eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
127.2هزار عکس
142.1هزار ویدیو
217 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
من نــہ آنــم ڪــہ تـوان ڪــرد فراموش ... ❤️ 🌷
11.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شعرخوانی اشک‌آلود و منتشرنشده سردار سلیمانی درباره شهادت از دیدار شعرا با رهبرانقلاب در ماه رمضان
❤️ •°هࢪگاه دلتنگ تو مےشوم 💔 بہ قاب عکس لبخند تو خیࢪه مےشوم تا مࢪحم این دل تنگم باشد💚°•
پرواز پرستویی دیگر پاسدار رشید اسلام حاج ساعتی قبل به فرمانده شهیدش ،سیدالشهدای مدافعین حرم حاج پیوست
⭕️ دشمنان نمی‌دانند و نمی‌فهمند که ما برای مسابقه می‌دهیم و وابستگی نداریم و اعتقاد ما این است که از سوی خدا آمده‌ایم و به سوی او می‌رویم.....
انا لله و انا الیه راجعون 🔹بدینوسیله شهادت تعدادی از نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران را تسلیت عرض میکنیم. ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
تصاویری از شهدای سانحه کنارک🥀
تابوت مرا در کوچه و خیابان‌ها بگردانید؛ شاید باعث هدایت عده‌ای دنیا‌پرست شود. ما که در زندگی باعث هدایت کسی نشدیم، امید است که مرگ من باعث هدایت شود. ضمناً راضی نیستم ‌کسانی که مخالف انقلاب هستند، در تشییع جنازه‌ام شرکت کنند، چون در زندگی از آن‌ها بسیار آزار و اذیت دیدم. در شهادت من شاد باشید، چون شادی ما وقتی است که به کمال برسیم و شهادت کمال انسان است.
اوضاع نابسامان اقتصادی خانواده باعث شد تا این شهید والامقام درس خواندن را رها کرده و برای اینکه عصای دستان پدر رنج کشیده اش باشد در کارخانه سعادت نساجان یزد به کارگری مشغول شد. وی به دلیل علاقه وافری که به پدر و مادر داشت سخت کار می کرد تا بتواند چرخ خانواده را بچرخاند و گره ای از مشکلات آنان را باز کند. 🌷 ♥️
4_5892972533459716499.mp3
3.02M
جان ایران جانان ایران جان ایران جانان ایران 🔹انتشار به مناسبت شهادت جمعی از پرسنل ارتش🖤🖤🖤🖤 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🦋*﷽*🦋 حاج قاسم روی صندلی نشست و من هم مقابل او به دیوار تکیه دادم و ایستادم. از من پرسید اسم شما چیست؟ گفتم سید باقر حسینی هستم. در همین حین بدون حرف دیگری از روی صندلی آمد پایین و مقابل من روی زمین نشست. حال و احوالمان را پرسید و از اوضاع خانواده پسرم جویا شد. گفت نام پسرت چه بود؟ گفتم سید محمد صادق. نام پدرم را هم پرسید. گفتم حاج آقا نام پدرم هم ابوطالب است. بعد بلند شد که برود، پیشانی مرا بوسید. ناگهان دیدم اشک چشمان سردار را پر کرده. با خودم گفتم خدایا! من حرف بی تربیتی زدم یا چیزی گفتم که او ناراحت شد؟ در فکر خودم دنبال علت می‌گشتم که سردار گفت: شما پدر شهید هستی دعا کن من هم ردیف پسران شما باشم. بلافاصله پس از جمله سردار گفتم: الهی آمین. سردار خندید و گفت: هنوز دعایی نکردی که الهی آمینش را گفتی. گفتم خودم تا تهش را خواندم. می‌دانستم وقتی می‌گوید می‌خواهم هم ردیف پسرتان باشم یعنی شهادت می‌خواهد. از او خواهش کردم و شماره خانه مان را دادم. گفتم سردار تو را به آبروی حضرت معصومه هر وقت به اصفهان آمدید به خانه ما هم بیایید. ایشان هم شماره ما را در دفتری یادداشت کرد، اما هیچ گاه قسمت نشد قدم در خانه ما بگذارد. ۵-۶ دقیقه حاج قاسم پیش ما بود و رفت. پشتش رفتم که دیدم سردار از پله‌ها پایین رفت و حتی سوار آسانسور نشد. منبع: خبرگزاری فارس🎤 مدافع حرم
ای مالک ! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی.... نامہ امام علی (ع) به مالک 🔹 🔹