#روایت_عشق💌
#شهیدعین_اله_اعظمی🌷
بچه اش تب کرده بود و خیلی گریه می کرد. دکترها گفته بودند در سرش تومور است.
می خواست برود مشهد پیش امام رضا(ع) شفای بچه اش را بگیرد. اما مشکل مالی داشت.
یک نفر بهش گفت: نمی خواهد شما از اینجا بروید مشهد؛ شهدا رو واسطه کن، برو پیش شهید اعظمی و درد و دل کن و از او بخواه.
چند شب جمعه رفت و بعد از آن پیش دکتر برگشت. دکتر بعد از معاینه بچه؛ با تعجب گفت: این؛ آن بچه نیست!!
مادر گفت: چطور مگه؟!...
گفت: این بچه سالم است!
مادر گفت: بچه را پیش دکتر دیگری بردم.
دکتر با کنجکاوی پرسید پیش کی؟
پیش شهید اعظمی؛ او نسخه می دهد من و شما نمی بینیم.
🎤: دکتر حاذق
📚: مسافر هور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin