🍞نون خشک یا کباب!🍗
🔶 عصر بود که از شناسایی آمد. انگار با خاک حمام کرده بود. از غذا پرسید. نداشتیم. یکی از بچهها تندی رفت، از نزدیکی شهر چند سیخ کوبیده گرفت.
🔶 کبابها را که دید، داد زد: «این چیه؟» زد زیر بشقاب و گفت: «هرچی بسیجیها خوردن، از همون بیار. نیست، نون خشک بیار.»
🔶 شهید غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری
🌺❤️🌺❤
4.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺گلایه شهید
حاج قاسم سلیمانی
به حوزه و دانشگاه
به دلیل بی توجهی
به اندیشه امام و رهبری
❤️❤️❤️❤️❤️
ساعت⏰ رفتنت 👣
زمین هم ارام و قرار ندارد✨
دل من که به جای خود❣🍃
❤️❤️❤️❤️❤️
🔹آهسته پشت دیوار موضع گرفتیم و از صدای پا احساس کردیم دشمن پشت دیوار اتاق است.
🔹فاصله ما تنها یک دیوار 30، 40 سانتی متری بود. تکفیری ها هم متوجه ما شده بودند و با صدایی وحشت زده و خشن گفتند: «مین؟ مین؟» به زبان عربی یعنی (تو کی هستی؟) می خواستند بفهمند که بالاخره خودی هستیم یا غریبه؟
🔹حسن ضامن نارنجک را کشید و آن را داخل حفره دیوار پرت کرد و گفت: «شیعه علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (ع)» نارنجک با صدایی بلند منفجر شد. ناله تکفیری ها به گوش می رسید.
#شهید_حسن_قاسمی_دانا🌷
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷پاداش مجاهدت در راه خدا🌷
🌺❤🌺❤
داشتن یک فرزند پسر پس از چهار فرزند دختر، آرزوی خانواده بود👌. مادر بزرگ نذر کرده بود که اگر خداوند دعایش را اجابت کند و یک نوه پسر به او عطا کند، برای خانم زینب (س) قربانی کند؛ خیلی زود هم دعایش مستجاب شد.😍
شبِ به دنیا آمدنش کولاک برف روستایشان را در بر گرفته بود و مسیرهای منتهی به سمت روستا قطع شده بود🙁. زنان با پای پیاده شروع به جستجوی قابله کردند تا مادر بتواند پسری که زندگی خانواده را حتی پیش از به دنیا آمدن دگرگون کرده بود، به دنیا بیاورد.. به دنیا آمد و اسم او را «رضا» گذاشتند🌹.
رضانسبت به پدر و مادرش رفتار نیکویی داشت و به آنها عشق میورزید اما به اندازه عشق او نسبت به پروردگارش نبود☝️. او عاشق بود؛ عاشق اطاعت و بندگی خداوند. نور درونش او را با تمام وجود به سمت خداوند متعال سوق میداد. هر یک از اعمالش دری از طاعت و بندگی را به رویش باز میکرد❤️. نسبت به غیبت بسیار حساس بود؛ کسی که زبان به غیبت میگشود را به سکوت دعوت و با نرمخویی او را نکوهش میکرد. ✅نظری نمیداد مگر اینکه قبلاً آن را با مقیاس شرع سنجیده باشد. نسبت به حریم خصوصی دیگران به شدت حساس بود.🌹
در حالی که پدرش را از دست داده بود و تنها پشت و پناه مادرش بود، اشتیاق درونی او را به سمت و سویی دگر میکشاند؛ اومشتاقِ جهاد بود.✌️
زندگی «رضا» همانطور که از ابتدا به با نگاه و مدد عقیله بنی هاشم اغاز شد، به پایان خوش شهادت رسید💔
#حزب_الله
شهید مدافع حرم رضا علی قانصوه🌹
#خاطرات_شهدا
💠یک روز ظهر وارد خانه شد، سلام کرد، خیلی خسته و گرفته بود، یک ساک دستش بود، آن روز از صبح به مراسم تشییع شهدای گمنام رفته بود، آرام و بیصدا به اتاقش رفت.
💠صدا کرد: مادر، برایم چای میآوری؟ برایش چای ریختم و بردم.
وارد اتاقش شدم، روی تخت دراز کشیده بود، من که رفتم بلند شد و نشست.
💠پرسیدم: چه خبر؟ در جواب من از داخل ساکش یک پرچم سه رنگ با آرم «الله» بیرون آورد.
پرچم خاکی و پاره بود. اول آن را به سر و صورتش کشید و بعد به من گفت: «این را یک جایی بگذار که فراموش نکنی. هروقت من مُردم آن را روی جنازهام بکش».
💠خیلی ناراحت شدم، گفتم:«خدا نکند که تو قبل از من بری».
اجازه نداد حرفم را تمام کنم، خندید و گفت: «این پرچم روی تابوت یک شهید گمنام تبرک شده است»
💠وقتی من مُردم آن را روی جنازه من بکشید و اگر شد با من دفنش کنید تا خداوند به خاطر آبروی شهید به من رحم کند و از گناهانم بگذرد و شهدا مرا شفاعت کنند».
💠نمیدانست که پرچم روی تابوت خودش هم یک روزی تکه تکه برای شفاعت دست همه پخش میشود....
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_حسن_قاسمی_دانا🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۶۳/۶/۲ مشهد
شهادت : ۱۳۹۳/۲/۱۹ حلب ، سوریه
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یا_صاحب_الزمان
#السلام_علیک_یا_ابا_صالح_المهدی 💐
🌺🍃 یك نفر باید بیاید تا زمین زیبا شود
یك نفر باید بیاید تا شقایق وا شود
یك نفر باید صداقت را بیاموزد به خاك
در نگاه مهربانش خاك دل دریا شود
یك نفر باید پر پرواز باشد سار را
همزبان و همدم این مرغك تنها شود
آن نفر آری تو هستی تكسوار آسمان
حرمت چشم تو باید شام را فردا شود
من كه در خود از فراق یاسمن ها گم شدم
شاید این من در صدای سینه ات پیدا شود 🌺🍃
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج