🔺خاطرات مردم شیراز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی «التماس دعا دخترم»
✍بهمن ۹۶ بود. بین ردیفهای گلزار شهدا قدم میزدم و در حال خودم با شهدا نجوا میکردم. التماس دعا دخترم! صدا گرم و آشنا بود. لبخند، کنج دلم نشست. حدس زدم پدری است که به زیارت پسری آمده! سرم را بلند کردم. خواب میدیدم؟ زبانم لال شده بود. حاج قاسم با لبخند گفت: «انشاءالله عاقبتبخیر بشی دخترم!» و همراه مردهایی که دورش حلقه زده بودند، رفت.
✍ اسماء پاداش نیک
📚 برگی از کتاب «#حافظ_دلها»
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔺خاطرات مردم شیراز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی
«انتقام»
حاج قاسم که شهید شد، من هم گریه کردم. به خدا گفتم: «خدایا امام زمان و حاج قاسم رو بیار.» چند روز بعد، بابام قاب عکس حاج قاسم را برایم خرید. من هم زدمش بالای تختم. بعد رفتم کنار حاج قاسم ایستادم و به همه دشمن های آمریکایی شلیک کردم.
✍ محمدرضا آزمند
📚 برگی از کتاب «#حافظ_دلها»
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔺خاطرات مردم شیراز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی
«شعری برای دوست»
هنوز دو سه ساعت از شهادت سردار نگذشته بود که رفقای مداح پیام دادند: «میلاد، یه شعر برای حاجی بگو تا توی مراسم بخونیم.» همانجا دست به قلم شدم و تا غروب شعرم تمام شد. برایشان فرستادم. توی هیئت مصباحالهدی که بودم، بهنام زارع شعرم را در برنامه بزرگداشت حاج قاسم خواند. بعد از ماجرای انتقام سخت (حمله موشکی به عینالاسد) هم شعری گفتم که در مجالس مختلف خوانده شد.
✍ میلاد فریدنیا
📚 برگی از کتاب «#حافظ_دلها»
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin