eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
123.1هزار عکس
129.3هزار ویدیو
212 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷انتشار به مناسبت سالگرد شهادت شهید من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست...🌹 و از آن روز سرم میل بریدن دارد... ⁦☘️⁩نجیب و سر به زیر بود. در اولین باری که او را دیدم، مجذوب و ادبش شدم. ظاهر و باطنش یکی بود و اهل تظاهر نبود.❌ ⁦☘️⁩یک سال و نیم او‌ را می شناختم. با هم همکار بودیم. من مزون لباس عروس داشتم و او خیاط بود. به خاطر رابطه کاری که با او داشتم خصوصیات خوب و بدش را شناخته بودم اما خصوصیات مثبتش بارز تر بود. سال ۸۸ ازدواج کردیم. و او سبب ازدواج مان شد.💍 ⁦☘️⁩زمانی که خواست به سوریه برود، به هیچ کس نگفت حتی به من به اسم یک مهاجر که قبلاً اعزام شده بود،‌ با پاسپورت او رفت. شباهت بسیار زیادی با اون مهاجر داشت.✨ ⁦☘⁩۹۵٫۷٫۱۰‌بود. هیچ وقت تاریخ آخرین روز، یادم نمی رود. خداحافظی کرد و گفت می خواهد برای مسابقات ورزشی به یکی از ورزشگاه های تهران برود که گوشی در آنجا آنتن نمی دهد.😕 ⁦☘️⁩در راه رفتن باید برای پسر خاله اش، لباسش را آماده می‌کرد، در راه مغازه اش، دختر خاله اش را دید. به او گفت: «من می خواهم بروم ‍شت...» دختر خاله اش هم خندید.😄 ⁦☘️⁩۹۵٫۷٫۲۰ به شهادت رسید. پس از دو ماه و نیم پیکرش مفقود بود که در یک گور دسته جمعی در مکان شیخ سعید حلب، در تفحص ، پیکر پاکش پیدا شد.🕊 ⁦☘️⁩ در معراج الشهدا خیلی اصرار کردم پیکر را باز کنند تا ببینم آیا او واقعا همسرم هست یا نه؟ از من اصرار از مسئولین معراج انکار... که گفتند: محمود آقا مثل آقا امام حسین علیه السلام است.😞 ✍🏻دلتنگی های یک مادر هیچ وقت تمامی ندارد و به اتمام نمی رسد... هنوز هم دلم میخواهد خبر شهادتش حقیقت نداشته باشد. یکبار دیگر او را در آغوش بگیرم. «گلی گم کرده ام می جویم او را، به هر جا می روم می بویم او را...🌹 ✍🏻با بقیه فرزندانم تفاوت هایی داشت. همیشه دنبال لقمه حلال بود و تمامی تلاشش را میکرد که لقمه ای پاک بر سر سفره خانواده اش ببرد. 🍂 ⁦☘️⁩مرا برده بودند جای خانه مادرم و می گفتند: از این درخت توت بخور! با کمال ناباوری به شاخه هایش نگاه کردم که رنگ آنها قرمز بود. می خواستم به آن آقایِ روبند زده، بگویم که... یک دفعه ناپدید شد. در حالت بودم، نمی توانستم بلند شوم.😢 ⁦☘️⁩سه چهار روزی از خوابم گذشت که کم کم خبر ها بیشتر بیشتر شد. دل منِ مادَرْ بی تاب تر...💔 ⁦ ⁦☘️⁩همسر شهید میگوید: پرهام داشت داخل اتاق حرف میزد. وارد اتاق شدم تا ببینم با چه کسی حرف میزند، گفت: دارم با حرف میزنم❗️ ⁦☘️⁩هر وقت دلتنگش میشوم، رو به رو عکسش می نشینم و با او حرف میزنم، درد و دل میکنم. هر وقت مشکلی برایم پیش می آید قبل از اینکه بر سر مزارش بروم و به او بگویم ، مشکل حل میشود. الحق و الانصاف شهدا 🌱 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🎈حدیث دل اینبار راوی گمنامی سربازان . راوی شهدای گمنام🌷نه! اتفاقا داستان با نام و نشان را روایت میکند 🎊می‌دانی گاهی میخورم به اینکه در این هیاهوی زمانه که هرکس نام و نشان خویش را فریاد میزند شما و امثال شما چطور آرام و غرق در سکوت در کوچه پس کوچه های این شهر قدم میزنید و خدمت میکنید 🎏میخواهم از اول بگویم. تقویم ورق میخورد📆سی سال پیش اواسط پاییز🍂 را نشانم میدهد. ستاره ای دستچین شده از از آسمان به زمین فرود می‌آید مادرش نام را در گوشش میخواند و قصه های میشود لالایی شبانه او😌 🎉جلوتر میروم میخواهم پرشی داشته باشم به ۲۱ سال بعد، قرار نبود از ، خیمه های غارت شده و معجر های نیم سوخته بشنوی و فقط به آه کشیدن و اگر و اما بسنده کنی. از جمله ای که به دیوار اتاقت چسبانده بودی میشد تا ته قصه را خواند، نوشته بودی: "پایان ماموریت بسیجی است"✌️ 🎊چند سال بعد خبر آوردند که را به نحو احسن به پایان رساندی. اما اینبار هم آهسته و بی هیاهو خبر آمد. گویی از همان اول زندگی ات گره خورده بود به به سکوت و 😓 🎀بارها از رسم و و... گفته بودم اما گمنامی را جا گذاشتم یادم رفته بود بگویم در قاموس فعل و فاعل هردو گمنامند 🎈وحالا سی سال گذشت و امروز تولد توست، هرچه کنم حق مطلب را نمیتوانم ادا کنم ولی ... 🕊به مناسبت سالروز تولد 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/