ياد دارم يك شب دستور پرواز جنگي آمد و عباس به من گفت: محمود چرا عزا گرفته اي؟ گفتم:ساعت دو ونيم شب است و دستور پرواز آمده كه برويد تانك و نفربر بزنيد. نيروي زميني مي خواهد پيشروي كند.عباس گفت: من مي روم.گفتم: امروز دوبار پريدي. گفت: اشكال ندارد بازهم مي پرم.
#سرلشکرخلبان_سیدعباس_دوران
#یادش_عزیزش_با_صلوات