافتند. آن قدر متعالی و بزرگ شدند که به خط مقدم جبهه رسیدند. امان از دشمن بریدند و دشمن امانشان نداد. دو برادر، ثابت و ثاقب، مجروح شدند اما نفس کم نیاوردند و تا پایان جنگ ماندند و چون دیگر راست قامتان، شهید زنده، نام گرفتند. ثاقب زودتر رخت از دنیا بست و آسمانی شد(1377) و ثابت هم چند سال بیشتر تاب برادر نیاورد و جاویدان شد(1385). دو برادر بودند؛ روزگاری ماندن در زمین را تاب نمی آورند و شاید گریزان از مردمان بودند اما حالا یک جهان به احترامشان تعظیم می کند. ریشه دارند تا پایان تاریخ و استوارند تا ابدیت. شهیدان ثابت و ثاقب شهابی نشاط سال 1343 دیده به جهان گشودند. پس از گذران زندگی در بهزیستی، با آغاز جنگ تحمیلی رهسپار جبهه شدند و هر دو به مقام جانبازی نائل آمدند. شهید ثاقب سال 1377 و شهید ثابت سال 1385 به یاران شهیدشان پیوستند.
بسم الله القاصم الجبارین
دو برادر بودند؛ ثابت و ثاقب. بی نام آمدند و با نشان رفتند. در زمین ریشه زدند، ثابت شدند و در آسمان،
🌺 از شیرخوارگاه تا آسمان 🌺
ثابت و ثاقب شهابی نشاط. نوجوانهایی که سال ۶۱ امدادگران خستگیناپذیر گردان سلمان بودند. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولینباری بود که آنها پا به جبهه گذاشته بودند.
همرزمان این دو شهید میگویند وقتی نامه به خط مقدم میآمد، معمولاً ثابت و ثاقب غیبشان میزد! یکبار یکی از رزمندگان متوجه شد وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکسهایشان را با وجد نگاه میکنند، دوقولوها دست در گردن هم در کنج سنگر، گریه میکنند.
بعدها که موضوع را جویا شدم، فهمیدم آنها بیسرپرست هستند و هر بار دلشان میشکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. عکسهای کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شدهاند را بغل کرده گریه میکنند.
چندی بعد ثاقب در مجتمع نگهداری خودش به دلیل مجروحیت دعوت حق را لبیک گفته و ثابت نیز بعد از چند سال تحمل مجروحیت از استنشاق گازهای شیمیایی به نزد برادر میشتابد و او نیز شهد شهادت را مینوشد.
روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یکدیگر داخل آن زنبیل کوچک قرمز رنگ گذاشته بود و زیر شرشر باران کنار درب ورودی بهزیستی رهایشان کرده بود. حال درد نان بود یا درد جان،کسی نمیدانست. از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شد تنها یادگاری از مادر ندیدهشان.
ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر کجا که اعزام میشدند، در درون ساکشان اعلامیههایی را به همراه داشتند که عکسی از دوران کودکیشان به همراه دست نوشتهای بود که به در ودیوار شهرها میچسبانیدند:
"مادر، پدر! از آن روز که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شدهایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم..."
اما هیچگاه روزی فرا نرسید که قاب عکسی باشد و عکسی از ثاقب و ثابت وخانوادهشان در کنار یکدیگر.
آنچه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است.
اگر چنانچه گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه ۵۰، ردیف ۶۷، شماره ۱۹ وردیف ۶۶ شماره ۱۹، دو برادر شهیدی آرام کنار یکدیگر خفته اند که شبهای جمعه، هیچگاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!
1_931865.mp3
5.18M
""حتماً گوش بدید""
شهادت یعنی .....
با صدای دلنشین رهبر معظم انقلاب ،شهید حججی و رضا نریمانی و مهدی سلحشور
❤️🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺درد و دل های شهید مدافع حرم محمد آژند با دوست شهیدش مصطفی صدرزاده
بگذردق دلم را برایتان بگویم
آنهائی که کنایه می زنید ،اگه روز عاشورا هم بودید،درصف تماشا گران بودید،
شهدانگاهی
شهدا شرمنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مدافع حرم که دوسال قبل از شهادتش،
تاریخ شهادتش را برروی سنگی حک کرده بود
🔸 خادمیاری رضوی به نیابت از یک شهید زینبی
🔹ماجرای شگفت انگیز زندگی شهید مدافع حرم از زبان برادر خادمیارش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این کلیپ رو عاشقان شهادت ببینند.
شهدا مدیون شماییم🌹
مداحی آنلاین - ام الزهرا نیمه جون بانوی من - مهدی رسولی.mp3
4.56M
🎼صوتی
#وفات_حضرت_خدیجه(س)
#زمینه
📨ام الزهرا نیمه جون بانوی من
🎙حاج مهدی رسولی
بسم الله القاصم الجبارین
🌹همسر شهید:
آقا مصطفی روز تولد حضرت زینب(س) از امام رضا(ع) حاجتش را گرفت و درتاریخ ۱۳۹۵/۰۲/۰۵ و همزمان با روز رحلت حضرت زینب(س) هم به شهادت رسید.🕊 یادم می آید قبل از این که امام رضا(ع) حاجت آقا مصطفی را بدهد، بسیار بی قرار بود و برای رفتن به هر دری می زد🍂 به ایشان می گفتم که حتما خدا برایت یک رسالت بالاتر در نظر گرفته است که باید آن را انجام بدهی و اتفاقا همان روز یک آیه خوانده بودم که در آن آیه آمده بود:«و انسان شرّ و ضرر را (از خدا ) می طلبد همان گونه که خیر را می طلبد و انسان (ذاتا ) شتابزده است. »🌹
این آیه را برای مصطفی خواندم واحساس کردم کمی آرام شد...
یکی از خصلت های آقا مصطفی این بود که برای اعیاد مذهبی اهمیت بسیاری قائل بود👌 به عنوان مثال زمانی که شب ولادت امام رضا(ع) به شهرستان رفته بودم، آقا مصطفی با من تماس گرفت و گفت«امشب به همه بچه های فامیل عیدی بده و سعی کن عیدی نقدی خوبی به آن ها بدهی»☺️ معتقد بود که در اعیاد مذهبی حتی اگر تمکن مالی نداشتیم، پولی قرض کنیم و به بچه های فامیل عیدی بدهیم چون این کار باعث می شود بچه ها انس بیشتری با ائمه(ع) پیدا کنند.👌
به یاد دارم یکی از اقوام فوت کرده بودند و چند روز بعد از آن ولادت یکی از ائمه(ع) بود و ایشان به ما گفت که لباس های مشکی مان را کنار بگذاریم و لباس رنگ روشن بپوشیم🌸
در #ماه_مبارک_رمضان و ایام محرم گاهی پیش می آمد که در یک شب به چند مسجد و حسینیه سر می زد و فقط به یک مسجد نمی رفت☝️. اعتقادش این بود نباید برای این مراسم فقط به یک مسجد و حسینیه رفت و باید زمانبندی داشته باشیم و یک شب را طوری تقسیم کنیم که به یک یا چند مسجد و حسینیه برویم😊 بیشتر دوستانشان وقتی خاطرات ماه مبارک رمضان و محرم را تعریف می کنند، همیشه به این نکته اشاره می کنند که ما ایشان را در این ایام دائما در راه بین مسجد و حسینیه می دیدیم ضمن این که در این رفت و آمد ها با بچه های جوان هیئت ها و مساجد و بسیج هم ارتباط خوبی داشت🌹 آقا مصطفی در زمینه پرداخت خمس و زکات هم مقید بود.
#شهید_مدافع_حرم مصطفی عارفی🌹
#مواسات_شهیدان 2⃣1⃣
🕊مواسات در سیره شهید #عباس_بابایی
💠اگر مهمان با دعوت آمده بود، سفارش می کرد فقط یک نوع غذا درست کنم و اگر ناخوانده هم بود، می گفت هر چه که خودمان داریم، باهم می خوریم حتی اگر نان و ماست باشد.
🔅یک شب مهمان داشتیم رفت بیرون تا میوه بخرد. برگشتنی دیدم که سیب ها کوچک و پلاسیده خریده بود.
گفتم: عباس! این ها چیست که خریده ای؟ با چه رویی اینها را جلوی مهمان بگذاریم.
🔅می گفت: بالام جان! چه فرقی می کند، پوستش را بکنی همه شان شکل هم اند.
دیده بود که پیرمردی بساط کرده و کسی سیب هایش را نمی خرد.. همه را خریده بود.
#یا_امام_مجتبی
کار من نیست که از عشق شما دم بزنم🍃
یا شبیه شهدا شعله کشم بر بدنم
منم و لقلقهای ساده درون دهنم:
من حسینیشدهی دستامامِحسنم✋
#دوشنبه_های_امام_حسنی💚
#شھادت ڪه شوخی نیسٺ...
قلبٺ را بو میڪند♥️
❈بوے دنیا را بدهد رهایٺ میڪند
دل بِڪَن از دنیا و همہ زیبایـش ....
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#مدافـع_حـرم